آرشیف
الندر دهـکده قهرمان من
محمد امین وکیل
به هر جای زیبای روی زمین که بنگرم با آن منظره دلگشای دوران کودکی ام با منظره که در چارچوب دروازه خانه ای پدری ام قرارداشت مقایسه می کنم در مقایسه با آن منظره بی آب ورنگ وبی شکوه است واگر بهر دلیلی من آن قریه زاد گاهم ومناظر اطراف آن را نداشتم آن وقت سراسر جهان بر ای من سینه بدون قلب ، دهان بی زبان ، چشم بدون مردمک می بود وبه نسبت این علاقه مندی مفرط به این دهکده مراواداشت که این مضمون را بنویسم واین قریه را به معرفی بگیرم این قریه فراز ونشیب های زیادی را پیموده است که تا حدی امکان من می کوشم که تصویر واقعی این قریه را بیان نمایم ونمیدانم این سطر را در کجا خواندم که هیچ از یادم نمی رود ( افکارت را پنهان نکن اگر پنهان کنی بعدأ از یاد خواهی برد که کجا گذاشته ای هیچکس قلق اسپ ترا بهتر از خود تو نمیداند) .
موقیعت جغرافیائی وپیشه مردم :
الندر در 15کیلومتری غرب شهر چغچران در حاشیه سرک منار جام موقیعت دارد (عکس 1) درین قریه 600فامیل سکنی دارند این مردم به قوم یارفولاد از توابع چغچران مرکز ولایت غوروابسته اند پیسشه مردمانش زراعت ومالداری ودرین سال های اخیر باغداری نیز رواج پیدا کرده است اندازه زمینداری شان 10000جریب زمین للمی و600 1جریب زمین زراعتی آبی تخمین زده میشود. این مردم مانند سایر مردم چغچران به لسان شیرین فارسی تکلم می نمایند .
پیشینه تاریخی قریه :
ازین قریه در متون تاریخ ذکر ی بعمل نیامده است و تا جای که فعلا دیده میشود آثار تاریخی درین قریه وجود دارد که نمایانگر عظمت دیرینه آن می باشد از جمله یک مسجد سنگی درین قریه وجود دارد که در دل سنگ خارا تراشیده شده است که دارای محراب وطاقچه ها میباشد این مسجد بنام ابوالمحجن مسما است این مسجد 10متر طول و4متر عرض ودومتر ارتقاع دارد این مسجد دروازه ندارد مردم می گویند که هرچه کوشیده اند دران دروازه نصب نمایند ولی موفق نشده اند . در 100متری شرق این مسجد سنگی چشمه ای وجود دارد که شاید از معجزات عالم خلقت باشد این چشمه در دایره 50متر مربع واقع گردیده ارتفاع آب به 150 سانتی متر میرسد آب چشمه مجرای واحدی ندارد از تمام زمین چشمه آب زلالی به فشار می جوشد آب چشمه گرم است به خصوص در ایام زمستان به حمام مشهور است از بابت این گرمی نام چشمه گرم آب است . از عجایبات چشمه یکی این است که در تمام خشک سالی ها هیچ کمبود آب دران محسوس نبوده است وسخاوت مندانه آب زراعتی ونوشیندنی مردم را تامین نموده است ، دیگر این که هرچند که کوشش کنند وماهی آن را صید نمایند اما باز هم ماهی دارد . دیگر این که درین چشمه مار های مختلفی زندگی می نمایند که به مردم هیچ آسیبی نمی رسانند . دربین چشمه یک تخته سنگی دایروی وجود دارد که در موقع حمام بالای آن استاده میشوند واین سنگ یک پایه زینه هم دارد . اطراف چشمه از سنگ دیوار کشیده بود که بسیاری اوقات سیل در داخل چشمه داخل میشد وبه چشمه آسیب می رساند درجلو این چشمه مردم قریه یک بند خاکی را اعمار نموده بودند تا آب را به کانال های تقسیم نمایند که این بند درین اواخر توسط موسسه افغان اید بصورت پخته اعمار شد ه است . وبر علاوه از جانب ریاست آبیاری کار های جهت حفاظت چشمه انجام گرفته است از جمله مسیر سیل جدا شد ه تا در آینده سیل به چشمه وبند هیج آسیبی نرساند اطراف چشمه حصار کانکریتی بر پا شد تا آب چشمه آلوده نشود حیوانات فعلا به چشمه نزدیک شده نمی توانند . آب این چشمه به 4کانال تقسیم میشود که این کانال ها ده ها جریب زمین را سیراب می نماید وزمینه معشیت مردم را فراهم می نمایند .
در جوار قریه کوهی وجود دارد که آن را گزک گویند ودامنه های این کوه چرا گاه حیوانات وزمین های للم مردم الندر وسایر قریه های همجوار آن است در دل این کوه دوغار وجود دارد که یکی را غار برزنگی ودیگری را غار هزار کله گویند من هردو غار را دید ه ام وچشم دید هایم را چنین بیان می نمایم :
غار برزنگی دروازه اش توسط سنگ دیوار شده درداخل غار یک تخته سنگی وجود دارد که بسیار به مهارت تراش شده است درداخل غار سوراخی وجود دارد ودر داخل این سوراخ چشمه آبی سرد وزلالی است که مجرای آمد ورفت آن دیده نمیشود تنها دست همرای یک ظرف کوچک در سوارخ جا میشود تا آب را بر گیرند .معمولا چوپانان در موقع ضرورت ازین آب استفاده می نمایند
در 200متری جنوب غار برزنگی غار هزار کله موقیعت دارد که افسانه های زیادی را من ازان شنیده بودم زمانی که من کودک بودم از زبان بزرگان قصه های هولناکی می شنیدم کسی میگفت که هیچ پایان ندارد وکسی می گفت که هرکس رفته بر نگشته وکسی دیگری میگفت که دریای مانند شیر در داخل آن جریان دارد ویدیگری روایت میکرد که در داخل غار چندین غار وجود دارد وازین قبیل خبر های زیادی زبان به زبان میگشت ومن از حسرت آب میشدم وبه جریانات خیالی که در داخل غار هزار کله جریان داشت فکر میکردم ، در عنفوان جوانی هرگز موفق نشدم که به این غار نزدیک شوم بالاخره ا در سال های میان سالی عمرم با یازده نفر از هم قشلاقی هایم بعد از گرفتن تدابیر خاص عازم این غار شدیم ، ما همه مسلح بودیم وبر علاوه چراغ الکین وچراغ موشک وچراغ های دستی خورد ، تار پشمی به اندازه کافی ومقداری هم آب ونان با خود داشتیم زمانی که به غار رسیدیم یک نفر را به دروازه غار محافظ با مخابره نگاه داشتیم تا با ما ارتباط داشته باشد وده نفر دیگر به غار داخل شدیم زمانی که داخل شدیم به چند راه رو بر خوردیم تمام شان را بر رسی نمودیم فقط یکی شان به نظر میرسید که پایان ندارد ما در ابتد ا ی ورودی در گوشه سنگی سر تار نخی را محکم بستیم زیرا شنیده بودیم که انسان راه گم میشود ویک نفر وظیفه گرفت که سر تار را بگیرد خلاصه ما از خم وپیچ های زیادی عبور نمودیم به یک میدانی رسیدیم که هزاران کله انسان کله منار شده بود وبر علاوه استخوان های سایر اعضا نیز موجود بود من یک طوله پا را با کلاشینکوف اندازه کردم که با سلاح برابر بود ومن وجه تسمیه غار را فهمیدم که چرا هزار کله نامیده اند ودر پهلوی این استخوان ها سنگی به شکل ستون وجود داست که بالای آن گودی موجود بود که پر از آب استاده بود آب بسیار صاف وزلال بود هیچ حرکت نداشت . ما جرئت مزه آن را نداشتیم . ازین موقیعت گذ شتیم وهرچه پیشتر رفتیم غار تنگ تر میشد ارتفاع غار بسیار بلند بود که با انداختن چراغ دستی نمی شد آخرین نقط را دید ، هرچه پیشتر رفتیم گذر گاها تنگ تر وصعب العبور تر میشد به مشکل میشد تنفس کرد ، استخوان های حیوانات وحشی را نیز دیدیدیم ، چیزی که درین غار ما را متعجب ساخت غار های بود که با سنگ های خورد وبزرگ مسدود شده بود ما بسیار تلاش کردیم ولی موفق به گشودن آن نشدیم ما تا آخرین نفس تلاش کردیم ولی از توان گروه نبود . ما بعد از دو ساعت تلاش وجستجو از غار با دست خالی بیرون شدیم تنها چیزی که ما از غار بیرون آوردیم سنگ های بود که برنگ های مختلف شکل گرفته بود زمانی که سنگ را به آتش می انداختیم مثل موم نرم میشد و دوباره سخت شده وانفلاق میکرد وآتش را پراگنده میکرد .
