نبی ساقی
برُم با یارِ خود « عیدی[1]» بیارُم
یکک لپتابکِ جیبی بیارُم
برُم از شهر لاهور و کراچی
لباسای نغزِ پنجابی بیارُم
یکی سرخ و یکی سبز و یکی زرد
دوجورّه َی دیگه هم ، آبی بیارُم
فراموشم نشه، کالای تُرکی
به استایل خودِ «آرمی[2] » بیارُم
هم ازسبکِ قشنگ وشیک شرقی
هم از اون فیشنای غربی بیارُم
کمی از پِسته های خوبِ بای غیس
کمی هم « جوزِ[3] » « مرغابی» بیارُم
سه چارمن سیب تیرماهی ز«غلمین[4]»
دومن زردالو از « کُرپی» [5] بیارُم
«کمنج» و«غوک[6]» را یکسر بگردُم
سه خلطه کشتۀ قندی بیارُم
کمی « زیره[7] کمی «گوشتک»[8]» بچینم
یکی هم ، برّه ای لندی بیارُم
توکل بر خدا بهر مبادا
کمی از گوشت قربانی بیارُم
«تگاب اشلون[9]» برُم دنبال قالین
پیاده از رهی « اوبی[10] » بیارُم
عسل های لذیذ و پاک و شیرین
ز« ساغر[11]» تازه وطبعی بیارُم
برم از صنعتای مرغوب دستی
هم از«نیلی» هم از «زرنی[12] » بیارُم
دو روی «بند باین[13] » را بگردم
قروت خوب گوسفندی بیارُم
« نَمَد» از لعل وسرجنگل بگیرم
« بَرَک[14]» از مرز دیکندی بیارُم
به دستت دستکشی از«کُرکِ[15]» خالص
برای لحظه های سردی بیارُم
تمام کفشِ ما تولید چین است
ندارم چاره ای ، «تی جی[16]» بیارُم
بپرسم از « فروشگاه ِ رحیمی[17]»
« ککو[18]» های اصل ایرانی بیارُم
بپالم، سی کنم «کاظم[19]» چه داره؟
یگان تا «خِرسک» عالی بیارُم
ازون تصویرلاروایی خوشکل
یک اصل و دوتا کاپی بیارُم
دو تا ، کارت مبارکبادی عید
یکی خطّی ، یکی چاپی بیارُم
نمیشه اینجه چیزِ دیگه، پیدا
نمی دانم دیگر چه چی بیارُم؟؟
14/ 8/ 1390 / فیروزکوه
نبی ساقی
یادداشت: دوستان عزیز! از قافیه های عیب دار این نوشته به بزرگواری تان بگذرید.
[1] – عیدی = عیدانه ، آنچه به عید به کسی تحفه بدهند
[2] – آرمی یا ارمغان = یکی ازشخصیت های زن درسریال ترکی پنج خواهر
[3] – جوز= چهار مغز ، گردو
[4] – غلمین = نام منطقه در سی کیلو متری شمال چغچران که در این اواخر میوه جات آن در مرکز ولایت شهرت یافته
[5] – کرپی = نام قریه در ولسوالی چهارسده، میوه جات چهارسده نیز شهرت دارد
[6] – کمنج وغوک نام دو منطقه در ولسوالی شهرک در سر راه هرات – غور که میوه جات آن مخصوصا کشته اش شهرت دارد
[7] – زیره = دانه مشهور کوهی که ازان به عنوان داروی دیک استفاده می شود و زیره غور شهرت دارد
[8] – گوشتک = سمارق ، قارچ .
[9] – تگاب اشلون = تگاب اشنان ، تگاب اشلان ، نام منطقه در ولسوالی تولک ولایت غور که قالینچه اش در سطح حوزه غرب شهرت دارد.
[10] – اوبی = اوبه ، نام یکی از ولسوالی های هرات که گاهی مردم تولک غور از آن مسیر به چغچران می آیند.
[11] – ساغر، نام یکی از ولسوالی های زیبای غور که عسل آن بسیار مشهور است
[12] – نیلی وزرنی = نام دو روستا در ولسوالی تیوره ولایت غور که برخی صنایع دستی مانند قالینچه اش شهرت دارد
[13] – بند باین = سلسله کوه مشهور به سیاه کوه که در ولایت غور به نام بند باین شهرت دارد
[14] – نمد وبرک = ازصنایع دستی مناطق مرکزی. نمد به عنوان فرش وتوشک استفاده می شود و از برک های دریشی وچپن ودیگر لباس های مرغوب میسازند.
[15] – کرک= از محصولات حیوانی مانند پشم که از ان دستشک وجوراب وغیره می سازند.
[16] – تی جی تی جی = نام شرکت تولید کفش ساخت چین که فعلا بازار کفش را کاملا انحصار کرده است
[17] – فروشگاه رحیمی = یکی از فروشگاه های شهرفیروزکوه که بیشتر لباس های مردانه وزنانه می فروشد
[18] – ککو = کاکا یو . از جمله شیرینی باب
[19] – دکان کاظم کابلی ، یکی از دکان های شهر فیروزکوه است که بیشتر البسه جات وبعضی اجناس دیگرمی فروشد
پر بیننده ترین مقالات
-
سلطان رضیه غوری
-
آب و هوای ولایت غور
-
سرگذشت سیاه موی و جلالی
-
اصطـــلاحــــات و واژه های شیرین لهجـهً غوری
-
شهر فیروز کوه مشهور ترین پایتخت سلاطین بزرگ غوری
-
بیوگرافی شهید محمد رفیق علم
-
ولسوالی های ولایت غور
-
زندگی نامه مختصر مرحوم سید محمد رفیق نادم رئیس بنیاد فرهنگی جهانداران غوری حوزه غرب
-
نثار احمد حبیبی غـوری کیست؟
-
Muhammad of Ghor
مجلات و کتب
جام غور در شبکه های اجتماعی
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور
عیدی