آرشیف

2015-3-15

عصمت الله راغب

“جمعیت فکــر” در نشست روز جمعه

نشستی که امروز به سلسله نشست های روزهای قبل،درمسجد جامع حضرت خضر چهاراهی لب جر خیرخانه کابل برگزارشده بود، عده ی کثیری از نخبه گان واهل فکروقلم به منظور تاسیس نهادی برای تامین نیازهای جامعه افغانستان حضور بهم رساندند که بعداز مشوره ورای زنیها روی نامگذاری نهاد مذکور سرانجام به اتفاق آراء  نامش  را "جمعیت فکر" به بابت اینکه "جمعیت" واژه سازگاریافته با تشکلات اجتماعی، و کاروفعالیت در درون آن منطبق برماهیت فکری«فکر» می باشد مسمی شد.
   جمعیت فکر که هستی دهنده وموسسین  آن گروه ی از فرزانه گان فرهیخته واهل فکر به اهداف بیرون رفت از چالش ها وجنجالها موجود درکشور می باشد، نتیجه نشست امروزی شان برچهار اصل مهم قرار ذیل منتج شد:

  • انتخاب نام شورای (جمعیت فکر)

  • تشکیل شورای موقت مرکزی برای یک دوری شش ماه بخاطر پیشبرد امور

  • تعین حق العضویت

  • انتخاب سه نفر مسوولین مالی به منظور جمع آوری حق العضویت

جمعیت فکر که یک نهادی اجتماعی وفرهنگی می باشد، درجهت تمویل مالی آن علی الرغم جریان های سیاسی واجتماعی در کشور ، تمویل مالی جمعیت فکر وابسته به خزانه ی افراد شرکت کننده در آن می باشد، که فی ماه به مبلغ صد افغانی از طرف شرکت کننده گان به این جریان تحت نام حق العضویت پرداخت می گردد. اشتراک دراین روند آزادانه بوده تمام کسانیکه علاقمند کار دراین جریان هستند، می توانند بدون هرنوع قید وشرط های اضافی به این پروسه سهیم شوند،دروازه بروی تمام اتباع افغانستان برای پیشبرد یک حس مشترک بازاست، کاردراین کانون بدون هرنوع شعارهای پرطمطراق میان تهی ودروغین که تاهنوز درافغانستان مشکل زا بوده، می باشد. اعضای این جمعیت بجای این همه شعارهای بی اساس که تا هنوز ازسوی دیگر نهادها وسازمانهای سیاسی واجتماعی درافغانستان نتیجه نداده  به عمل گرایی مبادرت ورزیده، وعده هایشان به اندازه توان شان خواهد بود.
به قول یکی از اشتراک کننده گان مجلس که میگوید: تمرکزقدرت درافغانستان همیشه بحران آفرین بوده، دراین میان کسانیکه درافغانستان بیشتر متمرکز به قدرت بودند مثل تره کی، امین، کارمل،…، مجاهدین، طالبان وکرزی مستدام دراین جغرافیا به بحران مواجه شدند وما با توجه به تجارب گذشته، شعار ما توجه به عدم تمرکز قدرت، یعنی بلکه قدرت زدای است. با توجه به کارکرد دیگران درافغانستان تجارب نشان داده است آنانیکه دراین کشور حرکت هایشان بر مبنای تمرکز قدرت بود، تمویل مالی شان ازبیرون می شد که دراین میان پول همیشه مصیبت آفرین بوده وسوم اینکه تمام رهبران جریانها خواهان گوش به فرمان ها ودستورات شان بودند وتاجای که شعارهای محاکات شده خویش را وحی منزل می دانستند واجراآت برآنچه دستور میدادند یک امرتحمیلی پنداشته می شد واین خود به اسباب ومایه شرارت درافغانستان مبدل شد وکارشان سرانجام به بی نتیجه گی مطلوب منتها گردید. کارجمعیت فکر عاری ازهرنوع دغدغه های مطروحه دردل جریان های سیاسی واجتماعی درافغانستان که همه چیزشان کاپی شده ازکشورهای بیرون وارد میشد، بوده، ودرپهلوی آن، این جمعیت کار خودرا مخالف با هرنوع تفوق جوی وبرتری خواهی وقدرت طلبی آغازکرده، برای پیشبرد اهداف منظور شده منطبق به اوضاع جاری درکشور گام می بردارد و از سوی دیگر درجهت تمویل مالی وابسته به هیج جریان سیاسی، گروه یی وسمتی چی درداخل وچی درخارج از کشور نبوده بلکه پشتبانه مالی این نهاد پول های جمع آوری شده حق العضویت درآن می باشد وهمچنان این نهاد کارهای خویش را با شعارهای امرونهی دراسلام رنگ وبو داده  بدون داشتن دفتر،رییس ومعاون درکشور فعالیت های خویش را دنبال می کنند، و برای رسیدن به این اهداف اجتماعی-دینی همانا مقدس ترین اماکن(مساجد) درکشور که همیشه بروی همه گان بازاست، می باشد. ازاینکه تنها ابراز احساسات کار این ملک را حل نکرده امیدوارم با یک اعتدال ومیانه روی توام با پشت کار وعملگرایی بتوانیم مشکل گشای گرۀ از گره های این کشورباشیم.
راغب
کابل 22/12/1393