آرشیف
نفس محبوس
عبدالله فرحمند
ز روزن های کور کلبه من
سرانگشتان خورشید
دریغا سخت سرد است
به روزن های کور کلبه من
دریغا آسمان یک زهرخند است
و پهنای شفقها
ز روزن های تنگ من چه تنگ است
این را بار ها تکرار میکردم
و آن را میفشردم روی عمق سرد آیینه
تا یکروز دیدم
درون آیینه یک شمع میمرد
یک رویایی می آزرد
یک جنگل درون دوزخی میسوخت
و یک شیون همی ترکید و میگفت
وجود سرد از تست
نگاه کینه ورز و تنگ از تست
تو خود در دست هایت خار کاریدی
و بر گوشت دروغی ریختی بی باک
تا از اضطراب و مرگ بگریزی
و لیکن باز دردیوار هایی خویش زندانی
تو ای آهنگ نا هنجار از گورت برون آ
برون از جسم سردت آسمان آبیست آبیست
سراسر در شفقها
فروهشتست گیسو هایی خورشید
ولی هرگز نخواهی دید
تا من در تو مدفون
تا من در تو بیرنگ
تا من در تو گمنام
تمام این دیر خسپیدم
درون جسم گل آلود و سردت
و ماندم
چو رنگ کم بها در پیش چشمت
و یک رسم معلق رویی دیوار
مرا برکن و بشکن
که من هرگز نخواهم بود در دنیایی معکوس
در دنیایی بد اخم
در دنیایی پر اشک
برون آ
مرا در شهر خواهی یافت
عبدالله فرحمند
کابل
حوت – ۱۳۸۷
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور