آرشیف
یک قطعه شعر
غلام محمد نقشبندی
ازآن شــراب لـب لـعـل آن حـرف شـیـن آمــد بـه یــاد آتـش فـتـاد بـه خـال دل چـون طورسین آمد به یاد
گــوئـی کــه: (تـحـت الـنـهـار) نـمــوده خـا ومـیـم ورا کــوثـر زلـب لـعــل یـار خـلــد بـــریـــن آمـد بـیــاد
گــوئــی: ز عـیـن عـارضـش خـاجـی ززلـف فـابه رو مـدغـم بـه واووزاویـا خــود دلـبــریــن آمـد بـیــاد
گـوئـی: آتـش ز عـارضـیـن چـورعـد زلـیـن زلـف او کردست وشارت واتصال چون اخـگـرین آمد بیاد
گــوئی: زیـنــت نــاخــن اسـت یــامـو، حـنـای نـازنین این خون دل به کف دست چون زیـوریـن آمد بیاد
مژگان صف به صف یار ضربه بی توپ تانک و تیر شـمـشـیـرزده به خـال دل چـون خـنجرین آمد بیاد
گـوئـی: کـه عـیـن و مـیـم وراشمشیر کشیده از نیام شکسته صف به صف عدوقـویـتـریـن آمـد بـیـاد
یـادی زعـیـن و ثــاومــیــم، الــف ونــون مــدغـمـش در جمع گرفت کلام حق جـامـع تـریـن آمـد بـیـاد
یـا ایـنـکـه: عـیـن ولام ویـا شـمـشیـر گـرفته درغزا با د ال و لام و دال ولام شجـاع تـریـن آمـد بـیـاد
قـــدرت ذال ذات حــق پـــدیـــد آورده کـــاف ونــــون درتـحـت قـول ( امــره) جـــان آفــریـن آمـد بـیاد
پــرتــوصـــاد صـفـتــش آن عـیـــن و لام نــازنــیـــن میمی مدغم به لام او، بین گـوهـریـن آمـد بـیـاد
رفـتـسـت فـکـر خــام مــن درسـوی قـاف قــدرتــش آن کــاف ونـون صـنـعـتـش تـاآخـریـن آمـد بـیـاد
الــف و لام نمــود زخـودهـم سـیـن وتامدغم به خود زسـطـر (اوفـوا) عـیـن وهـا دال دیرین آمد بیاد
گــوئـــی: نـقــاش از ازل درشـیــن قـــاف نـقـشـبـنـد
زده رقـم بـه عـیـن و شـیــن قــاف قــریـن آمـد بیـاد
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور