X

آرشیف

بدرت آمـده و تـَک تـَکِ بسیـار زنـــم

بدرت آمـــــده و  تـَک تـَکِ بسیـــار زنم
خویش را از همــــگی کـرده طلبکار زنم

بسر کوچه ای تو رفته نشینـم شب و روز
سرمـه از خاک رهت با همـــه اِصرار  زنم

می کنم عربـده و ناله و فریــــاد همه جا
به امیـــدی که بیـــایی خـوده بیمـار زنم

بر مهمانیت ای مـــه رخِ شیرین حرکات
ســرِ خود در قــــــدمِ نـــازِ تـــو ایثار زنم

جگـــرِ خویش کبــــابِ ســـر آتش سازم
تا شود خوشمــزه در کاسه ای آچار زنم

عرقت آبِ حیات است و تنت ساغــرِ می
قـــدحِ پی به پی از لعـــلِ شـکر بار زنم

حاســـدان را بکنـــم کــور نه بینند رویت
بد و بدخواهی ترا کشتــه سری دار زنم

ورق از پرده ای چشمان و قلـم از مژگان
نام تـو در دل هـــر نامـــه و اشعــار زنم

بگیـــرم تا بـه دمِ مرگ تـــرا در آغـــوش
از لب و از دهنـت بوســـه به تکــرار زنم

جُز مَلک هـم نوع دیگر بجهان نیست ترا
من به این حدس نیکو حرف سـزاوار زنم

می شوی از من آخـر بکجا خواهی رفت
دیــگر از هـر دو جهان پشت به ادبار زنم

شهـــی آرامشِ محمـود بیــــا منتـظرم
من سریـــری تو  میــان گل و گلزار زنم

————————-
جمعه 17 دلو 1393 هجری آفتابی 
که برابر میشود به 06 فبروی 2015 میلادی
ســــــــــــرودم
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.