X

آرشیف

یک نفر!

آزرده ام زعشوۀ بســــــیار ِ یک نفر
از زجر وظلم وزحمت وآزارِ یک نفر
دل برد وعهد کرد ونهان گشت وقهرکرد
آخرچـــه بود  معنی ای این کار ِیک نفر
بیچاره ام ، شکسته دلم، درتعجبّم
زان کاریک نفر وزانـکاریک نفر
یک حرف گفت ورفت ومن اما؛ هنوزهم
ایســــــــتاده ام به  وعدۀ  پیرار یک نفر
گم گشت وقطع کرد وفراموش کرد ورفت
دیگر دوباره بســـته نشــــد، تاریک نفر
برق قوی، سلاح خطرناک هســــته یی
چشمانِ شوخ وشیک وشرربار یک نفر
آن شب ، چه روزبود  که باموج می رسید؟
درگوش دل ترنّم گفتار ِیک نفر
ای شیخ! شهروشوکت وشاهی همه زتو
کافی بَُوَد به من که شـــــوَم یار یک نفر
یادت بخیر! کشتۀ تشنه لبِ فرات
ماکشته ایم وتشنۀ دیدار یک نفر
روزی بوَد که که  روزی ما یک دهن بوَد
ازلعـــــل آبـــــــدار ونمــــــــکدار یک نفر
ازشیر وشهد وشامی وشیرینی وشراب
ازمیوه های روضۀ رخـــــسار یک نفر

« امضاء محفوظ »

 

 
X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.