2016-3-13
مسعود حداد
هوای باغ غبار آلود، همیشه قهر یزدانی
زمستان در خزان مدغم، ندیدیم ما بهارانی
زپشت کور،کرآمد، نگاه کن،عین وغینش را
که این تکرار،تکرار است،ندارد هیچ پایانی
اگر رفتند کفتاران، مرا ترس است زآنروزی
فِتَد تقدیر ما ،بردستِ ، یک خوکِ، بیابانی
همه این بی تمیزی ها، زابر جهل بیرون آید
«امان از دست نادانی، فغان از دست نادانی»
مسعود حداد
13 مارچ 2016
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
امـــان از دست نـادانـــی