X

آرشیف

ملاقات رسول الله صلی الله علیه وسلم با «عتبه پسر ربیعه »

در کتاب معروفی  «زندگانی پیغمبر اسلام ج که تألیف استاد  ابوالحسن ندوی بوده وتوسط محمد بهاء الدین حسینی در(عقرب) 1394شمسی، 1436 هجری، به زبان دری / فارسی  ترجمه گردیده  به داستان  مشهوری ، مفید واموزنده ، ملاقات که در بین «عتبه پسر ربیعه » یکی از سران مشرکین مکه وپیامبر  اسلام محمد صلی  الله علیه وسلم انجام یافته است چنین  اشاره بعمل اورده است :
وقتی قریش دیدند: که یاران حضرت محمد صلی الله علیه وسلم  رو به ازدیاد می‌روند، «عتبه پسر ربیعه» از قریش اجازه گرفت، که نزد رسول الله برود و با او به سخن بنشیند، و اموری را به او عرضه کند، شاید بعضی از آن را بپذیرد و به او تحمیل کند، تا دیگر از ایشان دست بردارد. قریش به او اجازه دادند و او را به نمایندگی از طرف خود پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم  فرستادند.
عتبه پیش رسول الله صلی الله علیه وسلم  رفت و نشست و گفت: ای برادرزاده! براستی شما از ما جدا نیستی و خودت هم می‌دانی و برای قومت امر مهمی آورده‌ای، که جماعت را متفرق کرده و رؤیاهای‌شان را سفیهانه دانسته و از خدایان و دین‌شان عیب و ایراد گرفته و نسبت به پدران گذشته تکفیر روا داشته‌ای. پس از من بشنو، که مطالبی را به تو عرضه می‌کنم، و در آن بنگر شاید بعضی را قبول کنی.
رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمود: «بگو ای أبا ولید! گوش می‌دهم».
عتبه گفت: «ای برادرزاده! اگر می‌خواهی به وسیلۀ آن چیزی که آورده‌ای مالی جمع کنی و به دست آوری، ما از مال و ثروت خود برایت جمع می‌کنیم تا از همۀ ما ثروتمندتر باشی. و اگر شرف و بزرگی را می‌خواهی شما را رئیس و بزرگ خود می‌کنیم تا جائی که هیچ کاری را بدون شما انجام ندهیم. و اگر ملک و حکومت را می‌خواهی بر همۀ ما حکومت کن. و اگر آن چیزی که نزد شما آمده و آن را دیده‌ای جن است، و قادر نیستی که از خود دفعش کنی، برایت طبیبانی می‌آوریم و در این راه مال زیاد خرج می‌کنیم، تا شما را از آن برهانند».
پس از این که عتبه سخنانش پایان یافت، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: آیا سخنت تمام شد؟ ای أبا ولید!
گفت: بلی! حضرت محمد صلی الله علیه وسلم  فرمود: شما هم از من بشنو، گفت: بگو.
حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم  از اول سورۀ (فصلت) سجده تا سر سجده آخر آیۀ 38 را قرائت فرمود. وقتی آیات را شنید، سراپا گوش شد و هردو دستش را در پشت گرفت، تا بیشتر به آیات اعتماد کند؛ و کاملاً ساکت بود و گوش می‌داد. وقتی که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم به سجده رسید، سجده کرد. سپس گفت:
«ای ابا ولید! آیا توجه کردی و گوش دادی، آنچه را که شنیدی؟ پس این تو و این هم آیات قرآن».
عتبه برخاست و پیش یارانش رفت. بعضی از ایشان به الله  سوگند یاد کردند که عتبه غیر از آن چیزی که خواست، آورده است. وقتی با ایشان نشست، گفتند: چه داری، ای ابا ولید؟! گفت: سوگند به خدا، چیزی که من شنیده‌ام تا حال نظیرش را ابداً نشنیده‌ایم. سوگند به خدا، نه شعر است، نه سحر است و نه کاهنی. ای طایفۀ قریش! از من پیروی کنید و بشنوید و بیایید او را با آنچه که همراه دارد آزاد بگذارید و بر عزم و اراده‌اش رهایش کنید.
گفتند: قسم به الله ، با زبان، شما را مسحور کرده است ای ابا ولید! عتبه گفت: این رأی و نظر من است. شما هرطور صلاح می‌دانید، عمل کنید.

پایان
 
 تتبع ونگـارش :
امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«
مدیـــر مطـالعات سـتراتیژیک افغان و
مسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره-جرمنی

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.