آرشیف
صاعقه 2
محمد حسین رامش
هوا آلوده و زنگی
فضا سخت تیره بود آن شب
شبی تاریک و بی مهتاب..
و حتی گرگ پیری هم چو باد آواره بود آن شب
زمین از ترسِ ترسیم هجوم موج می لرزید
زمان بی تاب از فرط تحول گاهی می خندید
کسی خود را نمی فهمید
کنار بیدی پیری آن سو تر از ده
کسی خوابیده بود
و شاید مرد پیری قریه مان؛ حاجی
ز بیم و وحشت طوفان و یا از سردی باران
پناهش برده بود آنجا..
ولی غافل از آن جنگل که هیچ ردی ز قانون بود
و مهدی دیو زرد و غول وحشی و خفاش و کرگس و خون بود
کسی خود را نمی فهمید
چه بی باکانه جغد خاموش آنجا گاهی پر می زد
و وحشت هم، چو جغد کور به سوی قریه سر می زد
همه ساکت
و حتی ماهتاب آنشب میان ابر پنهان بود
و ابری تیره هم از سوز سردی سخت لرزان بود
شب آنگه صاعقه پیچید دو ساعت بعد باران شد
باران شد، طوفان شد، و گرگ وحشی پنهان شد
عقاب از دور دست آمد، شبی نا خوانده مهمان شد
و خرگوش در پی موشی، نصیب جغد حیران شد
کسی خود را نمی فهمید
ولی
نگاهی پیش از باران؛ به باران راه درمان است
فضای بعدِ باران مرحمی بر زخم سردِ دور طوفان است.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور