آرشیف

2015-6-19

سید نظام الدین طاهر

استاد، الحاج سید ابراهیم ” واذر ” جرمی به لقاءالله پیوست

( إنا لله و إنا الیه راجعون) 
 
 استاد سید ابراهیم " واذر " جرمی
استاد سید ابراهیم " واذر " جرمی
 

 
با تآسف فراوان  و درد عمیق اطلاع حاصل کردم که دیشب جناب استاد ، حوالی ساعت سه شب در شفاخانۀ فیض آباد استان بدخشان ، پس از بیماری شدیدی که در چند روز گذشته عاید حالشان بود با این دنیای فانی وداع نمودند. 
إنا لله و إنا الیه راجعون
 
استاد " واذر "   نود و شش  سال قبل از امروز  در شهرستان جرم استان  بدخشان  در یک خانوادۀ متدین ، فرهنگی و وطندوست  دیده به جهان گشود ،  او فرزند اول خانواده سید خیرالله بیک جرمی  بود که پدر در تعلیم و تربیۀ وی خیلی  کوشید،  ایشان  دروس خود را در بدخشان و کابل به پایا ن رسانید ، به علت مرگ نابهنگام پدر ایشان  در سن جوانی مجبور به سرپرستی همه باز ماندگان پدر و  اعضای خانواده گردید.
 
او تدریس را از لیسۀ جرم  شروع نموده پیوسته در فیض آباد و لیسۀ انصاری کابل  و بعضی اماکن دیگری کشور  هم سالهای متمادی وظیفۀ مقدس معلمی را ادامه داد .
 
جناب استاد بزرگوار، محترم  سید ابراهیم  " واذر " جرمی   بیشتر از 35  سال از عمر عزیزش را صرف آموزش و پرورش اولاد وطن ، در اماکن مختلف کشور نموده است.  دست پرورده های  ایشان امروز بزرگترین شخصیت های کشور مان را تشکیل می دهند، و بسیاری از آنان هم در مبارزات علیه  تجاوز نظامی اتحاد شوروی در سالهای جهاد بر حق مردم افغانستان و در سالهای مقاومت علیه اشغال کشور توسط پاکستانی ها و عوامل آنها ،   به درجۀ والای شهادت نائل آمده اند . ایشان  چندی قبل بالای بنده منت گذاشته و آثار  گرانبهایش  که به دستان مبارک خودشان در دو مجلد مخطوط است، منحیث امانت  سپرده است که من ازین اعتماد  سپاسگذاری نموده و  وقتا فوقتا موضوعاتی که در آن  آمده است با   شما هموطنان گرامی ام شریک خواهم  ساخت ،  آثار مذکور  ثمرۀ  زندگانی پربار و پر افتخار آن شخصیت بزرگوار  بوده که در اماکن مختلف و بنا بر عوامل مختلف آنرا تحریر نموده است.
 
در تربیت و تعلیم اولاد های پدر آنقدر کوشید تا آنها را به اعلی ترین مدارج علم و دانش تشویق ، ترغیب و تمویل نموده  که می توان  در یک شرح کوتاه از برادران ایشان مختصرا  در سطور ذیل چنین یاد آوری نمود:
 
شهید سید مرزا " بازغ ":
 ایشان یکی از شخصیت های روحانی و سیاسی کشور مان بودند که در زمان زعامت داوود خان به عنوان  رئیس دیوان جزای شهر کابل ایفای وظیفه می نمودند. 
او در شهرستان جرم استان بدخشان به دروس آغاز نموده و سر انجام  از دانشگاه کابل  شهادتنامۀ خود را در رشتۀ شرعیات بدست آورد.
ایشان در زمان حفیظ الله امین از دفتر کارش ناپدید گردیده و روایاتی مختلفی در موردی زندگی و شهادت وی شنیده می شد تا اینکه در یکی از لست های که در آن زمان منتشر شد ، در لست شهداء اسم ایشان را هم درج نموده بودند. روحش شاد ، روانش آرام و راهش پر رهرو باد.
 
