2022-8-16
نظیر ظفر
ابر هاي سياه بي باران
اسمان را گرفت در دامان
شد كلاغان برقص هر سويي
عند ليبان فراري از بستان
چهره باغ بي نمك گرديد
تا تبر كرد اقامه اي اذان
قامت سرو در زمين افتاد
هيزم است در مفاد گلخنيان
همگي خفته در قبيله مرگ
چون گذر ميكني ز گورستان
صبر كن اندكي درين مسكن
ميرسد سر دوباره يك طوفان
ابر ها پاره پاره ميگردد
ميشود افتاب حق تابان
ذلت از باغ رخت ميچيند
ميشود باغ. روضه رضوان
نوشته نذير ظفر
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
ورود ابر هاى سياه بى باران