مکتب الندر :
این مکتب ابتدا بنام مکتب ابتدائی تاسیس شده واولین معلم آن عبدالله از ولسوالی اوبه هرات بوده وبعد آ استادان بسیار بزرگی مانند عبدالغفار آزاد از هرات ، حیدر خان فیروز از لعل ، استاد خلق خان ساغری واستاد غلام حیدر یگانه که آن زمان فقیری تخلص میکرد وخوش بختانه من نیز از شاگردان موصوف هستم وخوب به خاطر دارم که استاد یگانه لغات های مشکل را در کاغذ های خورد به مشق می نوشت وبرای بچه های تنبل صنف نشان میداد وبیاد دارم که استاد از دل کوه نزدیک مکتب یک توته سنگ دایروی را جدا کرد واورا به شکل کره زمین در آورده بود ونقشه دنیا را بروی آن ترسیم نموده بود وما که کودکان دبستانی بیش نبودیم به تشریحات که استاد می گفت حیران می ماندیم که دنیا چقدر بزرگ است که حتی ما تصورش را هم نداشتیم . این مکتب توسط مردم به شکل خامه اعمار شده بود میز وچوکی وتجهیزات لابر اتوار داشت این مکتب در سال 1358با تشکیل شدن کمیته کتلک توسط چریک های سیار کمیته شب هنگام به آتش کشیده شد وبه خاک برابر شد آن شب ما در ارت های ا یلاقی بودیم صبح که بر خواستیم مردم قریه زن ومرد به تپه بالا شده بودند ودود بر خواسته از مکتب را تماشا میکردند وهیچ کس جرئت نداشت که آن جا برود نزدیکی های ظهر من وچند بچه شوخ دیگر به محل مکتب رفتیم آثاری از مکتب وکتاب هایش نمانده بود ومن از مابین خاکستر های اداره مکتب کره زمین استاد را پیدا کردم کاغذ رویش سوخته بود وآثاری از جهان خیالی ما وجود نداشت وما به پندار کودکانه بر شورشیان به اشرار نفرین می فرستادیم که مکتب ما مایه امید ما را سوختانده اند این مکتب سال ها تعطیل شد ومخروبه باقی ماند که بعد از سقوط حکومت طالبان دوباره بصورت پخته واساسی اعمار شده است . ولی ازان استادان نیک نام اثری درین مکتب وجود ندارد . وکره زمین استاد یگانه را من در خانه داشتم ولی متاسفانه موقعی که من از محیط دور شدم ودهکده ام تحولات زیادی را پشت سر گذاشت زمانی که من بر گشتم هرچه سعی کردم نشانی ازان اثر گرانقیمت را نیافتم .
جهاد وهمیاری ومهاجرت های مردم الندر :
به من بسیار مشکل است تا اسطوره مجاهدت های دوران جهاد را بنویسم ولی به گونه قدردانی شمه از وضیعت دوران جهاد دهکده مجاهد پرورم را می نویسم این دهکده که در یک بستر سبز پر آب وعلف ومردم سیر ومهربان قرارداشت مورد توجه اکثریت مجاهدین در غور بود اکثریت قوماندانان مجاهدین سوقیات خویش را به این قریه انتقال داده وازاین جا با پیوند به مجاهدین کمیته کته لک سوقیات خویش را رهبری نموده وجهاد رابر شامخ ترین قله های فیروز کوه فریاد زده اند . الندر بخصوص قرار گاه سیار مجاهدین کمیته کته لک بوده وبر علاوه الندر مجاهدین قهرمانی هم داشت که تا آخرین لحظ حیات جهاد نمودند ودرین راه جان باختند که میشود از شهیدان مانند تحویلدار عبدالغفور شهید ، غازی اکبر شهید ، خواجه محمد شهید ، محمد رحیم شهید ، عبدالرحیم شهید ، غلام حسن شهید ، عبدالغفور شهید را میتوان نام برد که مثل سایر شهیدان قهرمان غور جان درراه جهاد قربان نمودند .
آنعده قوماندانان وبزرگانی که با یاران مجاهد خویش درین دهکده آمده وبا حکومت وقت جهاد نمود ه اند ذیلا ازایشان یادی میشود و بعضی ازین بزرگواران هنوز در قید حیات وکاروان زندگی را همراه اند .
مجاهدین که از خارج ولایت آمده اند مثل مولوی فقیر احمد ، رئیس عمر ، میرزا الله یار ، بادشاه خان از ولایت بادغیس بوده اند
مجاهدین که از غور به الندر سوقیات داشته اند مانند : مرحوم مولوی موسی ، قوماندان عبدالواحد از مرغاب که در حین جهاد در الندر جام شهادت نوشید ، مولوی نورمحمد مرغاب ، مرحوم عبدالستار حکیمی ، کمال الدین مودودی ، فضل الحق نجات ، معلم صفدر خان ، مرحوم ارباب آقا جان ، لعل بهادر خان فروتن عبدالخیر حکیمی ، مرحوم رئیس عبدالسلام خان از توابع چغچران ، مرحوم ارباب الله نظر خان ، مرحوم وکیل محمد پای بیشه ، حًارنوال عبدالاحد ، نجیب الله خان خرنج ، عبدالقادر امامی ، غلام یحی خان راجی از ولسوالی چارسده ، مرحوم خواجه محمد خان مشهور به خواجه که پسان ها توسط رئیس عبدالسلام خان تیر باران وکشته شد ،محسن خان از کمنج ، قدیر ارباب عبدل از شهرک . وزمانی هم مرحوم قیوم خان حکیمی با مجاهدین از ولسوالی تیوره به الندر آمدند وشب به جنگ رفتند من خوب بیاد دارم که در یک صبح پر از برف مجاهدین تیوره بر گشتند وشهیدی با خود داشتند مردم الندر شهید را به نیکوئی احترام ودر قبرستان خویش دفن نمودند ونام شهید ملا محمد بود ودر کوتاه سخن این که مانند این بزرگان هزاران مجاهد پابرهنه شان به این دهکده آمده اند ومورد حمایت مردم قرارگرفته وبه استقامت های مختلفی جهاد نموده اند واز سوی دیگر یک عامل دیگری هم وجود داشت که بیشتر از هرجای دیگر مجاهدین الندر را انتخاب می کردند این بود که کمیته کتلک که قوماندان فضل احمد کوهستانی آن را رهبری میکر د یک قرارگاه دایمی درین قریه داشت ومجاهدین الندر هم جزء این کمیته بودند واین کمیته با تمام اقوام وطایفه ها ومجاهدین وقوماندانان بسیار رابط نیکو وحسنه داشتند که باعث میشد مجاهدین درین قریه سیر ومعمور سرازیر شوند . از اثر موجودیت این کمیته ها دولت وقت همیشه به الندر لشکر می کشید حتی یک زمانی که روس ها قطار اکمالاتی را به سوی چغچران عبور می دادند هشت روز پیاپی شب وروز قریه را بمبارد نمودند مردم در طول این مدت به مغاره ها وکوه ها زندگی میکردند . رفته رفته دولت وقت فشار های زیادی را بالای این قریه وارد آورد ومردم قریه مهاجر شدند والندر بیابان شد وکمیته سیار کتلک شب وروز درین قریه بیابان مبارزه می نمودند وزمانی که قوم مهری به حکومت هم پیمان شدند کمیته کتلک وقرارگاه رئیس سلام خان را در هم کوبیدند ومهری های که از دامنه های پای کمر آمده بودند تمام دهات وخانه های الندر را به خاک یک سان نمودند که هیچ آبادی درین قریه معمور باقی نماند وهزاران درخت بید وسفیدار را بی رحمانه قطع وبه فروش رسانیدند .
با پیروزی مجاهدین مردم بر گشتند ودوباره قریه را آباد نمودند فعلا مکتب فعال دارند که بصورت پخته واساسی اعمار شده است ؛ تمام پل ها وپل چک ها وبند های آب قریه بصورت پخته واساسی اعمار شده است هفت مسجد وهفت قریه در الندر در قالب دو شورا با هم متحد شده اند از بودجه همبستگی ملی دوپروژه برق ابی کوچک به ظرفیت 100کیلو وات دارند که از برکت آب فرواوان 24 ساعت برق دارند حتی در چله های زمستان آب الندر را یخ نمی زند . سرک های منتهی به قریه توسط مردم اعمار وجغل اندازی شده است .وده ها چاه آب آشامیدنی حفر گردیده وازان استفاده می نمایند واین قریه را فعلا شورا رهبری می نماید حتی طفلی که نو تولد میشود توسط شورا نام گذاری میشود ودر دفتر چه شورا ثبت وهئیت رهبری شورا در پایان آن امضا می نمایند اکثریت امورات توسط شورا فیصله میشود مشکلی که فعلا مردم قریه به آن دوچار اند کمبود هیزم ومواد سوخت است وفعلا شورا محافظ گماشته وبه احدی اجازه نمی دهند که خار وخاشه وهیزم را از کوه ها جمع آوری نمایند. در الندر علاوه از درختان غیر مثمر که از سابق وجود داشته درین اواخر به سعی بعضی موسسات مانند CHA و AAD . WVI و بعضی اشخاص وافراد مثل استاد محمود بی پروا ، انجینر محمد یاسین باغ های متعددی سیب ایجاد شده وفعلا هرکس زمین دارد یک باغ سیب حتما ایجاد نموده است زیرا درخت سیب درین قریه ساز گاری داشته وخوب حاصل میدهد روی ایم ملحوظ ومردم به باغ داری روی آورده اند
مقامات حکومتی که از الندر دیدن نموده اند : والی محمد حنیف خان ، والی شاه عبدالاحد افضلی ، والی سید محمد اقبال منیب ، وشجاع الدین ضیائی معین وزارت انر ژی وآب بوده اند .
الندر خانقاه پیران وصوفیان :
الندر به بر کت پیر با تقوا مرحوم خلیفه صاحب ملاحیدر همیشه پر نور بوده است این عارف وارسته از سجایای نیک بر خوردار بوده که مرجع پیر مریدی هزاران شیخ وشاب بوده است این بزرگوار فعلا رخ در نقاب خاک کشیده وشمشیر طریقت آن بدست پسرش ملا جلال الدین می باشد وزیارت خلیفه صاحب در بلندی تپه بنام غال کته اعمار شده ومرجع ارادت خاص وعام است و سال قبل زیارت این پیر توسط اشخاص ناشناسی شب هنگام آتش زده شد که این آتش به هر علتی که بود گارگر نیافتاد وآسیبی به زیارت نرساند این عمل به گمان قالب کار ملا های پیرو وهابی بوده است .
ختم کلام :
چیزی که من درین مضمون نوشتم حقایق و چشم دید های من است ویا از راویان ثقه شنیده بودم وبه بسیار علاقه مندی نوشتم تا در معرفی این دهکده خدمتی برای آن انجام داده باشم واز سوی دیگر خوانندگان بدانند که درین نقظ زمین چنین مردم مهربان وقهرمانی وجود دارند . واز خوانندگان طمع این دارم که به بزرگواری بر من خرده نگیرند زیرا من چنان فصاحت کلام ندارم که مضمون من صد فیصد عاری از عیب ونقیصه باشد .
به امید موفقیت شما والسلام ومع الاحترام
محمدامین وکیل
ناحیه خیر آباد شهر چغچران
23حوت 1389
تماشای قریه الندر از دور ها و بلندی ها
منظره تابستانی
منظره زمستانی از یک گوشه ای الندر
منظره بهاری الندر
دیوار اطراف چشمه
ماشین تولین برق الندر
منظره خزانی
محراب مسجد ابوالمحجن
مهراب مسجد سنگی
نمائی بیرونی مسجد المحجن
منظره از زاویه دیگر
افتاع یک پروژه در الندر
عروسی از الندر
دیکور یک خانه از الندر
قسمت پایانی الندر
قریه پارسای دلندر
رئیس شورای الندر
حالت سابقه چشمه الندر
مکتب الندر
چشمه وبند ذخیره آب
مسیر سیل بهاری در کنار چشمه الندر
آخند ملا محمد رحیم مسن ترین مرد قریه 100سال عمر
پاور حوض برق الندر
نمای دور از کوه گزک که عار هزار کله دران است
زمین تا آسمان چه فرق است
یادت به خیر الکین بعد از برق در الندر
قریه سر آب الندر
بخش دخترانه مکتب الندر
سنگ بین چشمه وجوشیدن آب
با اعمار پرچاوه سیل به چشمه نمی رسد
یک آبشار از الندر
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور