آرشیف

2014-12-12

الحاج استاد محمد قاسیم علم

نقش ریاست محیط زیست در رفع مشکلات زیست محیطی افغانستان

اول باید عرض کنم که عمر مشکلاتن زیست محیطی در شهر ها وحتی دشت ها وصحرا های افغانستان صد برابر از عمر ریاست محیط زیست بیشتر است.این ریاست خیلی نو پای جوان کم تجربه وکم صلاحیت است بناءٌ این ریاست در کاهش ومحو مشکلات زیست محیطی در کشوری مانند افغانستان نقش بسیاری کمی میتواند داشته باشد بخاطر اینکه شهر ها کانالیزیسیون ندارد ویا فابریکات ومنابع تولید در بین شهر ها بحالت فرسودگی رسیده ووسائل وابزار تولید کننده مواد کاربنی صد ها سال قبل بدون معیار های زیست محیطی در جامعه وخصوصا شهر ها جا افتاده وحال فکر کنید این ریاست تازه بنیاد چند سال باید کار کند تا دوباره چرخه ماشین محیط زیست را بحالت نور مال آن بر گرداند.

ریاست محیط زیست عضو یک پیکر واحد حکومت

 همانطوریکه میدانید حکومت بمثابه یک پیکر واحد از چندین ارگان بنام وزارتها وریاستها تشکیل یافته که وظائیف هر کدام مشخص است مثل اینکه وظائف چشم وکوش وبینی ودست وپای در وجود انسان مشخص است ریاست محیط زیست هم یک عضوی است از وجود حکومت که وظائف آن تشخیص وتثبیت محیط زیست سالم برای شهر وندان استودر ساخت وساز شهرک ها وفابریکات تولیدی حق نه گفتن را دارد.یعنی در ساخت وساز شهر ها یکی از مشاورین ومتخصصین زیست محیطی در کنار وزارت شهر سازی وشهر داری ها نظر خودرا ابراز ودر صورتیکه پلان واجد شرائط محیط زیست نباشد بپای نقشه ویا پلان امضا نمیکند هرگاه سازمان محیط زیست پلان شهری را تأئید نکرده باشد در مورد تبعات منفی زیست محیطی هیچ مسئولیت هم ندارد.نظر سازمان محیط زیست تقریبا حیثیت قانونی دارد البته نیرو تطبیق کننده ندارد این وزارت خانه های اجرا کننده قانون اند تا پلان شهری را مطالعه اگر پلان مطابق معیار نباشد اجازه اعمار آنرا ندهند یعنی ریاست محیط زیست یک نقش قانونی دارد نه اجرائی هدایات ومشوره های محیط زیست توسط قوه اجرائیه یا نیرو های حافظ قانون مانند سارنوالی ووزارت داخله تطبیق میشود.

شهر ها کوه ها وصحرا ها ودریا ها ومحیط زیست

اجرای مشوره های ریاست محیط زیست یعنی تطبیق قانون ، لذا به هر پیمانه که شما شاهد تطبیق قانون باشید شاهد عملی شدن سفارشات زیست محیطی نیز خواهید بود در غیر آن تلاشها من حیث یک شعار جنبه اجرائی ندارد.اگر خواسته باشیم حرفی از محیط سالم زیست مطرح شود باید تمام شهرک های افغانستان که فاقد سیتم کانالیسیون ومحیط سبز اند دوباره ویران شوند ویا اینکه وزارت شهر سازی وشهر داری ها با تشکیل کمیسیون مشترک با ریاست محیط زیست راه بدیل را جستجو کنند.در کشور هائیکه محیط زیست مسئولیت دارد صلاحیت آن بحدی است که اگر نظر داد مثلا قصر بخت آور بدون معیار های زیست محیطی ساخته شده وبرای شهر وندان مضر است عاجل چپه میشود اما در افغانستان کسانیکه شهرک میسازند تا هنوز خبر ندارند درین کشور ساز مان بنام محیط زیست وجود دارد.

حمایت از شرائط زیست محیطی در کوه ها ودریا ها

میگویند نسبت زور گوئی زور مندان در شهر ها قانون تطبیق نمیشود ، چه فکر میکنید در کوه ها ودره هائیکه امنیت نیست ویا صلاحیت بدستی کسی است که رئیس محیط زیست باید به اجازۀ آن از راه عبور کند چگونه میتوان حرفی از حفظ جنگلات ورشد سبزیجات وحمایت ماهی هخا وحیوامنات وحشی بمیان آورد؟اما در کوه ها وصحرا ها ودر یا ها نیز محیط زیست صد مه می بنید مثلا جنگلات بی رویه قطع میشود ونباتات مفید از دشت ها وصحرا از ریشه کنده میشود ودر دریا ها ماهی ها ودر کوه ها حیوانات شکار میشود درین صورت ریاست محیط زیست چه مسئولیت دارد؟ مسلما ریاست محیط زیست در تمام شرائط همین مسئولیت را دارد که به نهادهای مختلف دولتی ومردم ابلاغ کند که شکار حیوانات وپرندگان قطع اشجار وحریق جنگلات وشکار غیر قانونی ماهی ها مطابق مواد قانون ممنوع است..اگر در ختان قطع میشود ویا فابریکات تولیدی بین شهر فعالیت میکنند ویا جنریتور های کهنه ووسائل نقلیه کهنه با استفاده از تیل بی کیفیت زهر تولید میکند این وظیفه نیرو های امنیتی است تا جلو این تخطی های ضد زیست محیطی را بگیرند.لذا ریاست محیط زیست هیچ نقش اجرائی ندارد.برخی دوستان فکر میکنند ریاست محیط زیست باغبان باشی عمومی کشور است که باید نهال بنشاند وباز هر صبح برود از نهال ها مراقبت کند.نه خیر ریاست محیط ساحات سبز را مشخص میسازد واضرار زیست محیطی را به ادارات ومردم یاد داشت میدهد.ومیگوید این فعالیتها در عرصه شهر سازی ویا مسائل طبیعی به محیط زیست ضرر دارد .بایداینجا نهال غرس شود واینجا چمن واینجا پارک های تفریحی حالا ریاست حفظ ومراقبت شهری وظیفه دارد تا از ساحات سبز وابزار سبز پاسداری کند ومتخلفین را به سارنوالی معرفی کند ونیرو های امنیتی هم نقش خودرا ایفا نمایند.

شناخت درست از صلاحیتها ومسئولیت ها

صلاحیتها ومسئولیتهای هر اداره از تشکیل واستقامت های کاری آن مشخص میگردد ومسئولیتها متناسب با صلاحیتها خواهد بود یعنی ریاست محیط زیست وقتی مسئول است که در مورد خطرات زیست محیطی پروژه ها نظر نداده باشد ویا به پای پلانهای امضا کرده باشد که عواقب ناگوار به محیط زیست داشته باشد.مثلا در شهرک هائیکه نیاز مندی ها زیست محیطی در آن پیشبینی نشده باشد واز طرف ریاست محیط زیست مهر تأئید بر آن گذاشته نشده باشد ریاست محیط زیست هیچنوع مسئولیتی در قبال بد شدن شرائط بد محیط زیست آن منطقه ندارد این ارگانهی امنیتی ونهاد های حافظ قانون اند تا نقشه را ملاحظ ونظر ریاست محیط زیست را جو یا شوند. مثلا وزارت شهر سازی ویا شهر داری ما ستر پلان شهری را بدون ملا حظه ریاست محیط زیست عملی میسازد.اگر درین شهرک ویا قسمتی از شهرک ساحه سبز در نظر گرفته نشده باشد ویا منابع تولیدی مانند پارک های صنعتی در بین شهر ویا نزدیکی شهر باشد وگاز ها وبخار ها وکاربن های بی حد باعث بدی محیط زیست شود محیط زیست هیچنوع مسئولیتی ندارد.چون محیط زیست چنین پلانی را تأئید نکرده. طوریکه مشاهده میشود محترم رحمتی والی ولایت غور تا هنوزبه مسائل بسیار حاد وجدی در ولایت توجه کرده اند که مهمترینش مسئله تأ مین امنیت، تطبیقرقانون ، حفظ ومراقبت از سر مایه های ملی حتی در کوه ها ودریا هاست. درک وتشخیص عالی مقام ولایت از نیاز های شدید ومبرم مردم مارا توفیق خواهد داد تا بسیاری از مشکلات را حل کنیم واین توجه میتواند بر تمام ادارات از جمله محیط زیست اثر مثبت داشته باشد واگر در گذشته چنین توجه به امنیت ومحیط زیست میشد حالا ما دچار این مشکلات نمی بودیم.
ریاست محیط زیست بطور کل نظرات کار شناسانه وتخصصی خودرا اینگونه ارائه کرده میتواند ، مثلا کابل را برای معیشت چهار میلون انسان پیشبینی میکند دولت از توزیع زمین به مراجعین خارج از کابل خود داری کند ویا قانون شهر ندی را تنظیم کند طوریکه هیچکس خودسر نتواند هر جائیکه خاست لنگر اندازد در حالیکه مسئولین شهر از حضور شان هیچ اطلاعی ندارند لذا باید همه شهر وندان در همه شهر ها راجستر ونقل وانتقال شان از یک شهر به شهر دیگر به توافق شاروالیها باشد. ویا هیچ جنریتور در محلات مسکونی فعال نباشد مگر اینکه شرائط ایمنی آن از طرف ریاست محیط زیست تأئید شده باشد، در تسخین وتطبیخ از پلاستیک واشیای آلوده استفاده نشود،یا تیل ها ومواد سوخت باید از طرف متخصصین کنترول شود ، وسائل نقلیه کهنه وارد شهر نشوند ویا عبور ومرور موتر های بارکش باید محدود باشد. واگردر همه این حالتها هیچ یکی از ادارات ذی ربط نظر ریاست محیط زیست را مراعات نمیکند در صورت بد شدن محیط زیست یعنی آب وهوا ، خاک ومنابع طبیعی وگیاهان همه که آلوده شود نباید محیط زیست را ملامت ساخت. در آن صورت قوت های اجرائیه ملامت اند که چرا قانون ودساتیر ادارۀ محیط زیست را تطبیق نکردند. 
ریاست محیط زیست تنها طرح تخصصی خودرا ذریعه مکتوب به همه ادارات میفرستد ومتخطی را به ارگانها ذ یربط معرفی میکند بیشتر ازآن حق ندارد تا جلو اعمار تعمیر ها را بگیرد ویا از نهال ها نظارت کند وعامل را دستگیر کند چون این وظیفه حفظ ومراقبت شهر داری است ، ویا اینکه ریاست محیط زیست اعلان میکند که و یران کردن جنگل ها، فرسایش خاک، قطع جنگلات و.ایجاد کویر های زیاد و کاهش زمین های کشاورزی، تهی شدن دریاها از ذخایر آب ، بهره برداری بی رویه ازمنابع معدنی، انقراض گونه های گیاهی وجانوری،آلودگی هوا وآب وخاک ازشناخته شده ترین جنبه های ویرانی وآلودگی سیاره زمین به شمارمی رود. اینهارا باید مردم بدانند وریاست محیط زیست ضمن ابلاغیه ها وإعلامیه ها همه ادارات ومردم را آگاه میسازد وبس.ولی بیشتر از آن صلاحیت ندارد خصوصا در شرائط فعلی که بسیاری ها از دفاتر خود بیرون نمیشوند ریاست محیط زیست هم نمیتواند از کوه ها ودره ها نظارت وحفاظت کنند.امید وارم با مطالعه این مطلب صلاحیتها ومسئولیتهای ریاست محیط زیست برای دوستان روشن شده باشد.واگر کسی نهال را از بیخ میکشد ویا سرک را آلوده میسازد ما میتوانیم ایشان را به ادارات با صلاحیت معرفی کنیم واین کار همه ارگانهاست نه تنها محیط زیست حمایت از قانون وسر مایه های ملی وجیبه ملیست نه از یک اداره.