X

آرشیف

کعـــــبۀ دل

چـــراغ دین وداد از صر صر ا یام مـی لـرزد

فــروغ حـریت در ظلمت ایـن شــام می لرزد

 

بشر ا ز ملک هستی کاروان سوی عدم بسته

درین وادی زبیم د یو در هـــر گام می لـرزد

 

حیاء وعـفت ومهـــر ووفـــا وفکـــر و دانش

همه چون برگ بید از مرد م بد نام مـی لرزد

 

زمین از شــر فــرزندان آدم گشـــته نـــا آرام

کنون از فتنه هـا شان چرخ نیلی فام می لرزد

 

نویسد عصر ما این حالت خونبار را با خون

قلم در پنجـه اش از محنت وآلام مـــــی لر زد

 

چنان پیچـد به پیچ گیسویش آن پیکـر زیــبا

کــه آهـوی ختن در حلقه های دام مـی لـــرزد

 

زحیله سـازی شیخ حــرم ای مستمند امـروز

مقیـــم کعبــۀ دل عــارف بســــطام می لرزد

 

مستمند{ غوری}
 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.