X

آرشیف

« خدا در دانـــــه ی برنج »

 

مریم کوزل حسینی (Mariam Kühsel-Hussaini) نویسنده ی جوان افغان به زبان آلمانی رُمانی نوشتـه است به نام « خدا در دانه ی برنج »( Gott im Reiskorn) . این رومان توسط موسسه ی نشراتی «BerlinUniversity Press» آلمان ، چاپ و پخش شده است .
بر روی جلد کتاب ، تصویر پُرچاذبه ی یک قطعه ی برازنده ی خوشنویسی ، به قلم یکی از استادانِ بی همتای خطاطی ، جناب استاد روانشاد سید داوود حسینی ، که در آن شاه بیتی از شاعر بلند مقام ، کلیم همدانی ، درج می باشد و عکسی از نویسنده رُمان به چشم می خورد . استاد داوود حسینی پدرکلان مریم کوزل حسینی است.علاقه مریم حسینی به نقاشی – هنری که موازین فنی اش را هم در یک نهاد اکادمیک آموخته است – شاید با این نسبت خانواده گی بی رابطه نه باشد. نویسنده گی هم در خانواده اش بی سابقه نیست . پدر مریم حسینی – رفعت حسینی- نیز از شاعران شناخته شده ی کشور است .

مریم کوزل حسینی (Mariam Kühsel-Hussaini)
مریم کوزل حسینی (Mariam Kühsel-Hussaini)
 

مریم حسـینی بیست و سه سال دارد و با یک مورخ هنر به نام تورستن کوزل ( Thorsten Kühsel) ازدواج نمـوده است . او در شهر برلین زنده گی می کند .
مریم حسینی در سـال 1987 در کـابل چشـم به زنده گی گشـوده است . سـالهـای نخستین زنده گی را در زادگاهش سپری نموده و آن گاه با پدر ، مادر و خواهرانش ، در آغازِ سال 1990 به آلمان آمده و درهمین مرز و بوم بزرگ شده و آموزش دیده است .
گرچی در سالیان پسین چند رومان از نویسنده گان افغان در آلمان منتشر شده است ، ولی «خدا در دانه ی برنج» نخستین رمانِ یک نویسنده افغان- آن هم یک زن افغان- است که به زبان آلمان نوشته شده است .

«خدا در دانه ی برنج»
بیت خطاطی شده روی جلد کتاب:
 

قمری ریخته بالم، به پناه کی روم
تا کجا سر کشی ای سرو خرامان از من
 
افغانسـتانِ راد و استوار و پُر صلابت و متین ، اکنون در یکی از داغ تـرین و حساس ترین دوران های تأریخ خویش به سـر میبرد و موقعـیت به کلی خاص و سـرنوشت سازی را در تأریخ معاصر دنیا به چنگ آورده است . به همین جهت هنر و ادبیات افغانستان نیز مورد توجه بسیار جهانیان است و بحث آفرین می باشد و گاهـگاهی هـیاهـو بر می انـگیــزد . و اما درونمایه و روان رومان «خدا در دانه ی برنج» و طرز پرداخت آن ، چندان همسو با تصویری که رسانه های جمعی جهان از افغانستان ارایه می دارند ، نیست . به سخن دیگر نویسنده به نرخ روز نه نوشته است . در این میان نکته ی برازنده آن است که مریم حسینی می خواهد و تلاش می ورزد تا خواننده -به ویژه خواننده یی را که در یک جامعه ی غربی به دنیا آمده و بر مبنای دساتیر و اصولی دیگرگون پرورش یافته است – بداند که افغانستان کشوری است که در آن «فرهنگ» و «فرهنگ نخبه و والا» وجود دارد . معنای دیرینه سال و استوارِ تأریخی ما تفنگ و جنگ و کشتن و بستن نیست . به دیگران اندیشیدن و پندارها و گرایش های ذهنی آنان را فهمیدن و آن ها را محق و معتبر دانستن و به آن ها بها دادن ، در ژرفای و پهنای زندهگی در افغانستان قرار دارند. در کنار برجسـته گی های دیگر ، نمایاندن ِشخصیت ها در این کتاب ، به طرز غیرجانبدارانه و به شیوه ی فرازمند ،گواه مهارت های نویسنده می باشد. مریم حسینی ، مسایل گزیده ی چند دهه ی اخیر کشور را در مد نظرداشته است و از آنـها متالم و بر انگیخته بوده است . نمادها و بهای آنها و پذیرش و نمایش بنیاد های معتبر و با وقارِ معنوی و فرهنگی و ماندگاری شان ، و نبرد آنان با دیگر مفاهیم حقیقی و زنده ، و بررسی برخی از پدیده های موجود در معیار ها و لایه های گونه گون جامعه ، رمان « خدا در دانه ی برنج » را هستی می بخشـد .
در پرداختِ زنده گی شخصـیت ها و مُهره ها ، چنـد چهره ی شـناخته شده و صاحب آوازه ی معاصـر افغانستان نیز درین رمان نمایان گردیده و مطرح و مصداق می باشند . پرداخته های نویسنده از این شخصیت ها و چهره ها ارزشمند توانند بود. گاهی شاید صبغه ی یک نماد و یا یک سمبول باشند . نویسنده می خواهد ، در قالب یک رمان ، جنبه هایی از زنده گی چند چهره ی اجتماعی معاصر را ، در کنار سایر پدیده های جامعه ی ما ، بنمایاند .
به گونه ی بارز اگر بپردازیم : در رمان می خوانیم و می بینیم که یک آدم مهمِ فرهنگی ، سخن و سخن زدن و اندیشیدنِ درست و انسانی و آزادی را می فهماند و می پراگند .
این که مریم حسینی با رمان « خدا در دانه ی برنج » خویش ، آیا جایگاهی را در ادبیات معاصر افغانستان و جهان تسخیر خواهد کرد یا نه ،پرسشی است که بسی زود است بر آن داوری نماییم و برین کرسی تکیه زنیم . در این که مریم حسینی ، به حیث یک نویسنده ی جوان ، چی سان و چی گونه ، مسایل و انگیزه ها را در رمان « خدا در دانه ی برنج » آورده و پرورده است ؛ و نیز شـناخت سـلیقه و دسـتآورد هـای او در کار « نوشتن » و « رمان نویسی » ، نیازمند فرصتی مناسب تر و فراوان تر می باشد و ازین مقالِ شتابزده بر نه می آید و بررسی همه سویه ، سنـجیده شـده و دقـیق می خـواهد .
در انتظار ترجمه و چاپ این رمان به زبان های دری و پشتو باید بود تا به دسترس همه گان قرار گیـرد و دنبال شود و پروازگاهش هویدا و مشخص گردد . و به امید آن که این نخستین رومان آخرین اثر ادبی مریم حسینی نه باشد.
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.