آرشیف

2015-1-25

علی عالمی کرمانی

چشم مــــــا و دود همسایگان

 

خانۀ مسکونی ما در حال حاضر در محلۀ مناسبی از شهر "نیوکسل" قرار دارد؛ ولی همسایۀ دیوار به دیوار ما که آقا و خانم پیری هستند؛ بعضی وقت ها، کل محلۀ "همیلتون" را برای ما تنگ می کنند. 
از بهم ریختگی دور و اطراف گرفته تا سروصدای شبانگاهی و تا ایجاد بوی نامطبوع کدپاشی در میان سبزه ها و باغ داخل حیاط (حولی) شان، فضایی برای تنفس مناسب به ما باقی نمی گذارند. در همین لحظه است که موارد ذیل به ذهنم می رسد.
1. جملاتی منسوب به حضرت علی (ع) خلیفۀ چهارم مسلمانان: "در بهشتی که همسایه بد داشته باشم، آن را رها کرده، جهنم را اختیار می کنم." 
2. ملت بی دفاع افغانستان؛ که در سه دهۀ اخیر چه مشکلاتی را از دست همسایگان خود تجربه نکردند. 
2.1. در اواخر دهۀ پنجاه، شاهد لشکرکشی همسایۀ شمالی قرار گرفتند که از یک طرف باعث شد جامعۀ به تمام معنا سنتی افغانستان، 180 درجه دیگرگون شود؛ از طرف دیگر، با شعله ور شدن جنگ های خانمانسوز و آواره شدن میلیون ها پناهجوی افغانستان به کشورهای همسایه، روند امتیاز خواهی کشورهای همجوار از تمام جوانب درگیر به معضل افغانستان، هر روز بیشتر و بیشتر گردد. در میان کشورهای همسایه، دو کشور جمهوری اسلامی ایران و مخصوصاً جمهوری پاکستان تا توانستند تلاش کردند که ماهی مراد را طی این سه دهه به نفع کشور و مردم خود بگیرند. 
1.2. جمهوری پاکستان که سال ها بود از معضل کلان خط دیورند، خلق و خو را از دست داده بود؛ ولی با تغییر رژیم در افغانستان و حملۀ اتحاد جماهیر شوری آن روز، این فرصت برایش پیش آمد که افغان ها را به مدت سه دهه مشغول نگهدارد. در همین زمان بود که دولتمردان پاکستان از فرصت به دست آمده بهره جسته، بسیاری از رؤیاهای خود را به واقعیت مبدل نمودند. در فاصلۀ سال های 1979 تا 1989، کشور پاکستان با سپر قراردادن اوضاع سیاسی و نظامی افغانستان، بهره های فراوانی را در جهت مسلّح کردن ارتش خود به تسلیحات اتمی از آن خود نمود. کمک های سیاسی، اقتصادی و نظامی غرب و کشورهای عربی به پاکستان تحت عنوان سامان دادن مجاهدین افغانستان در این سال ها، در تاریخ پاکستان بی سابقه است. پروژه عبدالقدیر خان (پدرتأسیسات اتمی پا کستان) در همین سال ها از طرف امریکایی ها تمویل و حتی تطبیق گردید. به باور این قلم، تسلیحات اتمی پاکستان را جهاد و جنگ های دهه هشتاد مردم افغانستان، بستر سازی نمود. اما، دود موجودیت این توانمندی، در این روزها چشمان ملت ساده لوح افغانستان را می سوزاند. آتش باری های وقت و ناوقت نوار مرزی و قلمروی جنوب شرقی افغانستان توسط پاکستان، تربیت و صدور تروریست های از خدا و خانواده بی خبر، مسدود نمودن راه تدارکتی مواد اوّلیۀ زندگی و ارتزاقی مردم افغانستان در بسیاری از شرایط حساس، مواردی است که تا هنوز بارها اشک مردم این مرز و بوم را جاری کرده است. ترورهایی که طی سال های اخیر صورت گرفته است، بلااستثنا در آن سوی خط دیورند سازماندهی و در این سوی خط اجرا شده است.
1.3. جمهوری اسلامی ایران که کمی بیشتر از دو سال از عمر انقلاب را سپری نکرده بود، با عراق وارد جنگ شد و در دو حوزۀ نیروی انسانی و سیاسی از مسایل افغانستان استفاده کرد. در حوزۀ نیروی انسانی تا توانست، از نیروی کاری ارزان و بدون درد سر مهاجرین افغانستانی بهره جست و اکثر نیازمندی های پشت جبه ای خود را با این نیرو اشباع نمود. در حوزۀ سیاسی هم تا آن جا که می توانست به عنوان حق السکوت خواهی از اتحاد جماهیر شوروی آن روز در تعاملات و موضعگیری های جهانی بی نصیب نماند. در ایران آباد این روز، نقش مهاجرین افغانستانی خیلی کمتر از خود ایرانی ها نمی باشد. امّا، آن چه امروزه، عاید این بی سرپناهان گردیده است، محرومیت مطلق از امتیازهای اجتماعی در افغانستان و ایران است. در ایران به این خاطر که افغانستانی هستند و حق ندارند حتی یک دهم امتیازات و حقوق اوّلیۀ یک شهروند ایرانی را داشته باشند؛ در افغانستان، به خاطر این که در ایران مهاجر بوده، در ایران تحصیلکرده و در ایران بزرگ شده اند؛ بنا این، تجربه ندارند، با فرهنگ غنی افغانستان بیگانه هستند، از نظر سنّی مشکل دارند، با لهجۀ ایرانی تدریس می کنند، دانشجو و دانشگاه می گویند، سواد ندارند، معتقد به ولایت فقاهت هستند، و اگر هیچکدام این ها کارگر واقع نشد، از آخرین ابزاری که سال های اخیر در افغانستان مدشده است استفاده می کنند: "عامل ایرانی ها هستند." شاید برای اتّهام اخیر، فوراً دلایلی هم ارایه کنند و این ادعا را در لحظه تبدیل به یک جرم نابخشودنی نمایند: "تمام اختراعات و اکشتافات کشور را به بیگانه ها می تن (می دهند)." البته، بدیهی است که دود اخیر بیشتر از هیزوم های تری بلند می شوند که دو کشور ایالات متحدۀ امریکا و جمهوری اسلامی ایران در سه دهۀ گذشته به هم دیگر فروخته اند. امّا، ضرر را فقط ملت افغانستان می کند که سال ها باید متخصص و مشاور از بیرون استخدام نماید و اتباع هند و چین یا اتحادیه اروپا و یا اتباع ایالات متحده امریکا برای دولت افغانستان، استراتژی پانزده ساله بنویسند.