آرشیف

ازآنجائيكه خداوند انسان را با به قدرت خود آفريده اورا عقل وفكرداده وبه اوشنوائ بخشيده اورا مسجود ملائيكه گردانيده است با توجه به دقت وظرافتي كه درآفرينش انسان به كار رفته هيچ مخلوق با وي برابري ندارد خداوند (ج) درچندين جاي قرآن داستان چگونگي خلقت انسان را ومراحل متعدد راز آفرنيش اورا به تفصيل بيان نموده است. 
1= خَلَقَ الْاِنْسَانَ ِمنْ صَلْصَالٍ كَا لْفَخّارِ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِن نَارٍ(رحمن 14)
خداوند انسان را ازگل خشكده اي همچو سفال آفريده است وجن را اززبانه شعله آتش آفريده است.
2= لَقَدْ خَلَقَنا الْاِنْسَان ف‍ي اَ حْسَنِ تَقْوِيْمٍ (تين 4) ازنظر جسم وروح در بهترين قا لب وزيبا ترين سيماء آفريديم . به راستي خلقت انسان پيچيد گي وظرافت هاي آفرينش وي به قدر حيرت انگيز است كه هيچ مخلوق در آفرينش به انسان شباهت ندارد بدون ترديد وجود انسان شاهكار ازقدرت بي مانند الهي است. ارزش انسان به اندازه است كه الله (ج) تمام موجودات را براي خدمت به اوآفريده وپديده هاي متعدد هستي را به نفعي او بوجودآورده ا ست . « فَتَبَارَكَ اللهُ اَحَسَنُ الْخَالِقِيْنٍ » سوره مؤمنون 14)بابرکت است ذاتکه بهترین خلق کننده موجودات است.

همه هستي براي انسان است .

« هُوَالّذِيْ خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْاَرْضِ جَمِيْعًا » (بقره 29)
خداوند كس است كه همه موجودات وپديده هاي روي زمين را براي شما آفريد ه است اگر انسان با توجه به ابرهاي متراكم در آسمانها واقيانوسهاي بي كران در پهنه زمين درياها ي متلاطم ، رود خانه هاي روان ، كشت زارهاي سرسبز وباطراوت ،حيوانات متعدد وگوناگون ، بادهاي مختلف ، ستارگان وكواكب بنگريد همه وهمه مؤظف ومآمور به خدمت انسان هستند وانسان اشرف مخلوقات ، مسجود ملائيكه ومخدوم تمام موجودات مي باشد با توجه به ارزش ومقام آدميت . حق تعالي فرشتگان را به خدمت انسان گماشته است عدة اورا حفاظت مي كنند ، عدة همراي وي هستند ، عدة برايش دعاي خير ميكنند ، عدة اعمالش را مي نوسند ونيز ميتوان گفت بعثت انبياء براي هدايت بشريت دليل اهميت وارزش انسان درنزد خداوند آفريده گار است بناء برهمين احترام عزت انسان نبايد به جان ، مال فرد ازافراد بدون دستور ا لهي كوچكترين تعرض به وي نمايند .
شما باغبان زحمتكش را تصور كنيد كه درزمين خود باغ درست كرده ، درختان ونهال هاي را غرس نموده وگلهاي رنگارنگي كاشته است. آيا از نظرشما باغ بان مي پسندد كس بدون اجازه وارد باغ شده وگلها را پرپركند ودرختان را قطع نمايد ؟ويا صنعت گررا تصور كنيد اگر كس صنايع دستي اش را بشكند چه عكس العمل را ازخود نشان ميدهد؟ آيا يك كوزه گراجازه ميدهد كوزهايش بدون دليل شكسته شود؟ هرگيز نخير . پس پروردگار انسان را بدست قدرت خود آ فريده ومقام جايگاه والاي بخشيده است چگونه مي پسندد اين مخلوقش را مورد اهانت ويا نابود گردد. ازاين جهت است كه خداوند تعالي كشتن يك انسان را بدون مجوز شرعي مانند كشتن همه مخلوقات شمرده است. قابل ذكر است تمام اديان آسماني وقوانين وضعي بشري درمورد قتل انسان وبي احترامي به آن اتفاق نظر دارند . وقتل را يكي ازبزرگ ترين جنايات بشري ميدانند ولي اسلام به عنوان آخرين پيام آورعزت بيش ازهمه روي اين موضوع تاكد كرده وازديدگاه اسلام جان هرانسان مسلمان باشد ياغير مسلمان محترم است وگرفتن جان؛ حق جان آفرين است بس بجزء جان دهنده وجان آفرين كس ديگر حق ندارد جان اورابگيرد. 
قتل نفس در پرتوي آيات :
« وَمَنْ يَّقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاءُهُ جَهَنُّمُ خَالِدًا فِيْهَا وَغَضِبَ اللهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّلَهُ عَذَابًاعَظِيْمًا (نساء 93)هركس انسان مؤمن ومسلمان را قصدا بكشد ، جزايش دوزخ است كه درآن هميشه خواهد بود والله (ج) بر اوخشم گيرد ؛ وبرآن لعنت كند ، عذاب بزرگ براو باد) دراين آيه خداوند براي قاتل بي رحم (5) نوع عذاب را براي آن بيان كرده است . 
1-دوزخ 2- مانده گاربودن دردوزخ 3- مورد خشم الهي 4-لعنت خداوند ونفرين درقاتل 5- عذاب بزرگ ودردناك درروزقيامت 
2= « وَلَا تَقْتُلُوْا النَّفْسَ الَّتِيْ حَرَمَ اللهُ اِلَّا بِاالْحَقِّ ذَالِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَكُمْ تَعْقِلُونَ »‌انعام 151)وجان راكه خداوند كشتنش را حرام كرده است جزء بحق نكشيد به اين حكم كرده است شمارا باشيد كه خرد ورزيد. 
« وَالَّذِيْنَ لَايَدْعُوْنَ مَعَ اللهِ اِلآهًا آَخَرَ وَلَايَقْتُلُوْنَ النَّفْسَ الَّتِيْ حَرَّمَ اللهُ اِلَّا بِاالْحَقِّ وَلَايَزْنُوْنَ وَمَنْ يَّفْعَلُ ذَالِكَ يُلْقَا آَثَامًا (فرقان68) بنده گان رحمان كساني هستند كه باخداي خود معبود ديگر را به فرياد نمي خواننده وپرستش نمي كننده وجاني راكه خداوند كشتنش را حرام كرده است جزء به حق نمي كشنده و زنا نمي كنندهركس چنين كند يعني مرتكب شرك ؛ قتل ، وزنا شود قطعا به عقوبت دشواري روبروميگردد. قابل ذكر است قتل دراين آيه دررديف شرك قرار داده شده ارتكاب قتل كار مشركانه است و بس.
حرمت قتل درپرتوي روايات:
هنگام كه پيامبر اسلام به رسالت مبعوث شدند ازآن جايكه قتل انسان كدام اهميت نداشته ودركوچكترين قضايا انسانها به قتل ميرسيد آن حضرت جان انسان را محترم شمرده ودستورقاطع واكيد صادر نمود وبا پديده قتل وخون ريزي شديدا مبارزه كردند. 
1= « وَعَنِ ابْنِ مَسْعُوْدِ (ض) قَالَ قَالَ رَسُوْلُ اللهِ (ص) اَوَّلَ مَايُقْضي بَيْنَ النَّاسِ يَوْمُ القِيَامَةِ‌فِي الدِّمِاءِ » (بخاري 4229) نخستين عمل كه درروزي قيامت روي آن فيصله صورت ميگرد درباره قتل است. 
2= «عَنِ ابْنُ عُمَرَ (ض) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص) ‌لَنْ يَّزَالَ الْمُؤْمِنُ فِي فُسْحَةِ‌مِنْ دِيْنِهِ مَالَمْ يُصِبُ دَمًا حراما » مسلمان ازبابت دينش درگشاده گي بسر مي برد تازمانيكه خون ناحق را نريخته است . 
3= عَنْ بَرَاءَ ابْنِ عَازِبِ لَزَوَالُ الدُّنْيَااَ هْوَنُ عَلَي اللهِ مِنْ قَتْلِ الْمُؤْمِن »ابن حجر عسقلاني 232) نابودي تمام دنيا نزده الله (ج) كم ارزش تر ازقتل ناحق مسلمان است 
4= « عَنْ اَبِيْ هُرَيْرَةَ (ض) قَالَ قَالَ رَسُوْلُ اللهِ (ص) مَنْ اَعَانَ عَلَي قَتْلِ مُؤْمِنٍ بِشَطْرِكَلِمَةٍ لَقَي اللهَ مَكْتُوْبًا بّيْنَ عَيْنَيْهِ آَيِسٌ مِّنْ رَّحْمَتِ اللهِ » ابن ماجه 2620) هركس بازبان آوردن سخن جزء درقتل يك انسان مسلمان همكاري كند، روز قيامت درحالي به پيشگاه خداوند حاضر مي شود كه درپيشاني اش نوشته شده « اي نااميد ازرحمت خداوند(ج) »
5= عَنْ عَبْدِاللهِ ابْنِ عُمَرَ ابْنِ الْعَاصِ (ض) قَالَ قَالَ رَسُوْلُ اللهِ (ص) مَنْ قَتَلَ مُعَاهِدًا لَمْ يَرَرَائِحَةَ الْجَنَّةَ وَاِنَّ رِيْحَهَا يُوْجَدُ مِنْ مَّسِيْرَةِ اَرْبَعِيْنَ عَامًا »ابوداود 4227) آن حضرت فرمودند هركس غير ازمسلمان را كه درسرزمين هاي مسلمانان ازتامن امنيت برخورداراست بكشد وي بوي ازبهشت احساس نخواهد كرد بوي كه ازمسير چهل سال احساس مي شود. درحاليكه عده ازمسلمانان چنين مي پندارند كشتن غير مؤمن درهرزمان ومكان كه باشد اجر پاداش دارد درصورت كه اين پندار كاملا نادرست است كلمه معاهد به شخص گفته مي شود دريك كشور اسلامي تولد شده ويا ازكشورهاي غير اسلامي باويزا واريد يك كشور اسلامي مي شود . گفتني است كشتن اين نوع افراد ضمن اينكه جرم سنگين مي باشد چهره غير اخلاقي مسلمانان را درنزده غير مسلمانان مخدوش مي سازد وراه تبليغ وتوسيعه دركشورهاي جهان مسدود مي شود .پس تعرض به اين افراد چه بصورت قتل ، ويا بصورت گروگان ويا آزار واذيت ممنوع وحرام است. ودرصورت مرتكب جرم اين افراد طبق قانون همان كشور محاكمه خواهند شد. وحال قضاوت باشما است آيا كشتن يك مسلمان ازديدگاه آيات وروايات كدام توجيه دارد؟ وآيا اين انصاف است كه صنعت خداوند بخاطر رسيدن يك حزب ويا قوم ويا يك شخص به قدرت اين شاهكارخداوند نابود گردد ؟وآيا شخص كه ادعاي ايمان رادارد اين عمل مشركانه را انجام ميدهد؟ هرگز نخير" ودرحديث وارد شده است « والله لا يؤمن احدكم حتي بوحب لي اخيه مايوحب لنفسه » قسم است به خداوند هرگزايمان نداريد يك ازشما وتااينكه به پسنديد براي برادرخود آنچه راكه براي خود مي پسنديد« المؤمن من سلم المسلمون من يده ومن لسان » مسلمان كس است مسلمانان ازدست وزبان او درامان باشند .
راه بيرون رفت ازاين بدختها چست؟ دعوت مردم به سوي اسلام است ونه دعوت بسوي مذهب ، حزب ، قوم ، مكتب وفكرخاص واگردعوت بسوي دين باشد درنتجه وحدت قوت خواهد گرفت وتوطئه دشمانان بخودشان برخواهد گشت .
« والعاقبة للمتقين »