آرشیف

2015-1-25

محمد نادر علم

چـــــــــــــــــــــــــــرا انتخاب داکترمحمد ابراهیم ملکزاده

 
چرا همیشه همه با خویشند و ما بر خویش ؟
 
این عنوان شاید برای خیلی از خواننده گان وبسایت جام غور آشنا باشد چون چندی قبل زیر این عنوان جوان بادرک و با احساس ما جلال الدین ملکیار راجع به شخصیت استوره مقاومت جناب داکتر صاحب محمد ابراهیم ملکزاده هم نوشته ای  داشتند که بعدآ با نظرات و قضاوت های نا عادلانه بعضی از دوستان ولی باز هم با نام های مستعار در زیر این نوشته بر خوردیم که زیاد هم دور از انتظار نبود چون تا که بوده این بوده و ما هستیم که تیشه به ریشه خود میزنیم و همین خود زنی ها باعث بروز مشکلات امروزه و بی اتفاقی ها در بین ما غوری ها شده است.
 
همه  مردم از قهرمانانشان اسطوره سازی میکنند وبا نام های با با، سالار،سردار، بر دیگران تحمیل میکنند اما ما غوری ها زمانیکه فرزندان این مرز و بوم ازجان خود مقابل دشمن دیواری گوشتی ساختند و چه بسا توان های بزرگی دادند و از این خاک و نامومس ما دفاع کردند حتی نتوانستیم یک قدر دانی کوچک بکنیم. در آن زمان همه در بدر ملک های بیگانه بودیم یکی در ایران خشت میزد  یکی در پاکستان حساب دار بود و بعضی ها هم دور تر ها و خیلی دور تر مثل اروپا و امریکا فرار را بر قرار ترجیع داده و به قول بعضی ها سگ شوی میکردند.
واین جوانان دلیریکه بیشتر شان هم سن و سال خودم هستند و امروز  به هر نحوی با رشادت و دلیری به نقد از والی ،وکیل و دولت میپردازند در وقت حکومت طالبی جرات گفتن یک شعر ساده را هم نداشتیم حالا بماند گفتن غزل( 18+) و نقد و انتقاد از مسولین و. . .  دوستان اگر میخواستند نقش قهرمان را بازی کنند و از خود الگو بسازند و به دیگر جوانان هم توسیعه کنند که از گفتن ابای نداشته باشند باید برایتان بگویم که حالا موفع اش نیست چون هستن کسانی که به بهای خون خود برایتان این موقیعت را مساعد ساختند.اما تا طالبان شکست خوردند ما از هر سو به  وطن هجوم بردیم بدون آنکه بدانیم ناجیان کی ها بودند و بدون آنکه بدانیم این آزادی و دموکراسی را کی ها آوردند  به دموکراسی یک تعریف ساختیم،برای خودمان یک شعار (جنگ سالار) و بزرگ ترین جفا را به حق کسانی کردیم که امروز  همین دموکراسی وآزادی بیان را از خیرات سر آنها داریم.
دوستانیکه سخن رانی کرزی را در غور شنیدند میدانند که حتی کرزی، اسماعیل خان و خیلی کسانی دیگر در آن زمان به غور پناه برده بودند و زیر سایه همین جوانان غیور شما در امن و امان بودند که فقط میشه افتخار کرد و بس.  

داکتر محمد ابراهیم ملکزاده
داکتر محمد ابراهیم ملکزاده

 

واما آنچه من را وا داشت تا این نوشته را بکنم دلیلش اینست که بعد از مقاومت وقتی جناب ملکزاده به کابل آمدند من خودم مدتی دو سال دستیار ایشان بودم و از نزدیک یگانه شاهد فعالیت های شخص ایشان بودم و آنچه در این نوشته گنجانیده شده بدون مد نظر داشت روابط فامیلی است و اما قبل از آن میخواهم راجع به خصوصیات و شخصیت ایشان برای خوانند ه گانیکه با ایشان از نزدیک آشنای ندارند بپردازم. 
ایشان شخص فامیل دوست هستند و زیاد تر اوقات فراغت در کنار خانواده و فرزندانش از زندگی لذت میبرند، سخت پا بند نما ز هستند و همینطور در این مورد به اطرافیانش هم سخت گیری میکنند اگر گاهی در اوقات نماز با ایشان هستیند و  به دلایلی نماز نمیخوانید بهتر است از جلو چشم ایشان دور باشید. تقوا در زندگی ایشان حرف اول را میزند و از اشخاص زنا کار سخت متنفر میباشند و همینطور با اشخاص دروغگو همیشه سبک برخورد میکنند.از سیاست های روز کشور و بیشتر سیاسیون دوری میکنند، چون آنچه امروز بنام سیاست با مردم بازی میشود ایشان دروغ و ریا میپندارند،و همین هم با عث شده تا از مطبوعات به دور باشند. ایشا ن هیچگاه به مال، جان و ناموس کس تعرض تکرده اند و کسانی هم که تهمت میبندند از روی تنگ نظری و خصومت شخصی میباشد و کدام سند ویا مدرک هنوز بر علیه ملک زاده صاحب وجود نداردو جناب ایشان شریعت اسلامی ر ا میپسندند.

ایشان به ادبیات و شعر علا قه خاصی دارند. و وقتیکه جمع خود مانی باشد از گفتن و شنیدن خاطره و نقل کردن لذت میبرند و خاطره های دوران مقاومت را خیلی خوب بیاد دارند از محاصره ماندن ها تا از شب گرسنه تیر کردن ها و  جنگ ها ی رویاروی با پاکستانی ها و . . .
در اوایل و بعد از پیروزی مقاومت که ایشان سمت ولایت غور را داشتند ایشان تلاش های زیادی کردند تا کمک های موسسات دولتی و غیر دولتی را متو جه مردم محروم ولایت غور کنند. ، ایشان روزانه ملاقات های متعددی با وزرای معارف،شهر سازی،وانکشاف دهات و دیگر مسولین دولتی داشتندو با آنکه موسسه سی اچ ای که ریس آن محترم سلام رحیمی بودندو از قبل در ولایت غور فعالیت داشتند ولی باز هم داکتر صاحب با ملاقات ها ی متعدد با مسولین این موسسه از جمله عبدالسلام رحیمی خواستار هر چه بیشتر کمک این موسسه به ولایت غور بودند و همینطور ریاست سره میاشت و چند موسسه خارجی دیگر  که سفری ترکیبی و تاریخی هم با هیات های بلند پایه از مرکز به ولایت غور داشتیم. در این سفر خود شخص بنده هم بودم که هیات متذکره عبارت بود از خود شخصی داکتر محمد ابراهیم ملک زاده والی بر حال وقت غور، محترم عبدالسلام  رحیمی ریس موسسه سی اچ ای و همکاران ایشان و همچنان محترم قرقین صاحب،مایکل سمپل، وچند فرد خارجی دیگر که اسامی شا ن فعلآ یادم نیست. . .در این سفر محترم احمد سعیدی و داکتر صاحب عبدالسلام عزیز هم با ما بودندو در طول این سفر که با هلکوپتر های ناتو انجام شد یک خانم از موسسه سی اچ ای  و چند خانم دیگر از موسسات دیگر نیز با ما بودند و درالسوالی های تولک تیوره و مرکز ولایت شخصآ به خانه ها رفته با خانم ها از نزدیک  صحبت کرده و وضع زندگی مردم را از نزدیک ارزیابی میکردند واز حال مردم  جویا میشدند.
همینطور هم فعالیت های ملک زاده ثمر داد از طرح دارالمعلمین تا گشایش مکاتب زیادی در ولایت غور و کمک های موسسات خارجی و ایجاد کلینیک ها  تا توزیع گندم به مردم در بدل کار سرک صورت گرفت و حتی به دعوت  ایشان ریس جمهور کرزی سفری داشتند به ولایت غور که ریس جمهور خود از نزدیک از ولایت غور دیدن کردند که اینها را نمیشود نادیده گرفت و اما آنچه بر میگردد به و قت وکالت ایشان من فکر میکنم تمام مردم افغانستان از این مجلس ناراضی هستند و در سال 2011 مجلس افغانستان در بی کفایتی و در رکن قانون گزاری رکورد جهانی گرفت. 
حالا ما بیایم خود زنی کنیم و این بی کفایتی و نا به کار آیی دولت و مجلس را بیندازیم به گردن شخص داکتر ابراهیم ملک زاده کمی غیر عادلانه است و اینکه بعضی دوستان از عدم حضور داکتر ابراهیم در مطبوعات گیله مند هستند من دلایل آن را در بالا ذکر کردم و طی سفر که من این اواخر در افغانستان داشتم ایشان یگانه وکیل هستند که در کابل مهمان خانه ای مستقل دارند و بدون مد نظر داشت تعلقات قومی و سمتی  از همه مهمانها، موکلین و غیر موکلین را به آغوش باز پذیرای کرده و در خدمت تمام هموطنان بخصوص غوری های عزیز هستند.