آرشیف
تعدد زوجات در اســلام
الحاج امین الدین سعـیـدی
چرا شرع اسلامی برای مردان اجازۂ عقد نکاح که ماآنرا متأسفانه حتی در افادۂ اولی به نحوی غیر دقیق (ګرفتن چهار زن…) تعبیر میکنیم مسألــﮥ بس مهم درحیات و جامعــﮥ اسلامی است.
حکمت و اساس حکم الهی که تاجایی به ماهیت مسأله و رسالت زن ومرد درجامعه و خانواده و مسؤولیت عظیم زن در برابر خانواده و بقای نسل مسأله است بس مهم وعمده.
قرآن عظیم الشان در ( آیه 3 سورهء ا لنساء ) میفرماید :
« وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَی فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَی وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً» یعنی: «و اگر میترسید که (بهنگام ازدواج با دختران یتیم) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشمپوشی کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمائید، با دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید، و اگر میترسید عدالت را (درباره همسران) رعایت نکنید، به یک زن اکتفاء کنید».
البته باید گفت که داشتن چهار زن در اسلام نه واجب است و نه سنت بلکه چیزی استکه اسلام آن رادرصورت ضرورت و داشتن شرایط مباحکردانیده .
برعکس چرا برای یک زن در شرع اسلامی اجازه داده نشده است که چهار شوهر داشته باشد . در جواب باید گفت که دین مقدس اسلام وکتاب مقدس مسلمانان واصول اساسی دین اسلام (قرآن عظیم الشان وسنت رسول الله ) برایش اجازه نه فرموده که یک زن دریک وقت چهار شوهر داشته باشد وآنرا ناروا وحرام اعلام نموده است ، وبرای یک فرد مسلمان حکم قرآن واحادیثی نبوی اساس ، محترم ومعتبر میباشد .
دوم طبیعت و خلقت انسان ولو غیر مسلمان هم باشد ،چنین است که مرد (مرد به مفهوم واقعی کلیمه) این را طبیعتاً نمی پذیرد که زن اش با چهار شخص رابطه داشته باشد. زن نورمال به صورت طبعی اتکای نورمال پاک و انسانی میخواهد واین با یک مرد درعقد نکاح تأمین شده میتواند.
ولی با آنهم غرض توضیح بیشتر برخی از دلایل را که توسط دانشمند مشهور جهان اسلامی استاد سید سابق در کتاب « فقه السنة» بدان اشاره گردیده است مختصرآ بدان اشاره میدارم :
استاد بزرگوار جهان اسلام سید سابق دلایل چند همسری را اینگونه بیان کرده است:
« گاهی پیش میآید که در میان یک ملتی، تعداد زنان بیش از تعداد مردان آنست، همانگونهکه معمولا در نسلهای بعد از جنگ، چنین است، بلکه حتی در حالت صلح نیز در میان بیشتر ملتها، تعداد زنان بیش از مردان و دختران بیش از پسران هستند چون بیشتر مردانکارهای سخت و طاقت فرسا را انجام میدهند، سطح سن مردانکمتر از زنان است و زنان بیشتر عمر میکنند. این افزایش تعداد زنان موجب جواز تعدد زوجات وچند همسری است و عمل بدان راگاهی واجب میگرداند، تا همه زنان دارای سرپرست وکفیل باشند و از انحرافات جنسی و ارتکاب رذائل، بدور باشند در غیر اینصورت، بهکارهای ناشایست تن در میدهند و جامعه فاسد میگردد و اخلاقیات آن ازبین میرود یا هم اینگونه زنان مجبور خواهند شد،که زندگی خویش را درحرمان ورنج و بدبختی تجرد بسربرند و اعصاب آرام خود را از دست بدهند، آن وقت منبعیکه میتوانست ثروت و نیروی بشری جامعه را افزایش دهد، ضایع میگردد و تباه میشود.
– آمادگی و توانائی عمل جنسی مرد بیش از زن میباشد، چون مرد از همان آغاز سن بلوغ و رشد تا دوران پیری و ازکار افتادگی آماده عمل جنسی است، در حالیکه زن در دوران قاعدگی ماهیانهکه گاهی تا ده روز طول میکشد و در دوران زایمان و نفاسکهگاهی تا چهل روز طول میکشد اصلاً برای عمل جنسی آمادگی ندارد، بعلاوه در اوضاع و احوال دوران حاملگی و شیر دادن طفل نیز، زن برای تقارب جنسی آمادگی چندانی ندارد. زمانیکه از عدم آمادګی سخن میزنیم این عدم آمادګی مشتمل بر عدم آمادګی طبعی وضعیت جسم و عدم علاقمندی داخلی وخواست زن درین مدت است که اصلاً راغب رابطهء جنسی نیست. پس باید اینگونه حالات زن مراعات شود و راه چارههای مسالمتآمیزی، متمدن، انسانی و اسلامی ممکن برای آن پیداگردد. هرگاه زن در این اوضاع و احوال از انجام وظایف زناشوئی، عاجز باشد، مرد در این مدت چکارکند؟ آیا بهترنیستکه زنی دیگررا نیزدرصورت وجود دیګر شرایط واساسات که بدون موجودیت این شرایط مجاز نیست حتی زن دومی بګیرد، اختیارکند و بدان وسیله عفت و عصمت خویش را نگه دارد و خود را بگناه و ناشایست آلوده نسازد؟ یا اینکه دوستی و معشوقهای را انتخابکند، که جزء رابطه جنسی و حیوانی با وی ندارد.
