آرشیف

2015-11-8

ف. بری

ایــمــــان تقلیدی

اشرف مخلوق شد با عقل خویش
آدمی ز اندیشه یابد اصل خویش

گر به پای دیگری افتد به راه
خود نباشد ، ره برد از خود جدا

می شود در بند و فرمان دیگر
هر چه اوبر وی دمد دارد اثر

خود نبیند راه معقول در جهان
غرقه میگردد در وهم و گمان

گر نبود اندیشه اش از آن او
از رهء تقلید دارد گفت و گو

نی خطا بیند نی راه صواب
ازحقیقت دور گردد درسراب

دین وایمان گربودی ازراه جهل
زهر تبعیض است، مبنای جدل

خود، به خود ظالم بودآن بیخبر
با فریب و مکر افتد در سقر

گر بودی اگاه زعقل و اختیار
کی به پای خود برفتی درشرار

گر ورا عقل وخرد همراه بودی
جنت و دوزخ همین دنیا بودی

راه عرفانش بود خلد برین
در جهالت است اسفل سافلین

ما ازآن گشتیم بری خواروزبون
چون بخود باورنداشتیم ازدرون