آرشیف

2014-11-21

زمان الدین حبیبی

استعفأ اعضای شورای ملی

استعفأ اعضای شورای ملی اعتماد وباورمندی مردم را خواهد شکست: درطی روزهای نزدیک میدان های سیاسی ، ائتلاف ها ، تشکیل باندها وگروهای سیاسی وبازار کاندیداتوری نهایتاً گرم وپرجوش است. درسرهمه زبانها ، مجلس ها ونشست ها سخن از انتخابات ریاست جمهوری وشورا های ولایتی زده می شود ، وازطرف دیگر دید وبازدید های حیرت آمیز ومعامله ها وگروه سازی های عجیبی که همه ملل بیرونی ومردم داخل افغانستان را به تحیر وتعجب می اندازد صورت میگیرد به این معنی که گرگ ها وگوسفندان همه وهمه باهم دریک چراه گاه ومسیردرحرکت اند ، ولی چوپان هم بی هویت ونامعلوم است ، دشمنان خونین وخون خوردیروز ، دوستان ، حامیان وهمراهان امروز قراردارند، ولی تاهنوز عاقبت کار شان معلوم نیست!! کجا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی؟؟؟؟؟؟ مسلماً عقل وهوش از تحلیل وبررسی تخنیک ها ونیرنگ های بازیگران وازبازی دستان زیر پرده ناتوان است. یگانه چیزیکه دانستن ودرک آن برای مردم وجامعه مهم است این است که نماینده های مردم درشورای ملی که مطابق به قانون اساسی برای مدت 5 سال تعین شده اند ومنحیث مظهر اراده ملت ونماینده های مردم که بطور غیرمستقیم ازرأی مردم نماینده گی میکنند قراردارند ،ولی می بینیم که ازوظایف شان بدون ازکدام مشکل قانونی ویا بدون ازکدام اجبار به منظور واهداف کسب شهرت ،کسب امتیازات مادی واجتماعی وبرای رسیدن خود به قدرت واستفاده جوی از اعتماد ورأی مردم وظیفه اصلی واساسی را که برای اجراوانجام خوب آن تعین شده بودند رها ونماینده گی واعتماد ملت را به فنا می سپارند.آیا همین ها تادیروز با صد چل وفریب ، دروغ والتماس به حضور مردم برای رای گرفتن وعده های وفاداری ،خدمت ونماینده گی کردن به شکل درست را نداده اند ، آیا توسط آرأی همین مردم اینها به شورای ملی رایاب نشده اند؟ وآیا همین ملت نیست که درآینده تصمیم گرفته وسرنوشت خویش را تعین می کنند؟ یقینا همه واقعیت است . وآیا آنانیکه امروز از عهده وکالت ونماینده گی پارلمان نمی برآیند وبا اعتماد ورای مردم خیانت کردند هرگز فکر واندیشه نخواهند کرد که مردم دوباره به ما چگونه اعتماد خواهند کرد.وکلای که برای کسب شهرت منحیث معاونین نامزدان ریاست جمهوری ثبت نام میکنند چه گونه باور میکنند که مردم باردیگر به اینها اعتماد کرده ورای بدهند این کار غیر ممکن است. اینها حقایق است تلخ دانستنی های است مهم واساسی که باید با درک تام وکامل آن با چشمان باز مردم به بینند ودیگر مردمان دروغ گو وبی ایمان را که هم به مقدسات اسلامی ،وهم به رای واعتماد مردم واداره وحکومت خیانت میکنند وهم خویشتن را فریب میدهند باور واعتمادنکنند زیرا مردم باردیگر فریب این گونه اشخاص مغرض ، نفع جو واستفأ جو را نمی خورند وبا چشمان باز وقضاوت عادلانه رای خواهند داد. وازطرف دیگر در اداره دولت داری وحکومت رانی استفأی وکلا ونماینده های مردم درچنین حالت مهم خطرناک وقابل نگرانی است. واین درواقعیت یک خلآی بسیار بزرگ درقانون اساسی افغانستان است که باید ونباید وکلای مردم تاختم دوره کار شان وظایف شان را رها کنند.پارلمان که درحقیقت به جهان معاصر منحیث کلید دیموکراسی وهسته مرکزی حکومت را دارد ، موجود بودن اعضأی پارلمان وکاروفعالیت های شان بیش ازهمه برای دولت ومردم ضروری است. ولی متأسفانه که امروز وکلای ولسی جرگه برای رسیدن به قدرت اخذ مقام وجایگاه سیاسی خود کشتی ملت وحکومت را به طوفان شدید وعظیم که هرلحظه امکان غرق دولت ومردم تصور می شود سپرده اند. انانیکه قانون را پاس ونظم را ترتیب می کنند همین اعضای پارلمان است نه ریس جمهور ومعاونین آن . روی این منظور به طور لازمی نیازاست که باید خلأهای قانون اساسی پرشود زیرا اگر قبلاً درقانون تذکر داده می شد امروز رمه وگوسفندان به دست گرگ ها سپرده نمی شد. امید وارم دانشمندان ، قانون گذاران وقلم بدستان این موضوع را درک وبرای ذهنیت دهی مردم درین مورد ورفع خلاها وجلوگیری ازبحران های سیاسی ، اقتصادی واجتماعی که هر لحظه ممکن وقوع آنها میرود جلوگیری نمایند.