آرشیف
جامعه شناسی علم جدید به شمار میرود که بیشتراز 150 سال عمردارد که اولین بار توسط جامعه شناس فرانسوی اگوست کنت بنیاد گذشته شد. جامعه شناسی مثال دیگر علوم حقوق،سیاست،و سایر علوم دیگرشامل شاخه ی از علوم اجتماعی به حساب میرود.جامعه شناسی یکی از علوم جوان و جدید جلوه میشود. علم جامعه شناسی بیشتربالای شناخت گروه های اجتماعی و پدیده های اجتماعی و اجتماعی شدن افراد تأکید دارد جامعه شناسی یکی ازشاخه های علوم اجتماعی است، دیگر علوم اجتماعی روان شناسی، روان شناسی اجتماعی، علوم سیاسی، اقتصاد، وانسان شناسی، زبان شناسی، جغرافیای انسانی.. که همه این علوم با جامعه شناسی رابطه دارند. و همه این علوم شامل علوم اجتماعی میشود.
تعریف جامعه شناسی: عبارت ازعلم مطالعه گروه های اجتماعی و پدیده اجتماعی بطور خاص تعریف میشود.
علم جامعه شناسی بیشتر با رفتار های انسانها سروکار دارد و علمِ است که پدیده های مثبت و منفی زندگی را به معرفی میگزارد علم جامعه شناسی بیشتر بالای اجتماعی شدن انسانها سروکار دارد و اگر نگاه کنیم به طفل نوزاد وقتکه در یک خانواده تولد میشود ازهمان روز تولد اش با گروه ها زیست میکند و با گروهای مختلف روبرو میشود. خانواده مهم ترین نهاد هست که انسان را با گروه های مختلف اجتماعی و پدیدۀ های اجتماعی آشنا میسازد و انسان را اجتماعی میسازد. اهمیت علم جامعه شناسی بیشتر با ما کمک میکند و طریقه زندگي کردن را باگروه های مختلف برای ما پیش بینی میکند.و جامعه شناسي جایگاه ما را در جامعه مشخص میکند ونیز با گروه های که بیشتر ارتباط دارد و یا هرگزتماس نداشته ایم دوباره برسي کنیم که جامعه شناسي در اختیار ما قرار می دهد. علم جامعه شناسي بیشتر بالای همدیگرپذیری و پدیده های اجتماعي سروکار دارد. علم جامعه شناسي ما را با فرهنگ های مختلف آشنا میسازد و مسولیت ما را در برابر فرهنگ های مختلف مشخص میکند.
در این مقاله خود میخواهم بالای اجتماعي شدن انسان و نهاد های اجتماعي شدن انسان ها بنویسم.در قدم اول نهاد که بیشتر در اجتماعي شدن انسانها سروکار دارد. عبارت از نهاد خانواده که از روز پیدایش نوزاد به دنیا انسان را پرورش میدهد و بزرگ میسازد چیزناچیز زندگی را برای اطفل یاد می دهد و اطفال را با گروه های و پدیده های اجتماعي آشنا میسازد. و این نهاد نهادِ است که اطفال را از روز تولد اش تا پیریِ اش همراي می کند و با اشخاص های مختلف آشنا میسازد.و کار کرد آن نهاد آماده سازی افراد برای ایفای برخی از نقشهای خاص مورد وآشنا سازی افراد با نقشهای مختلف اجتماعی که این همه نقش خانواده در برابر اطفال به شمار میرود.
نهاد دومی مکتب که در بخش تعلیم،تربیه و اجتماعي شدن انسان ها سروکار دارد. و بیشتر تأکید آن بالای رشد و پرورش انسانها در عرصه تعلیم و اجتماعی شدن ترجیح میشود. وقتکه در نهاد خانواده طفل برزگ میشود تنها با عضای خانواده خود ارتباط بر قرار می کند و تها با فرهنگ خود آشناي پیدا می نماید/ و قتکه طفل روانه بر نهاد مکتب میشود در آنجا با فرهنگ های مختلف و اشخاص مختلف با انگیزه های مختلف آشنامیشود. و درآن جا است که انسان با هم همدیگر پذیر میشود و با فرهنگ هاي مختلف آشنا میشود و با اشخاص های متفاوت و زبان متفاوت و اقوام متفاوت رابطه برا قرار می کند که این مهمترین نهاد برای اجتماعی شدن انسان تلقی میشود چوُن در زیر یک سقف با فرهنگ ها مختلف و زبان های مختلف واقوام مختلف با همدیگر جمع میشود و با یک دیگر راتباط بر قرار می نماید.و این نهاد گامِ برای باسواد شدن و اجتماعی شدن تلقی میشود.
نهاد سومی که دانشگاه تحلیل میشود. در این مقطع زمان انسان ها آهسته آهسته به همدیگر پذیری و جامعه پذیری خود را نزدیک ساخته اند.و این نهاد بیشتر انسانها را کمک می کند که با اشخاص های متفاوت ارتباط بر قرار کند. و با فرهنگ های متفاوت و جامعه متفاوت رابطه بر قرار کند که این مهم ترین نهاد برای اجتماعی شدن انسانها معنا میشود. از طریق نهاد دانشگاه میتوانیم که با جامعه های متفاوت اشناه شویم و با فرهنگ های آنها احترام قایل شویم و همدیگر پذیری را در وجود خود را حفظ کنیم! و گروه های همتا عبارت از گروه است که انسانها برای خود و برای اجتماعي شدن و آشناي با فرهنگ های مختلف برای خود میگذیند. وبه آن گروه ها رابطه برقرار می کند. گروهای همتا را بیشتر اوقات افراد اشخاص که داری سنین یکسان و مساوی باشد تشکیل می دهد گروه همتا را میتوان گروه های دوستانه و رفیقانه تحلیل نمود. ودر اجتماعي شدن انسان نهادهای دیگر هم هستند که نقش مهمي در اجتماعي شدن افراد دارد که عبارت ازدولت و حکومت،اقتصاد و غیره نهاد به شمار میرود و افراد را با پدیدۀ اجتماعي آشناه میسازد.جامعه شناسي بیشتر ما را کمک می کند در فرهنگ پذیری که فرهنگ نماد شناخت یک جامعه و یک کشور تحلیل میشو. در این مقاله میخواهم در باره فرهنگ توضیع بدهم تا درست موضوع افهام و تفهیم شود.
درفرهنگ فارسی حمید آمده است که فرهنگ به معنی علم،دانش،معرفت،قوم،ملت در فرهنگ دهخدا نیز به معنی دانش وتعلیم و تربیه آمده و در فرهنگ معین آمده است که فرهنگ بر علاوه ای علم و دانش معنی خرد و عقل را نیزمیدهد. تقربین تمام واژه نامه های فارسی معنی لغوی فرهنگ را چیز دیگر میباشد.چنانکه جامعه شناسان تعریف میکند فرهنگ عبارت است از هویت یک جامعه و همچنان طرز زندگی تفکر یک جامعه و اجتماع میباشد.
تعریف فرهنگ: فرهنگ عبارت از مجموعه تجلیات بصورت سمبل ها، علایم، آداب ورسوم، سنت ها، آثار رفتارهای جمعی و معنوی، هنری، تاریخی، ادبی، مذهبی واحساسی یک قوم که درطول تاریخ آن قوم فراهم آمده وشکل مشخصی گرفته است.
فرهنگ مهمترین پدیدۀ تلقی میشود برای پیشرف کشور و جامعه و فرهنگ نقش زنده را برپاه می کند.در جامعه سازی و همدیگر پذیری اگر تاریخ جامعه غربی را مطالعه کنیم به این نتیجه می رسیم که جامعه غربی هم از این هرج مرج ودگرگونی حالت دشوار گذار نموده و گام های بزرگ را برداشته برای آرامش کشور شان که امروزه توانسته پیشرفت کند و خود را به توسعه سیاسی برساند. ماکس وبر دانشمند جامعه شناسی بوده و در پهلوی ان یک شخص فرهنگ گرا بود که ماکس وبر میان جامعه غربی وجامعه های مختلف چه جامعه اسلام وجامعه هندوی مقایسه آنجام داد و به یک نتیجه کُلی دست یافت اینکه پیشرفت جامعه غربی ریشه می گیرد از نحوه نگاه فرهنگي آنها که فرهنگ آنها توانسته مسیر خوبی را برای پیشرفت جامعه شان داشته باشد و امروزه همه این پیشرفت های جامعه غربی ریشه میگرد از فرهنگ شان .
و فرهنگ آنها توانسته زمینه خوبی را برای همدیگر پذیری و فرهنگ پذیری درخود داشته باشد!اگر نگاه کنیم به جامعه افغانستان فرهنگ جامعه افغانی ریشه می گیرد از نظریات سنتی و عقب مانده که جامعه ما مشهوریت خاص خود را در فرهنگ و جامعه سنتی بودن خود کسب نموده و همه این مشکلات و عقب مانده گی جامعه افغانستان ریشه میگرد از سنتی بودن فرهنگ آنها.و یک مشکل دیگری که بیشترین وقت برای جامعه افغانستان و دولت افغانستان درد سرد میسازد عبارت از فقدان همدیگر پذیری که جامعه افغانستان را با کابوس وحشتناک و تعصب روبرو میسازد.و همه این مشکلات ریشه می گیرد از سنتيِ بودن فرهنگ کشور و این فرهنگ که نظریات سنتی در آن جریان دارد آغوش خود را باز نموده برای عقب ماندگی جامعه افغانستان.
راه حل برای بیرون رفت از این وضعیت بهتر است اصلاح سازی داشته باشیم در فرهنگ خود که همه این مشکلات را کاهش بدهد چُون نظریه های سنتی خوش آمدید برای هرج مرج برای نسل جوان تلقی میشود. برای بیرون رفت از این همه بدبختی ها باید همدیگر پذیری را دارا باشیم و اشخاصي فرهنگی باشیم تا بتوانیم برای کشور خود خدمتي کوچکیِ را آنجام داد بتوانیم امروزه مردم افغانستان باید همدیگر پذیر شود و فکر های تازه خود را ارزش بدهد نه اینکه فرهنگ و نظریه های سنتی را ارزش و رونق بدهد.!
نویسنده: احسان الله ( ابراهیم خیل)
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور