آرشیف
ربـــــــــاطِ کُهــــــن
عبدالکریم خشنود هروی کهدستانی
هزارکـــــوچه بگشتم ، درین خرابه کُهن
که تا نصیب شودلحــــــظهء،نشا طِ چمن
هرآنچه کردم عمل بوده خودسرانه ،زمن
زدست داده جـــــوانی،بدل نهُفتـــه سُخن
کنون مُشَّبک ازآن،خارهای خلیـــده بدل
وهم برفتــه زبر،آنهمه تـــــــوانِ بــد ن
درآنزمان که فلکم زاده بود،برای هُــــنر
قضای دهرمُسَلَّط ،که گشتم غریب وطن
شهید هرچه ستمهاست،همین زبان ودلم
بسی ز رازِدوعــــــالم،برام گشته علـــن
هرآنچه بینی بدورت،خالقش یکی اوست
مطیع امرِاوبوده است،همین مکان وزمن
ازآنکه گوهـــر نایاب،یگانه عقلِ تواست
توسُّلــیست برآن گُفتننش،زبا ن ودهـــــن
بگو! حقایقی آن خوش حیات مــوعـــودی
گرآن کمال تــو داری،چرا؟ نهُفتی سُخـن
طریق حُسن سُخن گفتن،نشان زادب است
به هــــوش باش عزیزم!تـــو قلبـها مشَکَن
شکست قلب کسی،خودبُودکه اِثم عظــیم
برابراست برآن قتـل سّــید حُسین وحَسَن
وجودتودراین دَیــر،کزهمان عــد م است
نمیشود که بگــــویی،مرا کجا ست لَبَن ؟
زقبـــل آمدنت،حـق ترا غـــــــــذا بخشیـد
بدان که وعدهء حق ،بهترازهمه ودُرّعَـد ن
زسمع وهم بصرت،کن تو شکرآن یزدا ن
غلام درگهی او باش،که داده جَـو یا اَرزَن
شنو !تو سورهء یآسین،بکُن !توکعبه طواف
بدان که،بعد حیات،مُردن است ودفن وکفن
بُوَد او خالـــق کــو نین ،بُوَد علیــم وبصیر
کــمال وعقل ترا داده است،بگیر! تو فَــنّ
فگنده نورِخودش،در دلِ تو ای عاقــــل !
بیافرید شیرین را، برایت ای کُهـــــــکن!
بزی بطبـــع حقیــــــــــقت،برو براه خُــد ا
مشوتوغافل ازآنک، دشمنت هست اهریمن
اگر که،قلبِ تو باشــد مـــکانِ مِهرو صفا
یقین که،مولای رومی و داری بس شــیوَن
بگــیرنصایح پرارزبسی،تـــواز قُــــــرآ ن
که درجها نِ ما هست، جاهلان وبس کَودن
تویی،که مظهرعشق خُــدا شـــوی باِالحَقّ
ستـــاره ات ،بدرخشــــــد درآسمانِ وطـن
رسد بگــوشِ توالهام ز حقّ،اگر خواهی؟
بیا که تازه شــودآن مشامت ،از پیراهـن
حسادتیست،که فنــا سازد آن نهــا دِ کسی
چه آتشیست که ،فغان میکشد از روغــن
هزارحیف که امروز،بشرسرشته کـــــند
برای قتل ضعیـــفان ،هزار نوع رَسَـــن
اگرچه صُلح نیاز است، برای این زیستن
شنوتو این سخنم ! ،ای برادر از قــطغن
شهید هــردمی است مِلّــتَم دراین دوران
زدست حملهءانگــریززشت وآن جرمن
بسی کلامی ،که ناگُفته مانـد از (خشنود)
بسا دریغ عزیزانی،که رفته زین گُلشن.
***
عبدالکریم(خشنود هروی کهد ستانی)
شهرکییف-اوکرائین
مورخهء 22-04-2013م.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور