آرشیف
سلطه طالبان و شوک فرهنگی
امین کاوه
تسلط طالبان بر افغانستان باعث قطع بسیاری از روابط انسانی شده است. حضور یکبارهگی طالبان، عواطف و احساسات را دگرگون و شوک عظیم را بر جامعه مستولی کرده؛ بهگونهای که واقعیتها وارونه شده است. فضا برای تغییر وضع فرهنگی به میان آمده است. ارزشهایی که با متحمل شدن قربانیهای بیشمار به دست آمده بود، در حال نابودی است. افراد مکلف به رعایت فرهنگ اجباری و تحمیلی شدهاند که کنار آمدن با آن بزرگترین چالش و مضاعفترین رنج به حساب میرود. گذاشتن ریش، پوشیدن لنگی و کلاه، حجاب اجباری، منع موسیقی، جدایی زنان از جامعه، وضع محدودیتهای گسترده بر مردم، بازرسیهای بدنی و عقیدتی و ممنوعیت حضور مختلط خانوادهها در برنامههای تفریحی و پارکها، از نمونههای تغییر اجباری است که شهروندان به دلیل هراس از بازداشت و مرگ، آن را پذیرفته و از این رهگذر دچار یک گسست عاطفی و روانی شدهاند. این گسست، هنجارها، ارزشها و باورهای آنان را عمیقا دگرگون ساخته است. برایند این تغییر و تحول جبری، اضطراب، سردرگمی، خستهگی، هیجانات شدید و فشارهای روحی و اقتصادی است که هماکنون جامعه افغانستان را رنج میدهد و بستر را برای مشکلات بزرگتر مساعد میسازد. سرگشتهگی و سردرگمی مسلط کنونی، بسیاری از مناسبات اجتماعی و عاطفی را برهم زده است. کوچ اجباری، مهاجرت، فرار مغزها، از بین رفتن طبقه متوسط شهری و حضور نیروهای روستایی در شهرها، تغییرات ژرف و گسست عظیمی را به میان آورده است که در نتیجه دو دهه قربانی و تلاش به دست آمده بود.
گسست رابطههای عاشقانه و دوری فرزندان از مادران و پدران و دیگر اعضای خانواده، از لحاظ روانشناسی، نوعی قحطی عاطفه و شوک تلقی میشود. ای بسا معشوقههایی که از بیان احساساتشان با توجه به وضع حاکم محروم شدهاند و در کنج تنهایی، احساس محروم شدن از جهان را در ذهن خود تداعی میکنند. اینان بدون اینکه صدایی داشته باشند، سر به زانوی بیکسی و بیمهری گذاشتهاند، ذره ذره وجودشان آب میشود و در گمنامی تمام طعم قحطی عاطفه را میچشند. ممکن است در این میان، شمار زیادی، گمگشتهشان را نیز باز یافته باشند، اما به رغم این، تغییر پرشتاب و آنی و تحمیل بیرویه آیین پوشش و رفتار اجتماعی، تعیین تکلیف در حوزه خصوصی، وضع حجاب اجباری و به کیفر رساندن اولیای زنان، شوک عظیم فرهنگی تلقی میشود که پیامدی جز نفرت و ویرانگری اجتماعی ندارد.
وضعیت موجود در افغانستان نه تنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی دچار بحران است، بلکه از لحاظ فرهنگی نیز شوک را تجربه کرده است و همهروزه معضل فرهنگی دیگر خلق میشود. دستور تازه وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان را نیز میتوان در ذیل و محور شوک فرهنگی فهم و تحلیل کرد. زیرا تاهنوز هیچکسی در افغانستان با توجه به برداشتهای مذهبی و فرهنگی بیحجاب نبوده است. مبتنی بر ارزشهای دینی، زنان در افغانستان همواره لباس پوشیدهاند که با معیارهای اسلامی سازگاری کامل داشته است. در متون دینی و شرعی، حجاب رنگ و پوشش مشخص ندارد. چیزی که طالبان بر زنان افغانستان تحمیل میکنند نه تنها که حجاب مبتنی بر تعریف اسلامی آن نیست، بلکه نوعی تهاجم فرهنگی نیز تلقی میشود. پژوهشگران دینی در مورد حجاب گفتهاند: «لباسی که زینتها و عورت زنان را بپوشاند و ضخیم باشد»، حجاب شرعی است. با توجه به این امر، لباسی را که زنان افغانستان میپوشند، همه این ویژهگیها را دارد. زنان افغانستان قبل از سقوط دولت پیشین تا حدودی مطابق ذوق و سلیقه خود لباس میپوشیدند و این با معیارهای انسانی و ارزشهای حقوق بشری همنوا و همسو بود. طالبان برای حکومتداری کارهای بنیادیتر و کلانتر دارند که باید به آن بپردازند، به دسترخوان مردم تغییرات بیاورند، نظم و نسق دولتداری را تقویت کنند، به حکومت و نظام سیاسی همهشمول و مشروع بیندیشند و بستر تعامل و تعادل را با همه جریانها و شهروندان کشور فراهم کنند، ورنه با این کارها بر کوتاهی عمر خویش میافزایند.
تسلط طالبان بهمثابه شوک فرهنگی، از جهت مهاجرتهای ناخواسته، نیز قابل بررسی است؛ چون تسلط آنها زمینهساز مهاجرت گسترده شد. مهاجرت با چنین گستردهگی، نوعی شوک فرهنگی تلقی میشود؛ زیرا تغییر مکان زندهگی به خودی خود ناسازگاریهای دشوار روانی و روحی را به همراه دارد که نتیجه آن احساس بیگانهگی، بیقراری، اضطراب و افسردهگی است. در واقع با هر نقل مکان، بخشی از شبکه پیچیده روابط انسانی نابود میشود و پیوند با خانه قطع میگردد. در دنیای سخت و گرسنهگی و قحطی، خانه حتا اگر بیش از دخمه نباشد، در نظر انسان آخرین و استوارترین پناهگاه است؛ بنابراین، دل کندن از آن، چالشآفرین و مشکلزا است.
توماس هود، نمایشنامهنویس و شاعر اهل بریتانیا، که به شاعر تهیدستان معروف است، میگوید: «هر دلی ناله سر میدهد که خانهام، خانهام را میخواهم.» او با این بیان میخواهد بگوید که دل کندن از خانه، ناله و فغان به دنبال دارد، رنج و درد را برای آدمی خلق میکند و گسست عاطفی و روانی را به میان میآورد که تسری آن بر جامعه، جلو پویایی و نوگرایی را میگیرد.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور