آرشیف
شنـیـــــدم
مسعود حداد
شنیدم از وطن چیزی شنیدم
قصه های غم انگیز ی شنیدم
شنیدم مادران فرزند خود را
فروشند چون متاع، دلبند خودرا
شنیدم که گدا، در زیر باران
کتک میخورد سرتقسم زیاران
شنیدم طفلکان دود وکباب اند
به زیر خیمۀ سوزان، خواب اند
زبین کثافــات ، نان جــویــند
با اینهم آن خدا را شُکر گویند
پدر از فرط غم افیون کشیده
زن معصوم خودرا سر بریده
شنیدم دختری را شوی دادند
به یک پیر کمان بدخوی دادند
تفنگداران چه کار شوم کردند
تجاوز بر زن مظلوم کردند
شنیدم درهرات هرروز وشامی
زظلم دهر زنی افتد به دامی
شنیدم دروطن هرآنکه زوراست
زرنج روزگارهمواره دور است
شنیدم رهبران را، مستی کنند
زمستی گذ شتند و پستی کنند
شنیدم این تیکه داران دین اند
که هرلحظه به یغما درکمین اند
شنیدم شغالان جمله گرگ اند
مقام شیر نشستند و بزرگ اند
خدایا گر توئی حافظ زبنده
بکن کاری بمیرم من زخنده
من ازخنده ،شغال ازغم بمیرد
شغال بازان همه ماتم بگیرد
جهالت از وطن رختش ببندد
عدالت همچو گل بر ما بخندد
وگرنه ملت مظلوم و بد خو
بگردانند زآئینت همه رو
مسعود حداد
پنجم سپتامبر 2013
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور