آرشیف

2015-1-3

ف. بری

مــــــدعیان رهبــــــــــری

چون نیند واقف زعدل و داوری
هر یکی خواهــــــد مقام رهبری

میل شان برثروت و جا و جلال
عزم شان بردزدی وغارتگری

دانش و تقـــــوا ندارد اعتبـــار
ثروت و قدرت نمادِ بهتری

بهر نظم و اعتــلای این وطن
عاری از بر نامه و از باوری

عاشق جا و مقام و ثروت اند
چون رسد ازهردیار وهردری

میدرایند درلباس رنگ رنگ
بهر افسون و فریب و دلبری

آزموده سرمه اند درچشم خلق
خاک میپاشند به چشم مشتری

از چپاول ازقصاوت هر یکی
کوی سبقت میبرند از دیگری

وهم وظلمت تیره گردانیده راه
راه نیابد خبرت و روشنگری

شبروان در ظلمت وهم و دغا
می شـــوند سالار نظم بربری

ملتی در بنـــــــد اوهام و فریب
میکشند رنج فساد وخود سری

گر شوند اگاه از نیروی خلق
می زدایند فتنه و جــادو گری

میگشایند ره به ســــوی آفتاب
محو دارند ظلمت وخیره سری

نور علم و معرفت سازد بری
ملک آبـــــاد و صفای رهبری