آرشیف

2015-6-1

ضياالحق ضرغام

دشمن گفت و مــــــــا کردیم !

بد بختی وسیه روزی در زندگی انسان ها از آنجا آغاز می گردد  که پدیده های  تنفر ، بد بینی ، تنگ نظری ، حسودی ، خود خواهی و از هم گریزی در میان تار وپود حیات ما ریشه گسترانده و قامت های راست و با وقار را مجبور به خم شدن نماید. این مرض که « پیروزی خویش را در ناکامی دیگران باید جست » در حال حاضر یک بیماری واگیر شده و جزء از عادات لاینفک روز مره زندگی آدم ها گردیده و اکثریت را در اندیشه به چنگ آوردن و محکم گرفتن مال و دارائی ، جای وجایداد ، مقام ومکنت خشک و ظاهری غرق نموده است و توان شان را در جهت غنی ساختن وبیدار نگهداشتن ارزش های معنوی ووجدانی شان سلب نموده  و به این ترتیب  این غرایز پست و ناپسند را که از شأن و منزلت انسان می کاهد و او را در تاریکی های  فرومایگی ، بخل ، تن پروری ، غفلت وسستی درونی می اندازد،  به فرزندان خویش انتقال میدهند.
درست است که امروز در افغانستان یک ملت بد بخت ، گدا ، تنگ دست ، مجبور، ناچار ، حیران وسرگردان و پراکنده ای زندگی می کنند که وضع شان  به رمه ای  بی چوپان شباهت دارد، که جبر زمان بالای شان تحمیل شده و قصدا در اختیار  گرگان درنده و ظالم سپرده شده اند ، با این وجود هر کدام شان با ترس وحشت و سر در گمی فزاینده ای روز را شب و شب را روز می کنند ، حتی از خویشتن فرار می کنند و از یکدیگر گریزان هستند .
 آگاه هستیم که  مشکلات زیادی از نظر امنیتی داریم ومردم ما قربانی خواست های نا مشروع دشمنان می شوند. مطلع هستیم که فساد ورشوت خوری در ادارات دولتی وغیر دولتی موج می زند و مسافران زیادی را به کام فنا ونا بودی کشانیده است و خانه وکاشانه ای انسان های بی زر و بی نفر را ویران کرده است . به چشم سر دیده ایم که حلال را حرام و حرام را حلال گردانیده اند . مسلم است که این همه فشار ها و سنگینی ها با لای شانه های افراد دلسوز و با درک بسیار گران تمام شده و می شود و دل ها را خون میسازد و مغزها را به آشفتگی و ذهن ها را به  پریشانی وا می دارد. حقیقت امر اینجاست که هر چه دشمن گفت انجام دادیم و آنچه را منع کرد اجتناب ورزیدیم
 اگر حقی را گرفته نتوانستیم ، به گفتنش نیز اقدام نکردیم
 اگر حرفی وسخنی برای گفتن داشتیم ، لب بر زبان نگشودیم
اگر گفتند این کار را بکن ، کردیم
اگر گفتند آن کار را نکن ، نکردیم
اگر گفتند بخواب ، خوابیدیم
 اگره گفتند بلند شو ، شدیم
اگر گفتند بخور ، خوردیم
 اگر گفتند بنوش ، نوشیدیم
اگر گفتند بکش ، کشتیم
اگر گفتند بدر ، دریدیم
اگر گفتند ویران کن ، کردیم
 این کار را تکرار کردیم ، بازهم تکرار کردیم ، بار ها وبار ها تکرار کردیم ، اما پندی نگرفتیم و باز هم در حال تکرار کردن هستیم . جنگ های که اینک نسلی را  پیر کرده است ، به سرعت دامن گیر کودکان دیروز و جوانان و نوجوانان امروز افغانستان گردیده است . پس  باید نسل جوان و نو ظهور کشور که به عنوان دانشمند ، روشن فکر و اختیار داران این خاک جلوه گر می شوند خوب آگاه باشند ، دوست ودشمن را خوب بشناسند و با اندیشه های غیر سمت گرایی ، عدم تعصب و دور انداختن تمایلات قوم گرایی ، با روحیه ای کاملا اسلامی ، ملی ، انسانی و برتر دانستن ارزش های معنوی قد علم نمایند و در این راه به مبارزه و پیکار صادقانه و جدی با تحمل وزش باد های خشن و یأس آور ادامه بدهند و نگذارند تا این طوفان های مقطعی و زود گذر ریشه های امیدشان را سست نماید.
ضرغام 1394/3/11