آرشیف
سروده هــــــای بهاری
ابراهیم ساغری
بهار آمد به گلستان ساغر
بهر سو چهچهٔ کبک و کبوتر
باغ و بوستان شده موج شگوفه
زفاسک و پنجده و تذری و گهر
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
بهار آمد مراد دل گرفتم
پناه جنگل و ساحل گرفتم
زفيض باران و امواج دريا
مراد اين دل غافل گرفتم
_ _ _ _ _ _ _ _
بهار آمد دلم ميل توداره
تو چشم مخلصم سيل تو داره
زبانم گويای وصف تو باشد
غروبم رنگ تجيل توداره
_ _ _ _ _ _ _ _
بهار آمد همه جا سبزه و گل
بگلشن ارمغان آورده بلبل
کرشمه ميکونه گلهای وحشی
شگوفه عطر بيزد موج سنبل
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
بچينم لالهٔ عشق در بيابان
بنوشم آب سرد آبشاران
گاهی دربستر سبزه نشينم
ببويم عطر و بوی سبزه زاران
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
برايم نيکو باشد شام هجران
اکر شب زنده دار است عندليبان
برايش قصهٔ يلدا نويسم
بياد بهمن و برف زمستان
ساغری
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور