آرشیف

2015-6-20

جواد رضایی

رابــطـــه اسلام و حقوق بشر

رابطه اسلام وحقوق بشر ازموضوعات بحث برانگیزطی 10 سال اخیردرافغانستان بوده است . عده ای می گویند که حقوق بشرپدیده وارداتی غربی است وبا اسلام مخالف است . عده ای هم می گویند که اسلام با حقوق بشرمخالف نیست بلکه دین مقدس اسلام با لاترین ارزشهای حقوق بشر رادارد.اگررابطه اسلام وحقوق بشر،به شیوه درست آن تبیین شود درخصوص پذیرش ونهادینه شدن حقوق بشردرجامعه افغانستان نقش اساسی ومحوری را خواهد داشت. مقاله حاضرکوششی است تا به این سوال پاسخ بگوید که: آیااسلام با حقوق بشرموافق است یا مخالف؟
درمجموع بین دانشمندان اسلامی وغیراسلامی سه نظریه درمورد رابطه اسلام وحقوق بشرمطرح شده است که آنها را به طور خلاصه مرورمی کنیم:

سه نظریه : 
1- نظریه توافق صد درصد:
 به عقیده برخی ازعلما ودانشمندان حقوق بشر اسلامی وغربی صد درصد با هم توافق دارند .یعنی آنچه راکه اسلام می گوید دقیقا حقوق بشر هم همان رامی گویدوهرآنچه دراسناد بین المللی حقوق بشر است دراسلام نیزهست وهیچ تفاوت میان آن دو وجودندارد.
2- نظریه تعارض صد درصد: به عقیده برخی حقوق بشر اسلامی وحقوق بشر غربی صد درصد باهم درتعارض است .نظریه تضاد بیان می دارد که آموزه های اسلام برخدا محوری می باشد درحالی که آموزه های حقوق بشربه اساس انسان محوری شکل گرفته است .
3- نظریه اشتراک (تعامل): به عقیده برخی ازعلما، حقوق بشر غربی واسلامی نه صد درصد باهم درتوافق هستند ونه صد درصد باهم درتعارض .بلکه بین آموزه های حقوق بشر وآموزه های دین اسلام اشتراکات زیادی وجود دارد ودرحوزه عمل می توانند با همدیگر تعامل داشته با شند.طبق این نظریه حقوق بشر اسلامی وغربی 98 % درصد باهم اشتراکات دارند و2% تفاوت . این تفاوت درموضوع برابری زن ومرد وحق تغییر دین است .

2- نقد نظریات : 
نظریه افراطی نخست (توافق صد درصد) ناشی از ساده سازی وساده انگاری موضوع است ودلایل آن ناشی ازیک قرائت وبرداشت ناقص است که به لحاظ منطقی ارزش ندارد. مشکل اساسی نظریه تفریطی دوم ( تعارض صد درصد) ناشی ازکج فهمی وکج نگری آن است . مشکل اساسی نظریه دوم آن است که رابطه خدا وانسان را نتوانسته به صورت واقعی آن فهم وهضم نماید.این نظریه ناشی ازیک نگرش نادرست ازفلسفه واهداف دین ؛ ورابطه انسان با دین وانتظار بشرازدین است .اراده خدای متعال براین قرارگرفته است تا ازطریق آموزه های دینی ؛فطرت وعقلانیت بشر را بیدارساخته وزندگی دنیارا زیبنده انسان بسازد، تا درسایه ساراقامه قسط وعدل وبرابری وصلح ؛ عزت وکرامت انسان محفوظ نگه داشته شود.وازاین طریق انسان به فوز وفلاح ورستگاری ابدی که هدف اصلی خلقت است دست یابد. دین اسلام آمده تا مشکلات انسانها را حل نماید زیرا که انسان درنزد خداوند(ج ) مکرم ترین مخلوقات است .

ادیان وپیامبران الهی نقش بزرگی در نهادینه شدن ارزشهای حقوق بشرداشته اند. همچنین حقوق بشرمحصول تمدن بشریت است ونمی توان آن را به فرهنگ خاصی محدود کرد.
حقوق بشر اسلامی وغربی دردو حوزه می تواند باهم تعامل واشتراکات زیادی داشته باشد.درذیل به طور خلاصه این اشتراکات را بررسی می کنیم : 1- اشتراک فلسفی 2- اشتراک محتوایی 

3- مشترکات فلسفی اسلام وحقوق بشر:
1- فلسفه حقوق بشرغربی :حقوق بشری که ازقرن 18 به بعد درغرب مطرح می شود روی سه اصل فلسفی به جریان می افتد:
1- آزادی : توجه وتمرکز مباحث حقوق بشر درقرن 18 بیشتر مفهوم آزادی بود . یعنی آزادی ملتها ومردم ازقید حکومتهای استبدادی ودیکتاتوری ، آزادی انسانها ازقید برده داری، آزادی کشورهای تحت مستعمره ازقید استعمار واستثمار.
2- برابری: درقرن نوزدهم نکته تاکید ازآزادی به برابری انتقال یافت .یعنی برابری انسانها درفرصتها ونعمتها ، محو نظام طبقاتی واشرافی گری ، برابری همه انسانها ازهر رنگ ، نژاد ، قومیت ، پایگاه وجایگاه اجتماعی، منع تبعیض وتحقیر انسانها…..
3- عدالت : درقرن 20 و21 مفهوم عدالت بود که درمحراق توجه این مباحث قرارگرفت .یعنی عدالت اجتماعی درروابط وسازمان اجتماعی انسانها( عدالت درروابط مردم با مردم وروابط مردم با دولت وبرعکس).عدالت مفهوم کلی است که دواصل آزادی وبرابری رانیزشامل می شود.

آزادی ، برابری وعدالت دراسلام :
اما بهترین و عالی ترین شکل تدوین قوانین و قواعد مربوط به حقوق بشر را در دین والای اسلام می توان یافت.
اسلام به عنوان یک دین آسمانی با وجود ستم و سیاهی روزگار و برخورد با تمدن¬های پیرامونش اصیل و دست نخورده است. و قرآن کتاب هدایت همه¬ی انسانها است. یقیناً مبشر و مشعل دار این دین بزرگ و جهانی خود نیز دارای شخصیتی جهانی است. و این شخصیت جهانی یعنی حضرت محمد (ص) منش، بینش، رفتار و کرداری دارد که بیانگر رعایت حقوق بشری و کرامت انسانی است.

آزادی دراسلام :(اصل توحید)
قولو لا اله الاالله تفلحو: بگویید خدایی جزخدای یگانه نیست تا رستگارشوید.آزادی ازاصول دین اسلام است .
پیامبر منادی توحید بود. توحیدی که او از آن سخن می گفت مبشر آزادی انسان ها بود. آزادی از پرستش بتها، آزادی از بندگی دیگران، آزادی از وابستگیهای خونی، نژادی و قبیله¬ای و آزادی از پرستش اصحاب ثروت و سرمایه، آزادی از زیر یوغ خودکامگان تاریخ و ربوبیت شاهان، آزادی ازقید برده داری .
توحید اسلام توحید آزادی و آزادگی است، انسان را به شکستن بت ها و نابودی کاخ¬های ستمگران و غارتگران دعوت می¬کند.

برابری دراسلام :
یا ایها الناس اناخلقنا کم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفو، ان اکرمکم عندالله اتقکم .
یعنی برابری همه انسانها ازحیث رنگ ، نژاد ،قوم ، ثروت ،طبقه وجایگاه وپایگاه اجتماعی . وتنها معیاربرتری تقوی الهی است .
حدیت ازپیامبر اسلام (ص): الناس سواسیه کاسنان المشط. یعنی مردمان باهم برابرند ، همانند دندانه های شانه .
اسلام خواهان تامین برابری بین انسانها است .محو نظام برده داری وعبادت پنداشتن آزادی برده گان ازدست آوردهای اسلام است .درحالی که تا پنجاه سا ل پیش درآمریکانظام برده داری سیاهان حاکم بود، وتبعیض نژادی (آپارتاید)بین سیاه وسفید درافریقای جنوبی تا 20 سال قبل حکم فرما بود.
• دردیدگاه اسلام همه مردم دربرابر شرع وقانون مساوی هستند دراین امر حاکم ومحکوم نیزباهم برابرند.
• دراسلام زن ومرد درحیثیت انسانی باهم برابرند.همچنین درانجام وظایف وتکالیف الهی نیزباهم برابرند.
• دراسلام همه مردم دراصل شرافت وکرامت انسانی،وتکلیف ومسولیت باهم برابرندوبدون هرگونه تبعیضی ازلحاظ نژاد،یارنگ،یازبان…..
• حضرت پیامبراسلام درحدیثی می فرماید:ای بشرپروردگارشمایکی است .پدرشمایکی است .همه شما فرزندان حضرت آدم هستید.آدم ازخاک آفریده شد است .براستی شریف ترین شما درنزدخداوندپرهیزگارترین شماست .
عرب برغیرعرب هیچ برتری نداردوغیرعرب نیزهیچ برتری برعرب ندارد.فردسیاهپوست هیچ فضیلتی برسفید پوست نداردوهمین طور،سفید پوست هیچ برتری برسیاه پوست نداردجزبه خاطرمیزان تقوی ” احمد حدیث شماره 411“ 

عدالت دراسلام :
عدالت ازاصول مسلم اسلام است .خداوند باربار درقرآن انسانها را به برپایی قسط وعدالت دستورداده است .
اصلا قرآن ، فلسفه رسالت پیامبران ونزول کتاب آسمانی را برقراری عدالت ذکر می کند:: لقد ارسلنا رسلنا با لبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط ….(سوره حدید/ 25،27 ) هما نا ما پیامبران خودرا با کتاب ومیزان فرستادیم تا دربین مردم قسط وعدل رابرقرارنمایند)
اذاحکمتم بین الناس ان تحکمو با لعدل(الایه ) یعنی هنگامی که بین مردم قضاوت می کنید به عدالت حکم نمایید.
اعدلو وهواقربولتقوی : یعنی عدالت کنید که به تقوی نزدیک تراست .
خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد(الایه )

اصل عدالت نقطه مقابل ظلم است . اصل عدالت به معنی این است که درجامعه اسلامی نباید ظلمی وجودداشته باشد.پس عدالت اسلامی ویران کننده کاخهای ظلم واستبداد است. فرد مسلمان ظلم نمی کند وهم ظلم را نمی پذیرد ودرمقابل آن ایستادگی می کند. 

4- مشترکات اسلام وحقوق بشر ازلحاظ محتوی
منظور ازمحتوی مجموعه حقوقی ذاتی وفطری والهی است که درحقوق بشر مطرح است .بعضی ازاین حقوق را به طورنمونه باهم مرورمی کنیم :
حق حیات: اسلام با لاترین ارزش را به حیات انسانها قائل شده است . مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ الناسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّما أَحْيَا الناسَ جَمِيعًا ) .یعنی اگرکسی بدون گناه فردی را بکشد مثل آن است که تمام انسانها را کشته باشد واگرفردی یک انسان را نجات دهد مانند آن است که همه انسانها رازنده کرده است.

حق کرامت انسانی: ولقدکرمنا بنی آدم وحملناهم فی البروا لبحر…… یعنی مابنی آدم (زن ومرد) راکرامت بخشیدم ودرخشکی ودریا حمل نمودیم . حق کرامت انسانی یکی ازآموزه های مهم حقوق بشر است که دراسلام مطابق نص صریح قرآن ؛ این حق مورد شناسایی وحمایت اسلام است .

حفظ جان ،مال وناموس مردم:
حفظ جان، مال وناموس مردم ازاصول مسلم اسلامی است .پیامبر (ص) درفتح مکه خانه ابوسفیان را که یکی از بزرگترین دشمنان اسلام بود ،ودرجنگ بدر؛احد وخندق با پیامبرجنگیده بود؛ خانه امن قرارداد.به لشکر اسلام دستورداد تا به مال وجان وناموس مردم تعرض نکند.
درحجه الوداع نیزپیامبربزرگوار اسلام مردم را به حفظ جان ، مال وناموس مردم دعوت می کند.

حفظ آزادیهای شخصی وحریم خصوصی (اصل برائت ):
اصل برائت تضمین کننده آزادی های شخصی است وازمداخله خودسرانه دولت درحریم شخصی وخصوصی افراد ممانعت نموده وازدستگیری وتوقیف غیرقانونی وخودسرانه جلوگیری می کند .به موجب این اصل ، تاجرم یک شخص درمحکمه عادلانه ثابت نشود، فرد بی گناه فرض می شود.
حق دسترسی به عدالت ، حق مسکن مناسب ، حق آزادی بیان …..

نتیجه :

• حقوق بشردراسلام ازلحاظ فلسفی ، ومحتوایی بسیارغنی تر ازحقوق بشر غربی است .ما مسلمانان باید این ارزشهای حقوق بشری دین خودرا بشناسیم ودرعصرحاضر به جهان بشریت عرضه نماییم.
• رعایت حقوق بشر دراسلام عبادت است وکوتاهی ازآنها یا تجاوز برآنها منکراست .وهرفربه طورمنفرد وجامعه اسلامی به طوردسته جمعی مسول پاسداری وحراست ازآن است .
• حقوق اساسی وآزادی های عمومی دراسلام جزئی ازدین است .
• هدف ازرسالت پیامبران ونزول ادیان الهی اصلاح اموربشریت بوده است .وهمه ادیان الهی ومخصوصا اسلام نقش بزرگ ومهمی درتامین حقوق بشرداشته ودارند.بنابراین اسلام با حقوق بشر مخالف نیست با وجود مشترکات فراوان ،تفاوتهایی هم بین حقوق بشرغربی واسلامی وجود دارد. اصل جهان شمولی حقوق بشراین تفاوتهای فرهنگی ، ومذهبی رامی پذیرد وبه آن احترام دارد .

 

فهرست :

1- مجتهد شبستری ،نقدی برقرائت رسمی ازدین ،چاپ تهران ؛
2- استادغزالی محمد، مقایسه ای علمی میان اعلامیه جهانی حقوق بشروبیانیه جهانی حقوق انسان دراسلام،انتشارات سیرت کابل ،1391
3- کدیورمحسن، حق الناس (اسلام وحقوق بشر) چاپ چهارم،اتشارات کویر،تهران ،1388
4- میرموسوی سیدعلی ؛حقیقت سیدصادق،مبانی حقوق بشرازدیدگاه اسلام ودیگرمکاتب،چاپ نهم،سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی،تهران،1390
5- موحد محمدعلی،درهوای حق وعدالت(ازحقوق طبیعی تاحقوق بشر)،نشرکارنامه ؛تهران 1381
6- اعلامیه حقوق بشر اسلامی ،مصوب 15 اسد 1369هجری شمسی ،قاهره 
7- وبسایت کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان ،http:/aihrc.org.af