آرشیف
پوشکین شاعر بزرگ و بنیانگذار ادبیات زبان روسی
رحمت الله روند
دوستان وحضار گرامی!امروز مصادف است با دوصدو چهاردهمین سالروز تولد پوشکین شاعر پرآوازه وشهیر سده نزدهم روسیه.به اجازه شما نبشته یی راکه درباره این قافله سالار شاعران روس تهیه نموده ام ،میخواهم در پیشگاه تان به خوانش گیرم.
الکساندر سیرگیویچ پوشکین به تاریخ ششم جون هزارو هفتصدو نودونه (۱۷۹۹) میلادی در خانواده یک افسر مرفه حال در شهر مسکو چشم به جهان گشود.درعین زمان در همین روز و ساعت درخانواده سلطنتی تزار روس نیز دختری به دنیا آمد.به افتخار تولد شاهدخت درهمه کلیسا های شهر ناقوس ها به صدا درآمده ،مراسم مذهبی ویژه وهلهله شادی وسرور بر پاشد.از روی تصادف روز تولد نابغه روس پوشکین در یک چنین روز جشن ومسرت همگانی اتفاق افتاد که بس شگون نیک و مبارک بود.پدر ومادر پوشکین باهم خویشاوند بودند اما قرابت شان آنقدر نزدیک نبود.مادر او تبار عربی داشت .جد بزگ مادریش گانیبال عرب تبار بود که در نیروی لشکری پیتر کبیر بحیث فرمانده وشخصیت مقرب دربار مقام داشت. خانواده پوشکین از جمله اشراف و منورین زمان خود بوده واو ویژه گی ها واستعداد نایاب خودرا از والدینش به میراث برده است.در آوان کودکی ونوجوانی او در منزل خانواده اش غالبا شاعران،نویسنده گان ،نقاشان واهل موثیقی وتیاتر گرد هم می آمدند وباهم تبادل افکار میکردند.روان ،اندیشه وذهن پوشکین در چنین یک خانواده روشن اندیش ومنور در کودکی وعنفوان جوانی رشد نموده وشکل گرفت،که این همه درتکمیل شخصیت و استعداد شاعر اثر بس شایانی را بجا گذاشت.پوشکین زبان فرانسه را در کودکی از دایه خود بصورت ادبی آن آموخت ونخستین شعر خودرا بزبان فرانسه سرود.پس از آن او در دبیرستان به لقب فرانسوی معروف گردید.
پوشکین شاعر بزرگ ونویسنده شهیر ،قافله سالار ادبیات نو وبنیانگذار زبان ادبی روسی است.در سال هزار وهشتصد و هفده او لیسه شاهی را در سنت پیترزبورگ موفقانه به پایان رسانید. پوشکین هواخواه جنبش سیاسی دیکبریست های روسیه بود، در سال هزارو هشتصدو بیست به بهانه سفر خدمتی ماموریت اورا به مناطق جنوبی روسیه (ایکیتریناسلاف،قفقاز،کریمیا،اودیسه)تبعید کردند.درسال ۱۸۲۴ ازخدمت دولتی برکنار شده وتحت نظارت پولیس به قصبه میخایلوف اورا به تبعیدگاه فرستادند.تا سال ۱۸۲۶درین دهکده درحبس نظر بند قرار داشت.درسال ۱۸۳۷ بتاریخ ده برج فیبریوری در یک فراخوان تیراندازی بخاطر حراست ناموس توسط یک مامور سفارت فرانسه بنام دانتیس در سنت پیترز بورگ دراثر دوییل زخم برداشته متعاقبا داعی اجل را لبیک گفت.بدین ترتیب این شاعر بزرگ بدون آنکه همه آرزو ها وآفرینش های بعدی خودرا در سرایش وسخنوری پیوسته تحقق بخشد،سوگمندانه درآغاز پختگی وکمال شخصیت که درحقیقت مبدای ایجادگری وکار ادبی اوبود،دریک حادثه بی اهمیت به قتل رسید وادبیات وفرهنگ روسیه وجهان ضایعه بزرگ وتلافی ناشدنی را متحمل گردید.
درباره پوشکین آثار نثری ونظمی ،فلمهای هنری ومستند ،نمایشنامه ها وصحنه های فراوانی آفریده اند که دال بربلندی قله شامخ شخصیت بارز اوست.پهنای فکری ومرز اندیشه او بی انتها بود .این ویژه گی پوشکین را همه نویسنده گان وسخنوران همعصر ومابعد او میستایند وبه آن معترف اند.
با شنیدن نام پوشکین در برابر اندیشه و ذهن ناخودآگاه بصورت فوری شاعر ملی روس قد می افرازد.در واقعیت امر هیچ کس از شاعران ملت روس مقام والای اورا بحیث یک شاعر ملی نمیتوانداحراز نماید.این لقب حق مسلم او است وبه او تعلق دارد که شاعر ملی نامیده شود.گویا همه غنامندی،نیرومندی وپهنای زبان روسی درسیمای او باز تاب یافته است.اواز همه بیشتر مرزهاومساحت زبان روسی را جهش گونه دراز وپهن ساخت.
پوشکین پدیده نهایت کامل ومسلما ظهور یکتای چهره وروان ملت روس است.او انسان رشیدی بود که مانندش ممکن پس از دوصد سال دیگردرسرزمین روسیه باز ظاهر گردد.طبعیت روس ،روان روس،زبان روسی وخصوصیت روسی در وجود او بگونه یی بازتاب یافته است که با چنان صفایی وزیبایی فقط مناظر طبعی قادر است درسطح عدسیه آیینه محدب منعکس گردد.
پوشکین درسرشت حتی الامکان یک شاعر ملی روسی است که درعین حال آثار او برای دیگر ملت های جهان آسان قابل فهم است.اوآثارخودرا بسیار به ندرت بزبان موثیقی مردمی روس تطابق میدهد، آنچه
که دراندیشه وذهنش خطور میکند ونزج میابد ،به همانگونه سروده های خودرا می آفریند.او مانند سایرشاعران بزرگ همپاباسامعان وخواننده گان آثارخودرشد میکند،محزون وعبوس میگردد وخشمگین میشود.اشعار او چون بحر موج میزندومانند جنگل میشورد،اما درعین حال واضیح ،روشن ،شفاف ،درخشان وروح افزااست.
پوشکین درهرجا ودر هرموقع واقع بین است.درآثار او چیزی از امراض روحی مزمن وروان عیسویت خشک مطلق ،که بیشتر درآثار شاعران جرمن دیده میشود ،وجودندارد. الهام شعری او چیزی رنگ پریده
وافسرده روح نیست که در کفن پیچیده باشد ،بلکه انگیزه اشعار وی زن سرمست ،بالغ وتندرست با احساس عشقی وغنای واقعی است که بخت بد خیالی را باید دراو دریافت یا بدبختی صنعی را نباید بصورت واهی خلق کرد.
پوشکین زبان روسی را آنگونه درنهایت صیقل دادکه اکنون حتی فرهنگیان وادیبان برون مرزی بعداززبان یونانی به غنامندی ،نیرو ،منطق وزیبایی شکل آن اعتراف دارند.صدای او باصدای همیشگی زبان روسی تا جهان واین چتر کبود باقی است،بصورت نمونه بارز و برجسته بدون اتلاف طنین انداز خواهد بود.
اهمیت پوشکین خیلی بزرگ ووالا است که معیار و حدود ندارد.ده ها هزار انسان از طریق او آموزش فرهنگی وادبی کسب کردند،که پیش ازآن شمار قلیلی به ادب و فرهنگ اشتغال داشتند.او نخستین بار مقام ادب وفرهنگ روس را درقله شامخ شایسته در بلندای آن بر افراشت که قبل ازآن دراین عرصه به جز یکی دو مجله بیش وجود نداشت وفرهنگیان جهت سپری کردن وقت درکلوب ها به خوانش این مجلات جمع می شدند وروزگذرانی میکردند.پوشکین نخستین شاعری بودکه در نظر فرهنگیان روس درآن جایگاه بلندی قامت بر افراشت که در آن مقام شاعر برزگ باید احراز موقعیت نماید.همه امکانات انکشاف ورشد آتیی فرهنگ وادب روس توسط پوشکین مهیا گردید که ببرکت آثار گرانبها وبی بدیل او این پروسه رشد هنوز هم ادامه دارد.
احساس زیبایی دروجود پوشکین آنقدر والا است که کسی دیگری هیچگاه به این پایه نخواهد رسید.هرقدر انگیزه والهام شعری شفاف و درخشان باشد به همان اندازه کار درپی اجرای آن پرمشقت است.ما اشعار پوشکین را میخوانیم ،درک میکنیم که آنها خیلی روان وساده اند،واو خیلی آسان این اشعار را به این شکل سروده است.اما نمیتوانیم ببینیم ودرک کنیم که او چقدر زحمت را متقبل شده است تا آنهاچنین شفاف ،روان و روح افزا بوجود آیند.پوشکین افزون بر اشعار دلکش و زیبا بهترین آثار نثری از خود بیادگار گذاشته است که نویسنده گان عصر کنونی باید بصورت مداوم از ین گنجینه بی بها بهره بگیرند.
پوشکین طبع بکر وسرشاری داشت که بصورت طبعی ومداوم با شیوه های ویژه خود اشعار خویش را می آفرید.بنا برآن درسروده های او حقیقت ،واقعیت ،زیبایی ،اعماق سرور ونگرانی خود بخود تلفیق میابد.او تمام داشته های ذهن خودرا حتی در بهترین اثرش تحقق نبخشیده است .آن ذخایر گرانبهای که در پوشکین به آثار حقیقی مبدل نگردیده،خواننده میتواندآنرا از خلال آثار او احساس کند.شاعر حقیقی پس از عبور از نقطه انجام نابود نمیشود ،بلکه باز هم به آفرینش ادامه میدهد.انجام آثار پوشکین چون افق بحر است که هرقدر بسوی آن طی طریق نمایی باز هم توسعه میابد وانتها ندارد.
پوشکین شاعر بزرگ روس ایجادگر قصه های دلچسپ و مفتون کننده ،موولف نخستین داستان منظوم عشقی « ایوگینی انیگین » وبهترین درام تاریخی « باریس گدونوف» است ،شاعری که تا به امروز هیچکس نتوانسته است از جهت بیان احساسات واندیشه ها به پایه او برسد.خلاصه سخن او موسس ادبیات جدید زبان روسی است.
پوشکین در سال ۱۸۲۴ در جلال قرآن زحمت میکشید.اوبدنبال آرامش میگشت،کتاب های فلسفی ،دینی ومذهبی واز جمله ترجمه قرآن را در ایام اقامتش در قصبه میخایلوف بیشتر مطالعه میکرد.او بزبان عربی آشنایی نداشت،بنابرآن ترجمه قرآن را بحیث الهام بخشی از اشعار خود انتخاب نمود.پوشکین در مدت سه ماه اشعاری را زیر عنوان « تقلیدی از قرآن » نوشت،که درکتاب مجموعه شعر منتشره سال ۱۸۲۶ شامل گردید.برای شماری از دوستان او کلمه تقلید درعنوان اشعار وی ناراحتی خلق میکرد،پوشکین پس از آن دریکی از مقالات خودنوشت :« تقلید ،سرقت شرم آور وفقر عقلانی نیست، بلکه نشان دادن امید اصیل به نیروی خود ویافتن دنیای جدید است».
ازروی انصاف بایدکه گفت آثار ادبی بشکل تقلید در کارهای پوشکین زیاد به مشاهده میرسد : تقلید از دانته ،گوته ،بایرون ،حافظ ،سعدی وخیام،اما اگر درآن آثار او سعی کرده است روح ونص کلی اصل را انتقال دهد،مگر دراشعار « تقلیدی از قرآن » او کوشیده است متن تا حد کامل به همان شکل منتقل شود.نظر به پژوهش های کارشناسان ادبی ،پوشکین از ۸۱ آیه ۳۳ سوره قرآن مقدس بصورت متن استفاده کرده است.چنین کاری فقط از عهده پوشکین برمی آید ،زیرااو یگانه پدیده این نوع است که پس از گذشت دوصدسال واندی ما درباره پوشکین حرف میزنیم واشعار اورا میخوانیم ،گویی او یکی از هم عصران ما باشد.
پوشکین ویژه گی عام جهانی دارد.پیداست که نابغه یی که درباره قرآن می نویسد ،حتمی نیست که مسلمان باشد. پوشکین در اثر خود به تمام فرهنگ ها مذاهب ،ادیان ،تمدن ها توجه کرده است ،بنابرآن او دراین راستا بیش از یک روس است.در اشعار « تقلیدی از قرآن » وهمچنان اثار دیگری پوشکین موضوع اسلام به مشاهده میرسد .یادآوری کتاب مقدس مسلمانان ونام پیامبر اسلام حضرت محمد در آثار هنری ،نامه ها ودفاتر یادداشت های او گواه این مدعا است.
اگر پوشکین نخست قرآن را بحیث نمونه شعر شرق مورد توجه قرارداد اما بعد به معنای دینی ومذهبی آن توجه کرد.به عقیده برخی از پژوهشگران آشنایی پوشکین با قرآن کتاب مقدس مسلمانان بالای او اثرگذاشت ،تادرباره پروردگاراندیشه کند.اثر « تقلیدی از قرآن» اویکی ازشاهکارهای شعر روسی به شمار میرود.
دراین جا میخواهم از قصیده یادآوری کنم که در رثای قتل پوشکین سروده شده است.مرثیه شرق دررثای پوشکین یا مرثیه شرق در وفات پوشکین نام این قصیده است که میرزا فتح علی آخوندزاده در واقعه بعد از کشته شدن پوشکین در نوامبر سال ۱۸۳۷ بزبان فارسی سروده است.این قصیده بعدا بکمک الکساندر بیستوژیف دوست آخوندزاده بزبان روسی ترجمه ودر مجله مسکوفسکی نبلا داتیل به نشر رسید.
نداده دیده به خواب و نشسته در شب تار
بگفتمی به دل ای کان گوهر اسرار
چه شد که بلبل گلزارت از نوا مانده
چه شد که طوطی نطقت نمی کند گفتار
چه شدکه راه سخن سنجی ات شده مسدود
چه شد که پیک خیالت بمانده از رفتار
بهار آمد و هان هر یک از بنات نبات
جمال خویش به آرایشی کند اظهار
بنفشه زار شد اطراف جویبار چمن
شگفت غنچه ناری به گلبن گلزار
نهاده تاج شگوفه بر تارک اندر باغ
نشسته خسرو اشجار با کمال وقار
سران سوسن وزنبق به شادیش نوشند
شراب ژاله به اقداح لاله با تکرار
چنان ز یاسمن آراسته است بزم چمن
که خیره از نگه اش چشم نرگس خمار
به رسم تحفه خوش آمدکنان برد بلبل
به سایرین ورق گل گرفته در منقار
به صورت بزم سحرگه نوا سراست طیور
که از نقاب تراب ای نگار سبزه سر آر
هر آنچه هست تهیدست نیست از هنری
ز هر کدام متاعی است اندرین بازار
مگر تو کز فرح و شور بی نصیب شدی
ز خواب خامشی ای دل نمی شوی بیدار
جواب داد که ای مونسم به تنهایی
مرا دگر پس ازاین در مدار خود مگذار
مگر تو ای ز جهان بی خبر بنشنیدی
ز پوشکین به خیل سخنوران سالار
چه پوشکین به هنگام نکته پردازیش
صدای مدح ز هر گوشه برخاستی صدبار
چه پوشکین سیه رو شده است کاغذ
از آنکه کاش خامه وی را فتد به روش گذار
به حسن طبع بیاراست نظم لومنوسوف
خیال وی همه آنجا گرفت استقرار
اگر چه ملک سخن را گرفت دیرژاوین
به حکمرانی و نظم اش ولی شد او مختار
کرامزین از می عرفان بکرد پر کاسی
ولی بخورد وی آن می ز کاسه سرشار
خیال داشت بهرگردشش که چون طاووس
هزار نقش غریب آورد در این بازار
به تیر مرگ وجودش نشانه بنمودند
ز روزگار وی آورد بیدریغ دمار
سراج روح ورا تند باد اجل
خاموش وساخت شبستان جسم اورا تار
به تیشه ستم این باغبان پیر برید
نهال نورس قدش ز صحن این گلزار
سرش که مخزن گنج معانی دل بود
ز جور مار طبعیت بگشت خانه مار
پرید مرغ روانش ز آشیان بدن
شده انیس الم جمله صغار و کبار
زمین روس به یاس و حزن کند نوحه
که ای قتیل ز دست شریر بد کار
ترا نکرد خلاص آن طلسم تو حقا
زقید سحر گری این عجوز جوهرکار
زملک« باغچه سرای »بوی عطرازآن دوگلت
دهد به خاک تو « فواره » با نسیم بهار
برد شعر تو « پیر سفید مو قفقاز»
به شعر« صبوحی» تراست ماتمدار
ز دوستان زمینی چو دور افتادی
در آسمان به تو گردید رحمت حق یار
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور