آرشیف

2015-6-9

سر محقق شیر علی تزری

عوامل کاهش ارزش پـــول افغانی

 اخیراً  ارزش پول افغانی دربرابراسعارخارجی بویژه دالر امریکایی به سرعت کاهش یافته است، هنوزهم این پروسه ادامه دارد. هرگاه وضع بدین منوال ادامه یابد ممکن مشکلات زیاد را دامنگیر اقتصاد مردم کشورمانماید.
 برای توضیح علل وعوامل کاهش ارزش پول افغانی درین اواخر، لازم است تادرقدم اول به سوالات آتی جواب ارائه گردد:
 ارزش پول چیست؟ چه عوامل این ارزش راتعیین میکند؟ یا چه عوامل باعث کاهش ویا افزایش ارزش پول میشود؟ چه عوامل باعث نوسانات کنونی نرخ اسعاردر کشورماشده اند؟ جواب به این سوالات فهم علل وعوامل کاهش ارزش پول را سهل تر میسازد.
   ارزش پول درحقیقت قدرت خریدآن دربازارکالاوخدمات است. یااینکه دربرابرعاید پولی چه مقدار کالا وخدمات میتوان خرید، ارزش پول در حقیقت  نشان دهندۀ قدرت خرید پول است.
درنظام اقتصاد بازار، ارزش هرشی منجمله پول به اساس عرضه وتقاضای آن تعیین می گردد. بطور کلی ارزش پول یک کشور به اساس شاخص های ذیل تعیین میگردد: قدرت اقتصادی(سطح تولیدات داخلی) ، سطح تجارت خارجی، بویژه میزان صادرات، نرخ تورم، ذخایر اسعاری هرکشوروامثالهم. ازهمه شاخص های مذکوربهترین پشتوانۀ پول هرکشور تولیدات آن میباشد، که به چه پیمانه سالانه تولید دارد، ازجملۀ تولیدات متذکره چه مقدار آن به داخل مصرف میشود وبه چه پیمانه به خارج ازکشور صادرمیگردد، زیرا، ازدیادصادرات بهترین وسیلۀ تأمین تعادل بیلانس تجارت میباشد.
کشوریکه تولیدات بلند داشته باشد، کاهش ارزش پول آن باعث تشویق صادرات آن گردیده واز واردات آن می کاهد وبرعکس افزایش ارزش پول ملی کشور مذکور واردات راتشویق واز صادرات آن میکاهد؛ بگونۀ مثال : اگرمایک پایه کمپیوتررابه قیمت 200 دالر وارد نماییم ، درصورتیکه قیمت یک دالر 50 افغانی باشد وکمپیوتر مذکوررابه11000 افغانی بفروشیم  از مدرک فروش کمپیوترمذکور 1000 افغانی فایده کرده ایم، ولی اگریک دالر 55 افغانی باشد زمانی 1000 افغانی فایده خواهیم نمود که کمپیوترمذکوررابه 12000 افغانی بفروش برسانیم . که درنتیجۀ افزایش قیمت داخلی، تقاضا به کمپیوترکم شده وواردات کاهش مییابد.
به همین ترتیب اگریک تخته قالین رابه مبلغ 10000 افغانی خریده وبه مبلغ200 دالر به خارج صادرنماییم درصورتیکه فی دالر 50 افغانی باشد ازصدور قالین مذکور هیچگونه فایدۀ نکرده ایم، ولی اگریک دالر 55 افغانی باشدازصدورقالین مذکور مبلغ1000 افغانی نفع میبریم که درنتیجه صادرات تشویق وتقویه میگردد. لذا کاهش ویاافزایش نرخ اسعاردرکشورهای مختلف تأثیر مختلف دارد، بدین معنی که همیشه مضرویامفید نمی باشد. بلکه وابسته به وضع اقتصادی وسطح تجارت خارجی هر کشور میباشد، چنانچه کشورهای چین وجاپان عمداً ارزش پول داخلی خودرا پایین نگهمیدارند، زیرا تولیدات زیاد داشته ودرنتیجه صادرات شان نسبت به واردات شان بیشتر میباشد.
زمانیکه صحبت از نرخ اسعاربه میان می آیدهدف برابری ارزش پول داخلی با پولهای خارجی درزمان معین میباشد، زیرا اسعاربه معنی پول خارجی است. باوجود که تغییر ارزش پول داخلی در برابراسعاردرقیمت کالاها وخدمات تأثیر مستقیم داشته ولی بعضاًچنین اتفاق می افتد که این تغییر وتأثیر هماهنگ وهمزمان نبوده به نحوی ازانحا ارزش یکی ثابت نگهداشته میشود درحالیکه به ارزش دیگری تغییرات چشمگیری رونماگردیده است؛ بگونۀ مثال: طی چند سال اخیر ارزش  پول افغانی دربرابرکالاها وخدمات کاهش زیاد داشته است، مگر دربرابر دالر امریکایی ثابت بوده ویابهتر بگوییم نوسانات کمتر داشته است. علت این گونه عملکرد از یکطرف فراوانی دالر درکشور بوده که اکثراً کمک های خارجی بطور نقد به کشور ما  سرازیرگردیده وهمچنان خدمات که به خارجیها ی ساکن درکشورما ارائه میگردید نیزبه دالرپرداخت گردیده وبه همین ترتیب دستمزد تعداد زیادازکارمندان افغان که باخارجیهاومؤسسات خارجی به نحوی همکاری داشته اند به دالر تأدیه شده است که همه اینها دست به دست هم داده ارزش پول  افغانی رادربرابر دالر امریکایی ثابت نگهداشته است. معمولاً برای تعیین نرخ اسعاردوروش وجوددارد:
یکی اینکه پول ملی به مثابۀ پول پایه واسعار به عنوان پول متغییر معرفی ومحاسبه شود که این روش دربازارهای اسعاربعضی ازکشورهای که اقتصاد وپول قوی دارند مورد استفاده قرارمگیرد و  روش دوم اینکه پول خارجی یا اسعاربه عنوان پول پایه وپول ملی به مثابۀ متغییر معرفی ومحاسبه میشود. روش دوم دراکثر کشورهای روبه انکشاف مورداستفاده قرارگرفته بویژه دالر به عنوان پول قوی در اکثر بازارهای اسعار دنیا بمثابۀ پول پایه استفاده میشود. در افغانستان درسالهای اخیردالر امریکایی وحتا کلدار پاکستانی وریال ایرانی درگوشه وکنارکشورما به نحوی درچلند بوده است واکثر معاملات بزرگ؛ مانند: خرید خانه وسایر جایدادها ، موتر وغیره به دالر صورت میگیرد ، این کاربذات خود ازارزش افغانی کاسته است.
درکشورما ارزش پول افغانی به اساس دالر تعیین میگردد وپول افغانی دربرابر دالر مانندسایر کالاهای مصرفی میباشد. زمانیکه ارزش دالر بلند میرود قیمت کالاها به شمول پول افغانی پایین می آید. علت آن همانا وابسته بودن افغانستان به کمکهای خارجی ونبود تولیدات داخلی میباشد واین امر کاملاً هویدا است، زیرا اضافه ازسه دهه جنگ زیر ساختهای کشورمارا تخریب ویا خساره مند نموده وهیچ چارۀ جز اتکا به کمکهای خارجی وجود ندارد. لاکن نکتۀ قابل تذکراینست که طی ده سال اخیر کمک های فراوان به افغانستان سرازیر شده است واین کمکها باید تااندازۀ میتوانست شالودۀ اقتصاد مارا محکم کند. اما متأسفانه طی ده سال اخیر فساد اداری درکشورما حاکم بوده وازمؤثریت کمکها کاسته است.
بصورت کل طوریکه تذکرداده شد افزایش نرخ اسعار نتیجۀ عدم تعادل اقتصادی، کمبود تولیدات داخلی، کاهش عرضۀ اسعار، وجودانفلاسیون، مشکلات ساختاری اقتصاد وتحریم اقتصادی بالای کشورهابوده که سبب میشود تامردم تلاش نمایند داراییهای نقدی خودرا به یکی ازاسعار معتبر تبدیل ونگهداری نمایند.
 لازم به تذکر است که دشواریهای ساختاری اقتصاد ، مانند افزایش مصارف دولت ، کسر بودجه، اجرای پلانهای انکشافی ، انتشار پول جدید بدون پشتوانه ، افزایش قروض دولت به بانک مرکزی، بالاخره افزایش قروض خارجی همه اینها منجربه تشدید انفلاسیون وصعود نرخ اسعار گردیده وپول داخلی راضعیف میسازد.
خلاصه اینکه افزایش تقاضا به پول خارجی نسبت به عرضۀ آن سبب میشود تا ارزش پول ملی کاهش بیابد. مگرسخن برسراین است که آیا کاهش ارزش پول افغانی دربرابر اسعار بویژه دالر طی هفته های اخیر جنبۀ اقتصادی وتیوریکی داشته است یادلایل دیگری دارد که یکدم وبه این سرعت پول افغانی ارزش خودرا باخته است. به نظرمن عوامل ذیل رادرکاهش ارزش پول افغانی درین میتوان برجسته ساخت :
1 – عوامل روانی : تبلیغات تشدیدفعالیتهای داعش درافغانستان وخرابی وضع امنیتی درگوشه وکنار کشور، آیندۀ نامعلوم را دربرابر مردم قرارداده ومردم رابه تشویش خرابی وضع مواجه ساخته
است که درنتیجه اکثریت متشبثین ، تجاروسرمایه گذاران نمی خواهند سرمایۀ خودرابه خطر انداخته وبکار خود ادامه دهند. این امرتأ ثیر منفی بالای فعالیت آنها گذاشته وآنها میخواهند که پولهای دست داشتۀ خویش را به دالر تبدیل نمایند. چنانچه ماشاهد کندشدن فعالیتهای ساختمانی وسایر سکتور های زیربنایی هستیم.
2 – وابسته بودن افغانستان به کمکهای خارجی : همانطور که گفته شد اقتصاد افغانستان وابسته به کمکهای خارجی بوده وکمکها معمولاًبطور نقده داخل افغانستان شده است، این امر سبب گردیده که پول افغانی حال آنکه ارزش خود را دربرابر کالا ها وخدمات ازدست داده است ولی دربرابر اسعار ازثبات نسبی برخوردار باشد. درحقیقت میتوان گفت که این یک ثبات کاذب بوده وبس. اکنون که آهسته آهسته این کمکها کاهش میابند ودالردربازار کم میشود وتولیدات نیز طور شاید وباید رشد نکرده است، این ثبات کاذب تأثیر خودرا نمایان میکند وباعث میشود تا پول افغانی همانطورکه دربرابر کالاهاوخدمات ارزش خودرا باخته است دربرابراسعارنیز ببازد.
 3 – خروج غیر قانونی دالر ازکشور(قاچاق اسعار) :  این پروسه چند سال است که دوام دارد اما درین اواخر قاچاق آن به کشور ایران وبعضی کشورهای دیگربیشتر شده است، این کار کاهش ارزش پول افغانی راسرعت بخشیده است.
4- نبود یک سیاست پولی مناسب ازطرف دولت درزمینۀ حفظ ثبات ارزش پول افغانی: بزرگترین اقدام دولت درزمینۀ حفظ ارزش پول افغانی لیلام دالر بطور دوامدار دربازار اسعار است که این امر برای حفظ ثبات ارزش پول دربرابر اسعار اقدام تقریباً موفق بود وعلت موفقیت آن هم آن بود که از یکطرف دالر بطور سیل آسا داخل کشور میشد واز طرف دیگر خروج (قاچاقی) آن به پیمانۀ امروزی نبود، لذا دولت توان آنرا داشت تاثبات ارزش افغانی رادربرابر اسعار (بخصوص دالر) حفظ نماید. اکنون که کمکها روبه کاهش گذاشته است ، وهمچنان مصارف دالری خارجیهای مقیم افغانسان باگذشت زمان کاهش مییابد ومعاش دالری افغانهای همکار باخارجیها به پیمانۀ گذشته وجود ندارد وهمچنان خروج  اسعار افزایش یافته است دیگر دولت توان اینرا نخواهد داشت که با لیلام دالرثبات افغانی را نگهدارد.
6 – کاهش اعتماد مردم به پول افغانی :  یکی ازمهمترن علل کاهش ارزش پول افغانی بی اعتمادی مردم نسبت به آیندۀ پول مذکور میباشد، همچنان عدم ثبات اقتصادی وعدم همکاری بانظام اقتصادی عوامل دیگری اندکه درکاهش ارزش پول افغانی نقش دارند. درشرایط کنونی مردم دچار دلهره شده وبانگرانی از آینده به سو ی اسعار هجوم آورده وداراییهای نقدی خودرا به اسعار تبدیل مینمایند. چنین حالت نه تنها باعث کاهش ارزش داخلی پول ملی میگردد، بلکه سبب کاهش ارزش خارجی آن نیز میگردد.
پس چاره چیست وچه اقداماتی باید برای حفظ ثبات ارزش پول افغانی صورت گیرد؟
اگر بصورت مختصر وفشرده جواب ارائه گردد میتوان گفت که بارفع چالشهای که باعث این  مشکل گردیده اند میتوان ارزش پول افغانی را دوباره افزایش داد ولی این جواب کلی ومبهم بوده ونمیتواند جواب قانع کنندۀ برای رفع مشکل  باشد، باآنهم باید اظهار نمود که تازمانیکه ثبات سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی، وامنیتی بوجود نیاید، پایه های اقتصاد محکم وسطح تولیدات داخلی افزایش نیابد، واردات تعویض، واز قاچاق وخروج بی رویه وغیر قانونی اسعار بویژه دالر جلوگیری نشود، کمکهای خارجی درزیر بناها وتأسیسات تولیدی به مصرف نرسد، اقدامات عملی برای رهایی از وابستگی اقتصادی بعمل نیاید، جلو ترویج پولهای خارجی درمعاملات داخلی گرفته نشود،  بافساد اداری مبارزۀ پیگیر صادقانه وقاطعانه صورت نگیرد، سرمایۀ تجارتی به سوی سرمایه گذاریهای تولیدی سوق نشود، سرمایه گذار احساس امنیت نکند،و… بعید است که ازثبات دایمی پول افغانی صحبت بعمل آید واعتمادازدست رفتۀ مردم به پول افغانی دوباره احیا گردد. هرگاه ثبات بوجود هم بیاید مقطعی وکاذب بوده دردی را دوا نخواهد کرد. پس بردولت جمهوری اسلامی افغانستان لازم است تابه این مشکل با دید جدی نگریسته وتادیرنشده اقدامات عملی رابرای حل این مشکل انجام دهد، زیرا  زمانیکه خزانه خالی ومشکل ازکنترول خارج گردید، دیگر هیچ اقدامی ثمر ونتیجۀ قناعت بخش نخواهد داشت.