X

آرشیف

نگفته بودمت اما تو می دانی
نوامبر 20, 2020

شب که سحر نمی شود غم که به سر نمی شود
نام تو می برم ولی هیییییچ دگر نمی شود
ماه غروب می کند شمع سقوط می کند
حال بدیست رفتنت بی تو به سر نمی شود
داغ به دل نشست و شب راه سکوت برگرفت
مرد که راه می رود وااااای سحر نمی شود
نیست شدنهای تو و شب زده گی های مدام
من و سکوت این زمین از این بتر نمی شود
خاک که سرد جای خود ماه که سرد جای خود
این همه سردی از جهان چرا به در نمی شود
رو به تو حرف می زنم دور ز من به گریه ای
حادثه های پشت لب به گریه تر نمی شود
رفت مراد دل زبر ماند خیال روی او
بی همگان به سر شود شب که سحر نمی شود
…………………
سی ام آبان نود و نه خورشیدی
بیست دقیقه به دوازده
محل کار

 
X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.