– گاهی پیش میآیدکه زن نازا و عقیم وسترون است یا بگونهای مریض استکه امید بهبودی وی نمیرود، با وصف این او علاقمند استکه پیوند زندگی زناشوئی همچنان ادامه داشته باشد وحال آنکه شوهرهم علاقمند بوجود فرزند است وهم میخواهدکه زنی داشته باشدکه در امور زندګی شریک فعال باشد.
معتقدمکه این راه حل یعنی ازدواج دوباره درصورت وجود سایر شرایط بهترین راهحل و شایستهتر از همه آنها است، کسیکه دارای دل زنده و ضمیر بیدارو عاطفه شریف باشد، نمیتواند آن را نپذیرد و بدان راضی نگردد.
– گاهی بعضی از مردان بحکم فطرت و سرشت روحی ومزاجی، دارای آنچنان تمایل شهوانی سرکشی هستند،که یک زن از عهده ارضای غریزه جنسی آنان، برنمیآید بخصوص در مناطقگرمسیری.
پس بجای اینکه اینگونه اشخاص بدوست بازی و معشوق بازی بپردازندو از اینراه اخلاق خویش را تباه سازند، شرعاً بدانان اجازه داده شده استکه از راه حلال و مشروع، و قانونی و درصورت داشتن شرایط قانونی وشرعی غریزه جنسی خویش را بصورت چند همسری ارضاء نمایند.
براستی این قانونگذاری و عمل بدان در جهان اسلامی موجبگردیده است که جهان اسلامی ازرذایل و پستیهای اجتماعی و نقایص وکاستیهای اخلاقی بدور ماند اگر براستی بدان عملکنند، در حالیکه در میان جوامعیکه عملا به چند همسری باور دارند ولی آن را رسماً نمیپذیرند متاسفانه این رذائل شیوع دارد و فراوان استکه اگر قانوناً نیز بدان روی آورند، آنان مصون خواهند شد. و اینکار در جامعه اسلامی مدیون همین قانونگذاری اسلامی است.
براستی در میان جوامعیکه چند همسری را حرامکرده و ممنوع میدانند مشاهده شده است که:
1- فسق و فجور شایعگردیده وگسترش یافته است، تا جائیکه در بعضی جاها تعداد زنان فاحشه و بدکاره، بیش از زنان شوهرکرده و دارای شوهر میباشد.
2- بدیهی است اینکار موجب میشودکه تعداد فرزندان نامشروع فزونی بیشتری داشته باشد. حتی در بعضی مناطق تعداد فرزندان نامشروع (پنجاه درصد ( 50%) بیش از فرزندان مشروع است.
3- بثبوت رسیده استکه این پیوندهای نامشروع آلودگی جنسی، موجب بروز امراض جسمی و عقدههای روانی و نابسامانیهای عصبی میگردد.
4- از راه این تماسهای جنسی نامشروع عوامل سستی و ضعف وانحلال و از هم گسیختگی روانی به همه سرایت میکند.
5- اساس پیوندهای محکم و استوار بین زن و شوهر ازهمگسیخته میشود و زندگی زناشوئی دچار نابسامانی و آشفتگی میگردد و روابط و پیوندهای خانوادگی آنقدر از هم گسسته میشود، که چیزی باارزش بحساب نمیآید. و اصولا نظام خانواده متلاشی میگردد.
6- شجره صحیح نسب، تباه میشود تا جائیکه شوهرنمیتواند با جزم و یقین بگوید: این فرزندانیکه اوآنان را پرورش میدهد، براستی از نطفه صلبی او هستند. این مفاسدیکه برشمردیم و مفاسد دیگری از این قبیل، نتیجه طبیعی مخالفت با فطرت صحیح بشری وانحراف ازتعالیم و رهنمودهای درست الهی است و اینجا بهترین و نیرومندترین دلیل میباشند بر اینکه راه انتخابی اسلام، برای پیوند زناشوئی و چند همسری، بهترین و سالمترین راه است و این قانونگذاری اسلام، مناسبترین قانون برای بشری استکه بر رویکره زمین زندگی میکند و برای فرشتگان آسمان نیست».
تتبع ونگارش:
الحاج امین الدین « سعیدی – سعید افغانی »
مدیـر مرکز مطالعات ستراتــیــژیکی افغان
ومسـؤل مرکزفرهنگی د حق لاره– جرمنی
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور