آرشیف

2014-12-12

علم عبدالقدیر

کلوه قومیت در اتحاد انتخاباتی وفروپاشی زود هنگام

تحاد انتخاباتی افغانستان با یکجا شدن أحزاب عمدۀ غیر پشتون که بخاطر معرفی کاندید واحد در انتخابات حمل 1393 شکل گرفت ،ظاهرا در سیمائی اتحاد اقوام ویا قسما سمت وزبان ظهور کرد که نگرانی نسبی راجع به قومی شدن بازی های سیاسی در آستانه بر گزاری انتخابات ریاست جمهوری را باعث شده .البته این قطب بندی ها وجهت گیری ها تنها در میدانهای سیاست نه که هر راز گاهی در مراکز تعلیمی وتحصیلی هم دود جرقه قوم وزبان پرستی اشک از چشم مردم عادی جاری ساخته حال اینکه علت وانگیزه چه هست قبل از پیش داوری در مورد پیامد های این جهش های سیاسی اجتماعی باید عرض شود که گاهی این بافتها وترکیب ها طور طبیعی واز روی ناگزیری ها ی گوناگون شکل میگیرد که با دقت به واقعیت های موجود در کشور میتوان عوامل وانگیزه هارا ذره بینی کرد.

 از آنجائیکه أحزاب سیاسی هیچ نقش در سر نوشت سیاسی کشور ندارند تکیه بر ستون قوم وسمت از روی نا گزیری جای این خلاء سیاسی را پر کرده است واگربرای أحزاب سیاسی نقش تناسبی بشکل قانونی آن در شورای ملی وحکومت پیشبینی میشد در آن صورت حرص قوم گرائی آنقدر اوج نمی گرفت اما دریغ که تعامل وروش حکومت در سهمدهی قدرت قوم گرائی را طور غیر رسمی قانونمند ساخته است.
 توهم قوم گرائی در ساختار اتحاد انتخا باتی افغانستان از آنجا ناشی میشود که درین اتحاد مسئله محوریت فرد غیر پشتون مطرح شده واقوام محترم پشتون هم بر طبق سنت ها ونورم های پذیرفته شدۀ که نزد شان وجود دارد به هیچ قیمت حاضر نیستند در محور یک شخص غیر پشتون وقت ضایع کنند به همین دلیل از چلو صا ف اتحاد انتخاباتی که غالبا کاندید غیر پشتون ویا نیمه پشتون خواهند داشت در نشست أخیر بیرون ریختند. در یک کلیمه میتوان گفت در افغانستان روحیه إعتماد، باور إحترام و هم پذیری کمتر وجود دارد یعنی حالا در بین اقوام غیر پشتون این منطق ومقوله قوت گرفته که اگر شما محوریت مارا نمی پذیرید ما هم از شمارا نمی پذیریم.
 مسئله دیگر واقعیت های نهفته در ضمیر رهبران وحتی أحاد ملت است که در تصمیم گیری های سیاسی طورنا خود آگاه و درتوزیع امتیازات اجتماعی اقتصادی حتی در تقسیم مناصب دولتی و بورسیه های تحصیلی به اساس کمیت اقوام طور قانونمند ظاهر میشوند ونمیتوان واقعیت هارا برای همیش پنهان نگهداشت ، واقعیت که حق وناحق بودنش در افغانستان خیلی جنجال بر انگیز است. متأسفانه ریا کار یهای سیا سی چانس گشودن گرۀ این مشکل را از افغانها گرفته است واقعیتهای که در سیمای اتحاد اقوام ظهور میکند ترجمه واقعیت های نقش بسته در ضمیر افراد ملت است ویکی ازین واقعیت احساس نبود عدالت اجتماعی ویا احساس محرومیت های قومیست وبه همین دلیل آنعده از کتله ها وگروپ های قومی که خودرا کم امتیاز احساس میکند در پی اتحاد با همدردان وغمشریکان خود بر میآیند هر چند شعار همه سیاسیون کشور وحدت ملی واتحاد اقوام است اما در عمل هیچ یکی از سیاسیون کشور از گرایشات قومی وامیتازات زبانی چشم پوشی نکرده اند.که اتحاد انتخاباتی روز پنجشنبه گذشته نیز یکی ازین واقعیتهای تلخ وشرین جامعه ماست البته تلخ از یک نگاه وشرین از منظر دیگر ، بهتر است این مشکل بجای اینکه هر روز ویا هر سال ویا هر در دور انتخاباتی درد سرساز باشد از مجرای قانونی آن حل گردد.

ریا کاریهای سیا سی: یکی از موانع عمدۀ حل بحران سیاسی کشور ریا کاری سیاسیون است عدۀ از سیاسیون ادب را بجای واقعیت میگذارند مثلا میگویند در صحبت ها گرفتن نام اقوام عیب است، از بعضی واقعیت ها چشم پوشی کنید ، بگوئید قوم پرستی گناه است ما همه ملتی واحدیم ،در خانه مشترک زندگی میکنیم، یک کلید خانه دست تو ویکی دست من است و با سر دادن شعار های چون عدالت اجتماعی وحقوق مساوی اقوام وملیت ها بر تمام نا رسائیهای سیاسی واجتماعی پرده می اندازند واین ریا کاری حل معضل اجتماعی کشور را پیچیده تر ساخته ، مثلا طی هفته جاری بسیاری از شخصیت ها ویا مجموعه های سیاسی اجتماعی که قلبا اتحاد انتخاباتی را تأئید نمی کنند بنام دفاع از دموکراسی وحرکت های مدنی از کنار آمدن أحزاب سیاسی بنام فرایند دموکراسی استقبال کردند واما در محافل خصوصی نجوا های غیر ازین بوده که ظهور اتحاد های هفته های بعدی تفسیر نجوا ها وپاسخ به اتحاد انتخابا تی خواهد بود.
آیندۀ اتحاد انتخاباتی در آینۀ باورها: عناصر تشکیل دهندۀ این اتحاد نزد مردم افغانستان چهره های شناخته شدۀ اند وشناخت مردم ازین شخصیت ها بر بی باوری وبی إعتمادی وقول شکنی استوار است ولی باز هم گرجناح های سیاسی مختلف در اتحاد انتخاباتی روی یک اجندا وبر نامه حکومت داری اتفاق کرده باشند وهدف شان تطبیق یک بر نامه مشترک بخاطر حل بحران کشور باشد ضمانت بقا ودوام شان بیشتر است واگر باز هم روی تقسیم کرسی ها وماصب وبقدرت رساندن افراد چانه زنی شده باشد باز هم تکرار تجربه های تلخ گذشته وکوبیدن میخ بر تابوت چنین اتحاد هاست که بمثابه تجربه آخر یادگار میدان سیاست خواهد ماند. .
هدف وبر نامۀ مشترک: همه این گروه ها بر تغییر نظام سیاسی کشور اتفاق نظر دارند که میتوان گفت همین هدف مشترک محور اتحاد میباشد.تردیدی وجود ندارد که بحران افغانستان زاده سیستم متمرکز بی کفایت اداری وساختار کج وبیماری تشکیلاتی در سطح کل واحد های اداری کشور است.اگر أحزاب وکتله های سیاسی بازنگری در ساختار اداری وسیستم مدیریتی ونحوۀ تفویض صلاحیت ها به مدیران ومجریان امور را از مرکز تا ولایات وولسوالیها جمعا مورد تأئید قرار داده باشند و اصلاح تشکیلاتی واحد های اداری کشور را بخاطر سرعت پاسخگوئی ورسیدگی به مشکلات مردم در اولویت کاری خود قرار دهند واین هدف را مجدانه وصادقانه دنبال کنند هدف شان مطابق نیاز جامعه ومنطقی بوده پیروزی را از آن خود خواهند کردواگر هدف باز هم سهم بخشی باشند مطمئن باشید آنانیکه به چوکی وقدرت چشم دوخته اند گاهی هم اشباع نشده مشکل همچنان بر سر جایش باقیست ونباید بر دوام وبقای این أئتلافها امید وار بود.
نکته پایانی: در فلسفه دوام جهان بقای اصلح ثابت شده نه بقای اقوم لذا بخاطر ادارۀ کشور باید به سراغ أصلح رفت واستعداد هارا احترام گذاشت از هر قوم وسمت ونژاد که هست.اقدام اتحاد انتخاباتی مبنی بر شکستن تابو کاندید اول از آدرس اکثر وأقوم یک اقدام درست بجا ومنطقی است اما ضعف که وجود دارد این است اگر در گزینش کاندید مورد نظر خصوصیات وویژگیهای أصلح رعایت نشود .نکته دیگر اینکه این نوشته بخاطر جانبداری قومی رقم نخورده چون خودم بحسب إعتقاد قوم پرستی را مساوی به شرکت وانکار از هدایات حیات بخش الهی میدانم واگر مسئله شناسا ئی مطرح باشد قبل ازینکه منسوب به پشتون وتاجیک وازبک وهزاره باشم مانند بلوچ ها ونورستانیها یک ولایت وملت محرومی بنام غور و غوریها در افغانستان وجود دارد .در مورد کاندید ها وانتخابات نظرمن این است که غوری ها در انتخابات قبلی مشارکت گسترده داشتند و بدون در نظر داشت قوم وقبیله به همه کاندید ها رأئی دادند که متأسفانه هیچ طرفی به رأئی شان ارج نگذاشت.حالا بهتر است بخاطر انتخاب کاندیدان ذوق زده نشوند ورأئی خودرا ضایع نکنند .اگر به رأئی دادن بی نتیجه علاقه دارند یک کاندید فرضی در مرکز ولایت خود تعین …کنند ورأئی خودرا به صندوقش بریزند تا عطش رأئی دادن مرفوع گردد.

سقوط زود هنگام اتحاد انتخاباتی هم به دلیل پیوستگی قومی آن بود که از اثر حرص اعضای خود اتحاد بوقوع پیوست.

– See more at: http://www.firozkoh.com/archive/siasi/abdul_qadir_alam/0219_31082013_alam.htm#.VIoNijGG9TQ