آرشیف

2014-12-27

نجيب الله صبا

گروپ نو تفنگ و بی منطق

تمام عزیزان خواننده وبسایت جام غور را سلام و احترام دارم! میخواهم در ارتباط به بدتر شدن اوضاع ولسوالی دولتیار، جست وخیز های تعداد از کسان و ضعف دولت نکاتی را خاطر نشان کنم. درین روزها از دزدی ها، چور و چپاول اموال مسافرین بی گناه، اختطاف مردم بی گناه و بسته شدن راه سخن میشنویم که بسیار جای تاسف است.
واقعن این همه از دست چی کسانی سر میزند؟ آنها واقعن چی میخواهند؟ و چرا راه عموم مردم را بسته میکنند؟ اینها پرسش های اند که به جرات زیاد پاسخ به همه آنها میشه گفت که آنها دیوانه هستند و کار های دور از انسانیت و عقلانیت میکنند.
یک دختر شوهر اش را دوست نداشته و به همرای کسی دیگر فرار کرده، این چه ربطی به شهریار و امثال آن دارد؟ در حالیکه دولت است، متنفذین قومی است،شوهر قبلی دختر است ، پدر دختر است ، پدر پسر است و دختر همرای شوهر جدیداش نیز است. یگانه دلیل که آقای شهریار به خود دارد میگوید که غیرت افغانی اش قبول ندارد که ناموس اش به دست دیگران باشد. من به جواب این دلیل بی منطق ایشان چنین جواب میدهم. که عزیز دلم! همان غیرت را به ناموس ات نیز تلقین کن که همرای کسی دیگر نرود، چونکه گناه جوانان مردم نیست خرابی از ناموس جناب است.
از حرکات جناب شهریار چنین نتیجه گرفته میشود که همان غیرت که از آن میلافت در وجودش خبری نیست، اگر هست چرا جان خود را و افراداش به خطر نمی اندازد که مهربانی کنند تشریف ببرند به دهکده گری پسر و دختر را بگیرند و مجازات کنند، همچو بزدلانه مانند دزدان ازکوه های دور دست بالای دهکده ی گری فیر میکند که این کار را یک زن ویا یک طفل هم کرده میتواند. دفاع از ناموس به چنین بز دلی نمیشود عزیز دلم درین کار غیرت و جرات به کار است که متاسفانه در وجود هیچکدام تان دیده نمیشود.
و گاهی هم آقای شهریار میگوید که فرار یک زن شوهر دار با کسی دیگراز نظر دین مبین اسلام جرم است، این حرف شان درست است اما فروختن یک دختر بدون رضایت اش نیز از دیدگاه دین مبین اسلام جرم است که فرار دختر گواهی به زور فروختن اش است.
و اما میرسیم به اینکه قوم بای بغه چرا به شهریار واکنش نشان نداده؟ سوالی است که جواب آنرا باید محترم سناتور صاحب معاون احمد خان بدهد چرا که کلان و رهبر قوم است و مردم به ایشان احترام زیاد قایل هستند شاید آنها نمیخواهند که بکسی بدی کنند ویا موضوع به بدی حل شود، با وجود این هم مردم بارها آمادگی گرفتن که به مخالفت سناتور صاحب مواجه شدند وگرنه راندن و گم کردن شهریار کار نیمه روز این قوم است که به این ادعایم هیچ جای شک نیست.
و اما دولت تا حالا چی کاری کرده؟ دولت بار ها شهریار را به مرکز ولایت آورده و به ایشان نصیحت کردند و دوباره به خانه اش با یک تدابیر خاص امنیتی و احترامانه بردند که انگار یک قهرمانی بزرگ را کرده باشد. آیا با چنین برخورد با مجرمین میشود حکومت کرد؟ ویا نام آنرا حکومت نامید؟ نخیر اگر هرکس باشد فکر میکند که بهترین کار را کرده است بخاطریکه دولت از جنایت اش استقبال میکند. بالاخره قبلا خواسته هایش محدود بود اما حالا با طالبان و گروه های خرابکار و غلامان پاکستان روابط بر قرار کرده که آتش زدن یک باب مکتب اولین دست آورد اش به با داران اش است.