مرحوم سید جلال " طاهر ":
ایشان همانند برادر بزرگش شهید بزرگوار " بازغ " در شهرستان جرم استان بدخشان به دروس آغاز  نموده و سرا نجام  از دانشگاه کابل شهادتنامۀ تخصصی خود را در رشتۀ شرعیات بدست آوردند.
ایشان یکی از همصنفان ، همراهان و دوستان صمیمی  با  پروفیسور برهان الدین " ربانی " بودند که پیوسته  آقای " ربانی " از ایشان منحیث دوستان صمیمی یاد آوری می نمایند.
ایشان که یازنۀ  شهید بزرگوار کشور صوفی قربان محمد "قاصر" می باشند خیلی ها در زندگی خود متحمل رنج ها و درد های طاقت فرسا شده اند که خداوند در اجر و حسنات اخروی ایشان بیافزاید . از جملۀ آن رنج ها و درد ها سه بار، بی گناه به جرم مسلمان بودن و آزاد منشی  به زندان انداخته شده اند.
در یکی از نامه های اخیرش عنوانی استاد " ربانی " در لابلای و صایایش از شکنجه های  زندان توسط      افراد کمونست و بی دین، نوشته بود که در جای آن آمده بود : " … در هنگام شکنجه های بی رحمانه در زندان پل چرخی کابل ،چند دندانم  را با پلاس به شکل بسیار وحشیانه  کشیده اند ..)  
افزون بر آن  فقدان برادر بزرگش که همزمان یک دوست و همراز نزدیکش نیز بود و  پیوسته سر پرستی از بازماندگان برادرش ، بر صحتمندی او اثرات بسیار ناگوار گذاشته  که  همراه با همان اندوه ها،  دنیائی فانی را رها نمود. روحش شاد ،روانش آرام و راهش پر رهرو باد
 
شهید سید نورالدین :
این برادر  آقای " واذر " از آوانی جوانی راه تجارت و بازرگانی را در پیش گرفته و در ین راه موفقیتهای هم داشته است . او با وجودی که کاری به سیاست و مبارزه علیه آن رژیم های مزدور ، دست نشانده های شوروی ،  پلید های فریبکار  و جنایتکار نداشت ، ولی از گزند انان رهائی پیدا نکرد و سر انجام ایشان را هم دستگیر و قرار شنیده شده از چرخبال با سایر زندانیان در دریای کوکچه شهرستان فیض آباد  پرتاب کردند که جسد ایشان هم به دست خانواده هایش نیامد.
روحش شاد و روانش آرام باد
 
شهید سید اعظم " یزدانیار "
ایشان هم مانند برادران بزرگش تحصیلات خویش را در بدخشان آغاز نموده و پیوسته از دانشگاه کابل ، سند فراغت را در رشتۀ شرعیات به دست آوردند.
 ایشان  منحیث آمر لیسۀ جرم ،  سارنوالی های کابل ، شولگره ، مزار شریف و جاهای دیگر  ایفای وظیفه نمود و مصدر خدمت به مردم و  کشور شده است.  
ایشان در زمان زعامت پروفیسور برهان الدین " ربانی " ریاست عمومی سارنوالی شهر کابل را عهده دار بودند.
ایشان  در زمان مقاومت ملی بر علیه طالبان  زمانیکه از شهرستان بهارک بدخشان به صوب شهرستان جرم در حرکت بودند ، موتر حامل آنها شب هنگام  به یک درۀ عمیق سقوط کرد که باعث به شهادت رسیدن ایشان و همراهان شان گردید، هنوز هم به طور واضح سبب واقعی سقوط موتر حامل شان به آن دره معلوم نیست که آیا این غفلت راننده بوده ویا کدام توطیه خائنانه و بزدلانه.
روحش شاد ، روانش آرام و راهش پر رهرو  باد
 
 مرحوم سید عظیم :
در جوانی فوت نموده است.
 
 و مرحومه بی بی حاجی  یگانه خواهر استاد گرامی  دو سال قبل دنیای فانی را وداع کرد.
 
 استاد سید اکرم " بارع " از جمله تمام برادران ، تنها یک برادر ایشان که خورد ترین در بین برادران  نیز می باشند ،   هنوز الحمد لله  در قید حیات اند که از خداوند متعال برای شان عمر طولانی استدعا دارم.
ایشان همانند برادران بزرگ خود تحصیلات را در بدخشان آغاز سپس در  کابل و بعدا  در آلمان به شکل تخصصی و  مسلکی  به پایه تکمیل رسانیده اند.
ایشان بیشتر از 20 سال وظیفۀ مقدس معلمی را برای آموزش و پرورش سالم اولاد وطن انجام داده و فعلا با وجودیکه متقاعد هستند ولی هرگز از کار های تدریس و فرهنگی ابا نورزیده  و در اماکن مخلتف حضور پر رنگ دارند. 
 
  نویسنده: سید نظام الدین " طاهری"
Snt74@hotmail.com