آرشیف

2015-2-3

نیک اندیش

شهر تاریخی هرات ، در چنگال قبیله

 

بلی هموطن ! حکومت قومی وقبیله وی اقای کرزی، بنام دموکراسی غربی مانند همتباران خلقیش ، همه جاهای سرزمین که در آن قوم اوغان کمترند ویا وجود ندارند، در انحصار ظالمانه ی همتبارانش قرار میدهد وسرنوشت مردمان با فرهنگ وبا تاریخ این دیار واین مرزوبوم را بدست ، سبکسران خرد باخته ی غرق در تعصب قومی وتباری می سپارد وفکر میکند که به اهداف شومش نایل خواهد شد؛

        دراین روزها ما شاهد جابجای ارگانهای امنیتی واداری ولایت هرات باستان هستیم وبا تآسف بحال نمایندگانیکه بخاطرحقوق مردم هرات، اعتصاب کرده بودند، ولی دراین تغییرات زبانشان هم بگویش سخن باز نشد؛ همه شاهدند که حکومت دموکراسی آقای کرزی دراین ولایت ، دست به چه شهکاریهای زده است. از قوماندان امنیه، ریس امنیت، والی وقوماندان قول اردو گرفته تا سایر مقامهای رهبری همه را یکسره تبدیل کرد وبجایشان، کسانی را نصب کرد ومیکند که، از هیچ لحاظ با این مردم وبا این فرهنگ نزدیکی ندارند واز حال واحوال این سرای کهن بیخبرند. کسی که از یک منطقه شناخت نداشته باشد، از نظر فرهنگی وبینش مردمی فرق داشته باشد وبه طور عمدی در این پستها نصب ووظیفه سپرده شده باشد، شما خود قضاوت کنید که ، بحال این دیار مفید خواهند بود؟

       آیا مردم هرات شایستگی این را نداشتند که از بین خودشان واز فرزندان خودشان، والی وقوماندان وریس امنیتشان تعیین میگردید؟ یا آقای کرزی در فکر تباهی هرات باستان وارجل سازی فرهنگ اصیل این مردم است؟ یا اینکه به دوستان بین المللش نشان میدهد که در هرات کسی یافت نمیشود که از عهده اداره ای ولایت برآید ویوسف خان نورستانی آمده از غرب ، بهتر میتواند که در تعیین سرنوشت هراتیها نقش به سزا داشته باشد؛

    هراتیان با شهامت بدانید وآگاه باشید که، در هرات از روزیکه اقای کرزی  به کرسی ریاست جمهوری تکیه زده است، تا امروز توطه جریان دارد وناقلین که در زمان اسماعیل خان ، نتوانستند دست به غصب زمینهای هرات بزنند، امروز با نیرنگهای که این حکومت مزدور قومگرای پشتونوال، در سرنوشت هرات رقم میزند، نتیجه ای این تغیرات را خود گواه روشن خواهید بود.

     آخر فرق رژیم کرزی با دوره ظاهر وداود در چه است؟ آنها هم بر مردم والی تحمیل میکردند واین آقا نیز در خر جهالت تحمیل والی بر مردم سوار است ونامش را دموکراسی گذاشته است ؛ اما دریغ وصد دریغ که مردم ادب پرور وبا خرد هرات فرهنگ آفرین ، از خود هیچ حرکت وواکنشی نشان نمیدهند وتحت تلقین نا رواییهای حاکمان جبار قرار گرفته اند ویارای گرفتن حق خویش را مانند سایر ولایات دیگر در شمال وغرب وجنوب ندارند ! تازمانیکه تناب تعیین سرنوشت مردم بدست حاکمان ظالم وقومگرایان بی عاطفه قرار داشته باشد، ولایات واین سرزمین روی خوش وآرامی وآبادی را نخواهد دید.

       من بطور نمونه از والیان یاد میکنم که، جناب آقای کرزی تحت نام دموکراسی بر مردمان این سرزمین تحمیل کرده است ومردم هم توان بلند کردن صدای خویش را ندارند با تآسف :

     بدخشان در شمالشرق والی پشتون ؛ وعضوی حزب جنایتکار گلبدین شیاد.

     تخار در شمال ، والی عضو برحال حزب بدنام گلبدین آدمکش ؛ بدتر از هر پشتون متعصب ،

      قندز در شمال، والی عمر خان پشتون ؛

      بغلان در شمال، والی بارکزی پشتون ،

      سمنگان در شمال والی پشتون ویکی از فراریان میمنه است که در اثر تعصب وبد کاری از منطقه فرار کرده است.

       مزار بلخ بامی در شمال والی، استاد اعطا محمد نور، فرزند بلخ و نوآفرین وموفق در کارهایش که چشم بعضی هارا کورساخته است وفرهنگ بلخ نامی را دوباره بر اصلش بر میگرداند، این نمونه فرزندیست که با شناخت از ولایتش کارایی دارد.

       جوزجان در شمال والی، از دیگر ولایت وشخص وفادار به آقای کرزی دو رگه، پشتون وازبیک ممکن .

       سرپل در شمال کشور والی، عضوی بر حال حزب اسلامی گلبدین ویکی از تاجیکان خود فروخته ای هویت باخته روزگار.

       ولایت بادغیس درشمالغرب ، والی پشتون ،

       ولایت غور در مرکز کشور والی سید فارسی دری زبان وقبلآ والی سرپل بود.

       ولایت هرات در غرب کشور والی پشتون وگماشته ای غرب ویک آدم نظامی که قبلآ معاون وزیر دفاع بوده است واینچنین کس را آقای کرزی بخاطر سرکوب مردم هرات فرستاده است ، نه خدمتگذار ؛

      فراه در غرب هم والی پشتون یا ممکن بلوچ باشد

      نیمروز نیز یا پشتون ویا بلوچ..

       هلمند در جنوب کشور والی پشتون واز دیگر ولایت بر آن مردم تحمیل شده است واین هم بی احترامی در حق مردم هلمند تاریخی است که سرنوشت آنها در دست فرزند خودشان نیست.

      قندهار در جنوب هم والی پشتون وبخاطر داد وگرفت مواد کشنده ای مخدر ومافیایی مواد طور متواتر در تغیر است.

      خوست در جنوب والی از محل و��شتون است

      پکتیا در جنوب والی کسی است که میبایست در زندان ، با دیگر جانیان جان گیر بسر میبرد ولی اقای کرزی از اینکه به گلبدین شیاد وعده داده است ومامور کشتن مردم شبرغان بود ودراین کار موفق بدرآمد، اول مشاور خودش وبعد والی پکتیا مقررش کرد که این آقا همان جنایتکار شناخته شده ی همه آقا جمعه خان همدرد است .

     ولایت پکتیکا در جنوب والی پشتون

      ولایت ننگرهار نیز والی پشتون واز قندهار است وتا جای در کارهایش موفق میباشد واگر در قندهار میبود شاید بیشتر مصدر خدمت میگردید؛

      ولایت لغمان در شرق والی پشتون وممکن از محل باشد.

      ولایت کنرها در شرق والی پشتون وممکن از وردک باشد. لازم است که از کنر میبود.

      ولایت کابل ، مهد فرهنگ ومرکز کشور، دارنده چهارملیون نفوس، والی پشتون ویکی از قاچاقبران شناخته شده ای ولایت ننگرهار است، به نظر من والی بودن این شخص توهین آشکارا به کابل وکابلیان گرامی است.

     ولایت وردک والی پشتون واز وردک میباشد.

      ولایت تاریخی غزنی والی پشتون ومردمان آنجا نا راضی وامنیت در هم وبرهم وتجارت اقای کرزی چالان.

      ولایت بامیان والی یک خانم است که از همان تبار میباشد ونقش مهم در آرامی بامیان داشته ولی حکومت مرکزی ، در بازسازی این ولایت بیشرمانه هیچ کاریکه در خور آن مردم پاک نهاد باشد ، نکرده است.

     ولایت دایکندی هم والی از همان مردم است ولی چندان راضی نیستند.

      ولایت پنجشیر والی از خود محل است ولی دولت مرکزی واقای احدی دراین ولایت نیز بازسازی نکرده است وهمه پولها در راه توسعه افغان ملت ورشد وقوت طالبان کرام صرف میشود ومردم افغانستان از این نیرنگ نا آگاهند با تآسف !

      ولایت پروان والی… نمیدانم

      ولایت کاپیسا والی ممکن تاجیک باشد، اما باشندگان کاپیسا از کار کردهایش راضی نمیباشند.

هم میهنان عزیز ! خود قضاوت نماید که دولت اقای کرزی را چگونه دولت بنامیم واین دموکراسی قلابی قبیله گرایانه ای این مرد را در قالب کدام دموکراسیهای جهان پیوند دهیم، به این پرسشها شما قلم بدستان فرهیخته پاسخ بدهید.

                                                                                                               نیک اندیش