X

آرشیف

_انتظار

از شربت لعلِ لبت،ده، درد من درمان شود
یا ابرو را خنجر بساز ،تا مردنم آسان شود

چون لالۀ تشنه لبان، از باد صحرا بی امان
چشمم بسوی آسمان، خواهم کمی باران شود

 عمق دریااست بی ضرر،زآنجا نمیخیزد شرر
بود ونبودم در خطر،گرساحلت طوفان شود

آن تاجرمادی پرست ،دروازه رارویم ببست
درانتظارخواهم نشست،تانرخ وی ارزان شود

گیرم نموده در کمین،ساقی مرا زد در زمین
زان ازخدا خواهم همین، میخانه اش ویران شود

حرف بزرگانم بجاست،راهِ گدا ازشاه جداست
گویندکه این کارخداست،هرچه بخواهد آن شود

یارب بسازم یار او، گردان نصیب دیدار او
من خادم دربار او، گرشاه من سلطان شود

باشد که آن بدخوی من،با خنده آید سوی من
بوسه زند برروی من،دروقت مرگم جان شود

مسعود حداد
15 دسمبر 2014

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.