آرشیف

2015-1-16

مسعود اندیشمند

راه پیمایی صلح و عشق طالبان پاکستانی و هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی

 

 
 
 
هفته نامه – The Economist[i] –  13 تا 19 اکتوبر 2012
 
به تاریخ 9 اکتوبر سال جاری تحریک اسلامی طالبان پاکستانی ملاله یوسفزی یک دختر 14 ساله را در سرش به گلوله زدند.  قابل ملاحظه این است که ملالی فقط در سن11 سالگی به نوشتن منظم وقایع  شنیع حکمرانی طالبان در زادگاهش سوات در شمال پاکستان آغاز نمود. وی این نوشته ها را در یک دفترچه خاطرات خود می نوشت که توسط بخش اردوی بی بی سی پخش و دنبال میگردید. این زمانی بود که اکثر پاکستانی ها در مورد سبعیت طالبان زیر نام اسلام آگاه نبودند. اصرار ملالی این بود که این حق دختران است که بتوانند به مدرسه بروند. طالبان پاکستانی که ادعای مسؤلیت این حمله را گرفتند، گفتند که ملالی را بخاطر این هدف حمله قرار دادند چون وی دیدگاه غربی و سکولار را ترویج میداد. (بعد از عمل جراحی اضطراری وی نجات یافت و فعلا وضعیتش در حال بهتر شدن است.)
 
این واقعه بلافاصله بعد از راه پیمایی دو روزه ی "مارش صلح" بر علیه حملات هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی که شبه نظامیان مظنون اسلامگرا را در مناطق قبیله یی پاکستان در نزدیکی مرز افغانستان مورد هدف قرار میدهد، صورت گرفته است. در رأس یک کاروان موتر که به آهستگی از پایتختِ کشور، اسلام آباد، بسوی مناطق قبیله یی در حرکت بود، عمران خان کریکیتر مشهور سابق پاکستان که حالا سیاستمدار است، قرار داشت. جمعیت کوچک ولی مشتاق عمران خان را همراهی میکردند. آقای خان خواستار پایان حملات موشکی هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی و خواستار پایان دادن عملیات نظامی خود پاکستان  علیه طالبان داخلی (طالبان پاکستانی که در پاکستان رشد میکنند)، شد. در عوض، آقای خان از مذاکرات صلح بی قید و شرط با شبه نظامیان، دفاع و پشتیبانی میکند.
 
آقای خان قاطعانه مخالف افراط گرایی خشونت آمیز است و همچنان حمله بر ملالی برای وی مانند هرکس دیگر خیلی تلخ بوده است. وی او را "یک دختر با شهامتِ پاکستان" خواند. اما وقتی از وی پرسیده شد که طالبان پاکستانی را محکوم کند، وی جواب داد: "وقتی من اینجا نشسته اظهارات بزرگ علیه طالبان میکنم، چه کسی کاری گران حزب من را از دست طالبان نجات میدهد؟"
 
موضع آقای خان در مورد خشونت طالبان، واکنش به حملات هواپیماهای بدون سرنشین امریکا و حضور امریکا در افغانستان است. اما این (با درنظرداشت موضع آقای خان درین مورد) به ندرت توضیح میدهد که چرا طالبان پاکستانی یک دانش آموز را هدف حمله قرار دادند و هشدار دادند که اگر وی جان سالم به در برد دوباره دنبال وی خواهند آمد. و نه هیچ چیزی دیگری نشان میدهد که طالبان پاکستان علاقمند گفت و گو با عمران خان و یا حکومت کنونی پاکستان باشد. درواقع، آجندای روشن طالبان پاکستانی تسلط داشتن بر پاکستان است. آنها خواستار تحمیل نمودن اسلام قرون وسطی با ایدیولوژی القاعده که بسیاری از همتاهای مسلمان خود را مرتد تلقی میکنند و کشتار آنها را توجیه میکنند، هستند.  حکومت آصف علی زرداری، حزب عمده مخالف به رهبری نواز شریف و نیروهای مسلح پاکستان در مجموع بخاطر آموزش مردم عادی در مورد طالبان پاکستانی خیلی کم کار کرده اند.  حمله بر ملالی با وجود حضور سنگین نظامی در سوات انجام یافت؛ و در سال 2009 ارتش پاکستان یک عملیاتی را راه اندازی کرده بودند که ظاهرا منطقه سوات  را از شبه نظامیان پاکسازی کرده بود.
 
آقای خان موضوع هواپیماهای بدون سرنشین امریکا و مذاکرات صلح (با طالبان) را عنصر مرکزی سیاست خود ساخته است.  وی اصرار میورزد که هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی بیشتر شهروندان بیگناه را میکشد. با توجه به اینکه حملات هوا پیماهای بدون سرنشین در مناطق قبیله ای سنگلاخی که برای بیگانگان، منطقه ی ممنوعه است، دانستن سطح واقعی تلفات غیر نظامیان غیر ممکن است. طبق یک سرشماری توسط New American Foundation (بنیاد امریکای نوین) یک گروپ کارشناس دولتی واشنگتن، براساس گزارش های مطبوعاتی پاکستان، از سال 2004 بدین سو تقریبن 3200 نفر توسط  هواپیماهای بدون سرنشین کشته شده است که درین میان میزان تلفات غیر نظامیان 15 در صد بوده است. نظامیان امریکایی معتقد اند که میزان تلفات غیر نظامیان خیلی پایین تر از 15 در صد است. شبه نظامیانیکه توسط این هواپیماها کشته شده است، رهبر پیشین طالبان پاکستانی، بیت الله محسود و ابن امین معروف به قصاب سوات بود، را شامل است. تقریباً همه ی فرماندهان ارشد القاعده درین مناطق نیز کشته شده اند. در مقایسه با تلفات غیر نظامیان توسط هواپیماهای بدون سر نشین، طبق ارقامیکه توسط South Asia Terrorism Portal  (منبع آمار و ارقام گیری موضوعاتی مربوط به تروریزم) پیگیری شده است، طالبان پاکستانی و هم پیمانانشان از سال 2003 بدین سو 14427 غیر نظامیان و 4670 سرباز و پلیس را کشته اند.
 
از سال گذشته بدین سو آقای عمران خان بحیث یک سیاستمدار از محبوبیت قابل ملاحظه ی برخوردار بوده است. شش ماه پیش نظر به یک نظرسنجی که توسط International Republican Institute  موسسه بین المللی جمهوریخواهان، یک سازمان امریکایی صورت گرفته بود، عمران خان بحیث یک رهبر سیاسی پیشتاز درین نظر سنجی تلقی شده بود.  پیام سیاسی آقای خان که وعده ی وی به مردم پاکستان تغیر و یک سیاست نو عاری از فساد است که بخصوص پاکستان در حالت فعلی به آن ضرورت دارد، پشتیبانی بیشتری در بین مردم پیدا کرده بود. اما در حال حاضر نظر به سازمان ذکر شده ی بالا، حزب خان تحریک انصاف را در مقام دوم با حمایت 24 در صد، چهار امتیاز کمتر، بعد از آقای شریف نشان میدهد.
 
موج شهرتِ امسالِ آقای خان پشتیبانی سیاستمداران شناخته شده از جریانات اصلی احزاب سیاسی پاکستان را در برداشته است و همچنان این شخصیت ها با وی پیوسته اند. اما حالا مردم پیوند شخصیت ها و نهاد های مختلف که به حزب آقای خان می پیوندند را زیر سوال قرار میدهند، و میپرسند که آیا با پیوند این نهادها تغیر امکان پذیر خواهد بود؟  با شروع شدن انتخابات در چند ماه دیگر، پیش بینی پیروزی چشمگیر آقای خان کمتر قانع کننده معلوم میشود.
 
 


[i] http://www.economist.com/node/21564596