X

آرشیف

اشعهء امید

 

نمیدانم چی گویم روی تو مهتاب یا خورشید
که نوردیده ام برچید و روی حسن تو تابید

چراغ طلعت تو بر همه آفاق نور افشان
شب ازخجلت نهان شد درحجاب و چهره اش پوشید

خیال زنده درهرگوشه فارغ گشت ازفردوس
دمی که هر نگاهت اشعهء امید را پاشید

خطا گفتم اگر گفتم که دردت سوخت جانم را
شکیبایی رمید از من، بیتابی به من بالید

ندارم آرزوی صورت خوبان زیبا رو
که لطف دیدن هرخوبروازاین نظر افتید

چه عالم بود یارب آن نفس که آمدی پیشم
نگاهم غرق دراشک و دلم در سینه ام لرزید

سر از پا گم نمودم آسمان پرواز کرد از سر
زمین بیتاب شد در زیر پایم ریزه شد پاشید

گرفتم دست «واهب» تا نجات آید حالم را
ز بیهوشی زدستم رفت برخاک درت غلطید

 

01-09-2011
صالحه وهاب واصل
هالند

 

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.