X

آرشیف

 

تار طنبور، زشرائین کرخت تن افسرد ه من
نغمهء عشق وطن ، می خواند
                                بنوازش ،که هنوز:
فاخته،در شاخ درختان بلند
طوق ،آویخته به گردن 
همه را می داند
گوش کن ،در دل شب 
نغمه ای کو کو کو…؟
**
دوری ،از صحن چمن ، دشوار است
یادم آمد، زشب تیره و تار
      که قناری میخواند 
             آه ! از کنج قفس
                   آه ! از کنج قفس…
**
دست صیاد ، به گردن آویز
گردنش را ، بشکن
بشکن ،تاکه قناری برهد
باز آید به چمن.
**
باز خورشید ، مرا میخواند 
از شعاع نوری ، به دلم می خندد
به افق ، می نگرم 
تا، که همسایه ای خوشید شوم
می زنم پرسه ، به آن سوی افق
لحظه ای، لختی ،در آن می مانم
صد ترانه ،ز افق می خوانم
اسب امید در آن میرانم
آری ،آری ،شاید 
برسم تا به افق
افق سبزه و شادی و امید.

سید محــــمـــــد نبی عند لیب علوی مقیم ایران
31/6/1391
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.