آرشیف

2015-1-16

مسعود اندیشمند

دور دومِ نـــــا خــــواسته

 
هفته نامه ی انگلیسی The Economist (24-30 اکتوبر 2009)   
 
دور دوم انتخابات در افغانستان فقط یک اصلاحات ظاهری را به دنبال خواهد داشت ولی افغانستان به اصلاحات واقعی و دقیق نیاز دارد.
هشت هفته ی شمارش و شمارش مجدد آرا- و فشار امریکا، انگلیس و فرانسه- طی شد تا رئیس جمهور حامد کرزی حقیقت را بپذیرد: اولین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در بیست ام آگست چنان بی شرمانه توسط حامیان آقای کرزی دزدی گردید که وی دوباره در هفتم نوامبر داخل دور دوم انتخابات با حریف خود عبدالله عبدالله شود. با پذیرش دور دوم انتخابات از حامد کرزی بحیث یک زمامدار، خیلی ستایش گردید. اما در حقیقت وی مانند یک رهبر فاسد اقدام کرده است.
این انتخابات بسیاری چیز های را که در افغانستان نادرست و انحراف کننده است فاش نموده است: فساد داخلی حکومت آقای کرزی، ناتوانی ناتو بخاطر برگذاری امنیت، ناکار آمدی تلاش های غرب برای زمامداری مؤثر و ناکامی ملل متحد در نظارت یک انتخابات شایسته. تنها چیزیکه درباره ی این تقلب گفته می شود این است که تقلب در این انتخاباتِ بدون هدف و تصادفاً اهمیت و اعتبار دو شخصیت را  بالا برده است. این مسئله در قدم اول موقف آقای عبدالله را به عنوان یک رهبر با اعتبار  اپوزیسیون مستحکم کرده است؛ واکنش سرسخت ولی آرام وی به تقلب آشکارا در انتخابات با عث شده است که وی یک زمامدار بهتر نسبت به آقای کرزی باشد.
و همچنان John Kerry جان کِری ریس کمیسیون روابط خارجی سنای امریکا (و یک کاندید ناکام ریاست جمهوری) این را ثابت ساخت که وی شخصیتی است که  قادر به حل مشکل بین المللی میباشد. بعضی ها دیپلوماسی ناگهانی و از قبل پلان نا شده ی  و ی را چنین ارزیابی می کنند که آقای کرزی هنوز هم میتواند که "با فشار بیشتر امریکا" در قدرت بماند. اما اینکه این جریان توسط این سناتور اداره شد بروز نگرانی هایی را در مورد اعتبار و ارزش نمایندگان سرخورده ی دولت اوباما در افغانستان  ایجاد می کند: که این مدیران  Karl Eikenberry کارل آیکنبیری سفیر ایالات متحده ی امریکا در افغانستان و Richard Holbrooke ریچارد هالبروک فرستاده ی ویژه ی امریکا در امور افغانستان و پاکستان که الآن غایب است اند.
دانستن این امر برای آقای کرزی بد نخواهد بود که ازین وضعییت بخاطر بدست آوردن قدرت نمیتواند سوء استفاده کند. ولی هنوز دور دوم انتخابات در افغانستان فقط یک اصلاحات ظاهری را به دنبال خواهد داشت. این انتخابات  قادر به حل و فصل بحران افغانستان نخواهد شد. علاوه براین هیچ کس در واقع طرفدار دور دوم انتخابات نیست: نه آقای کرزی، که ازین می هراسد که حامیان وی یکبار دیگرنخواهند حاضر شوند تا  به پای صندوق های رأی بروند و به وی رأی دهند؛ احتمالاً نه آقای عبدالله که گزینه های دیگر را هم مورد بررسی قرار خواهد داد؛ نه رأی دهندگان که در برابر تهدید طالبان قرار خواهند گرفت؛ نه سازمان ملل متحد که باید سازماندهی تدارکات ورقه ها ی رأی دهی و دیگر امکانات را دوباره پیش از شروع زمستان بر عهده بگیرد؛ و همچمنان نه سربازان ناتو که جان های خود را بخاطر یک انتخاباتی به خطر می اندازند که شفافیت آن بهتر از انتخابات گذشته نخواهد بود.

 

دور دوم نه بلکه بن دوم:

هنوز احتمال این میرود که کرزی در دور دوم دوباره انتخاب گردد، ولی این بار با تلخی  به خواستار های  بیشتر امریکا روبرو خواهد گردید. و راه دیگری که  پیروزی آقای عبدالله باشد احتمال میرود که ناخوشایند تر باشد. او که گویا نصف پشتون و نصف تاجیک است ولی بعنوان عضو مهم اتحاد شمال ضد طالبان برای پشتون ها یک تاجیک شناخته میشود، و برای پاکستان یک همکار و دوست کشور هندوستان است. حتی داکتر عبدالله شاید به این حقیقت پی برده باشد که اشتراک وی در انتخابات شورش میان پشتون های جنوب را بیشتر خواهد ساخت.
یک راه حل بهتر موافقت میان آقای کرزی و آقای عبدالله بر سر طرح دوباره ی کانفرانس بن که در سال 2001 که بعد از فروپاشی طالبان برگزار گردید میباشد. در بعض مواد قانون اساسی باید تجدید نظر صورت بگیرد. اول اینکه سپردن برخی از قدرت از رئیس جمهور به پارلمان و یا هم به "نخست وزیر"؛ و دوم تفویض قدرت از کابل به ولایت ها. برای بسیاری از افغانها چهره ی حکومت رئیس جمهور نه بلکه والیان  ولایات و ولسوال های   ولسوالی ها اند. این اصلاحات در قانون اساسی همچنان می تواند  رسمیت شناختن احزاب را به دنبال داشته باشد، که این امر سیاسی میتواند جایگزین جنگ برای پشتون های محافظه کار گردد.
با وضع کنونی، افغانها مردد اند تا  در انتخابات پارلمانی  بهار آینده به پای صندوق های رای دهی بروند. که در نتیجه این هردو (انتخابات پارلمانی و ولایتی) باید به تعویق انداخته شود تا اینکه پارلمان و ولایات صاحب حاکمان نو گردند و یکجا با انتخابات ریاست جمهوری مثلاً در فاصله ی یک یا دو سال برپا گردد. بنا برین آقای کرزی تنها بعنوان رهبر موقت سر قدرت باقی خواهد ماند و آقای عبدالله میتواند درین جریان ادعای پیروزی در جهت ارتقاء اصلاحات سیاسی کند.
این نوع اصلاحات مستلزم تعهد امریکا و هم پیمانانش برای ثبات در افغانستان، به شمول استقرار نیرو های بیشتر است. این برگزاری بیهوده و نامؤثر دور دوم انتخابات کار آسانی برای توجیه ی فرستادن سربازان خارجی برای جنگ در افغانستان نخواهد بود.  و اما یک روند مؤثر اصلاحات و همکاری دوجانبه در ایجاد مشروعیت مورد نیاز، توسط غرب همواره با حکومت افغانستان یک امر ضروریست تا با هم بتوانند طالبان را شکست دهند.