2017-12-12
استاد غلام حیدر یگانه
با هر سپاه، حرف تفنگم نمیشود
با هر گراز، رغبت جنگم نمیشود
دیشب سگان کوچه، گرفتند راه من
قلبم، طلاست؛ دست به سنگم نمیشود
رویینتنست بقهء مرداب و رزم ما
تا در کرانههای نهنگم نمیشود
میل غزال و طبع غزل، یک پرندگیست
هر موش خالدار، پلنگم نمیشود
در هفت و هشتِ پیرزنان، لنگ مطلقم
اما درین نبـرد، بلنـگم نمیشود:
هفتاد سال چشم به راه تو دوختم
بشتاب پهلوان! که درنگم نمیشود
گویند پنجههای تو ای مرگ، آهنیست
پیش آ که جز تو با کسی جنگم نمیشود
تابستان 1396
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
غزل (4)