آرشیف

2017-5-31

علم عبدالقدیر

همگرائی دینی در ایات اول وآخر سورۀ بقره

 قرآنکریم  با تعصب وتبعیض دینی مبارزه میکند مبارزۀ قرآ ن با تبعیض دینی و مذهبی در (آغاز وانجام سورۀ بقره) تجسم میابد.
سوره بقره که دومین وطویلترین سورۀ قرآن شریف است در نخستین آیه هایش قرآن را مایه هدایت برای پر هیز گاران خواند وبا تعریف پر هیزگاران پیروانش را با داشتن یک جهان بینی وسیع آشنا  وبا دیگاه تبعیض وتنگ نظری از همان آغاز وداع  کرد. . نخست فرمود: .. پرهيزكاران )  کسانی اند كه به غيب  ايمان مى آورند،
* نماز را بر پا مى دارند.
* واز آنچه كه به آنها روزى داده ايم انفاق مى كنند.
* آنها به آنچه بر تو نازل شده(قرآن) و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين نازل گرديده ) ايمان مى آورند، و به رستاخيز يقين دارند.) که مخالفت اشکار با تبعیض دینی است. این کتاب حیات بخش الهی ضمن توضیح و بيان برخی معارف ،اعتقادات ، احکام ورهنمود های اجتماعی با همان جهان  بینی باز در برابر ادیان  دیگر جهت حفظ رشتۀ به هم پیوسته ادیان من حیث حسن ختام آیه (آمن الرسول بما انزل الیه من ربه والمؤمنون کل آمن بالله وملا ئکته ورسله لا نفرق بین أحد من رسله ..) فرو فرستاد و به اين ترتيب آغاز و پايان منظم  منجسم وهماهنگی را به نمایش گذاشت. که چراغ روشنی است بر فراز راه  مسلمانان .لذا اسلام دین تبعیض وتنگ نظری نیست. بلکه دین همگرائی هم پذیری واشتی با عقاید واندیشه های مختلف است. قرآن پیروان خود را بار بار به ایمان آوردن بر همه پیامبران وکتب آسمانی  بدون تفرقه وتبعیض دعوت نموده وکمال ایمان را در گروه ایمان به همه پیامبران وکتب آسمانی دانسته است.آرى مومنان بر خلاف (كسانى كه ميخواهند بين خدا و پيامبرانش جدائى بيفكنند و به بعضى ايمان بياورند و بعضى را انكار كنندهيچگونه تفاوتى ميان رسولان الهى نمى گذارند، و همه را از سوى خدا مى دانند، و همگى را محترم مى شمرند.
مسلما اين موضوع  هیچ منافاتى با نسخ اديان پيشين به وسيله اديان بعدی ندارد، زيرا خداوند حکیم ودانا ارسال ونزول پیامبران وکتب آسمانی را مطابق استعداد وسطح بر داشت انسانهای آن زمان لازم دانسته تا انسانها بطور تدریجی بمراحل ومدارج کمال برسند درست مانند فرا گیری علم ودانش از مکتب ابتدائیه  تا دورۀ ثانوی ،لسانس ،ماستری ودکتورا تا آخرین درجۀعلمی وتحصیلی . تعليمات انبياء همچون تعليمات مراحل مختلف تحصيلى از ابتدائى شروع  تا ثانوی ودانشگاه وآخرین مر حله علمیست.که  با یک اصل در سطوح مختلفى پياده مى شود و با حفظ احترام هنگام ارتقاء به مرحله بالاتر برنامه هاى پيشين كنار مى رود،. همانطوریکه در جه دکتورا بدون سپری نمودن مراحل علمی ما قبل آن اعتبار ندارد ایمان به پیامبر واپسین اسلام هم بدون ایمان آوردن به پیامبران وکتب ما قبل آن کامل وقابل قبول نیست.
آفت تبعیض:
خطر آفت ومرض تبعیص بحدی است که گاهی مسلمانان را از برخی سوره ها وآیات قرآن دور میسازد وگاهی هم گر فتن نام پیشوایان برای شان دشوار به نظر میرسد. مثلا. در حوزه تعصب دینی بسیاری از مسلمانان خصوصا  در اروپا وامریکا از ترس اینکه  بر چسپ مسیحی بودن نخورند از تفسیر وتحلیل آن عده ایا تیکه در مورد عظمت وبزرگی حضرت عیسی ع  ویا موسی علیه السلام در قرآن آمده خود داری میکنند وحتی نمیتوانند بگویند سورۀ مائده خواسته حضرت عیسی ع است ویا آیات که در شان حضرت مریم وحضرت عیسی ع در قرآن آمده وهم در حوزه تعصب مذهبی .گاهی دانشمندان وخطبای اهل سنت  از خوف اینکه ایشان را شیعه نگویند احادیث را از حضرت علی کرم الله وجهه  روایت نمیکنند ویا  بسیار کم روایت میکنند.در حا لیکه ایشان همیش در کنار پیامبر اسلام بوده اند وبیشترین احکام باید از زبان شان شنیده شود.البته دیدگاه اهل تشیع هم در مورد خلفای راشدین روشن است.العیاذ بالله از تعصب وتنگ نظری…
پاسخ به  یک ایراد: برخی دوستان بر بنیاد معنی آیات قرآن کریم وتفسیر برخی مفسرین میگویند رفع اکراه فقط در حق اهل کتاب است اما مشر کین ومنافقین باید جبرا  وبزور شمشیر اسلام را قبول کنند. و آیه لا اکراه فی الدین..بوسیلۀ ایات جهاد وقتال منسوخ شده.لذا اکراه واجبار در دین اجازه است
درین مورد عرض میکنم که: تمام جنگ های مسلمانان با غیر مسلمانان در پرتو ایه ( أذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا وإن الله علی نصر هم لقدیر )وایه (و قتلوا فى سبيل الله الذين يقتلونكم و لا تعتدوا إ ن الله لا يحب المعتدين (190)قابل مطالعه است.   چون اکراه با نام اسلام در تعارض است. از طرف دیگر اکراه واجبار یک پروسۀ منافق سازی است نه مسلمان سازی.چون اسلام اقرار به زبان وتصدیق به قلب است.با اکراه کسی مسلمان نمیشود..فرض کنید شما با زور شمشیر صد نفر را ودار ساختید تا کلمه توحید  بخواند در حا لیکه قلبش از نور ایمان خالی است .با این جبر واکراه پدیدۀ بد تر از کافر خلق میشود یعنی منافق.؟ کسیکه به زبان اقرار ودرقلب انکار میکند منافق است .این را میگویند از بد بد تر…چون در قرآ ن شریف منافق به مراتب بد تر از کافر معرفی شده است.
لذا من نظر ابن عاشور را تا ئید میکنم و به این عقیده ام که آیات واحا دیث قتال  وجهاد همه مسبوق به تعدی وتجاوز دشمنان اسلام بوده در شرائط خاص جنگ وجهاد قابل مطالعه است. ویا اینکه آیه لا اکراه نا سخ آیات غلظت وقتال است. چون آیه لا اکراه فی الدین هم بعد از فتح مکه نازل شده که میتواند ناسخ ایات قتال وغلظت باشد…کسا نیکه به عربی مسلط اند این لنک را مطالعه کنند..
 تعبیربه فى سبيل الله ، هدف اصلى جنگهاى اسلامى را روشن مى سازد كه جنگ در منطق اسلام هرگز به خاطر انتقامجويى يا جاه طلبى يا كشورگشايى يا بدست آوردن غنائم ، و اشغال سرزمينهاى ديگران نيست .
اسلام همه اينها را محكوم مى كند و مى گويد: سلاح بدست گرفتن و به جهاد پرداختن فقط بايد در راه خدا، و براى گسترش قوانين الهى و بسط توحيد و عدالت و دفاع از حق ، و ريشه كن ساختن ظلم و فساد و تباهى باشد. فقط به بر خورد متعادل ومتناسب تا کید شده باید در جنگ از حد وقانون تجاوز نکنید.توازن وتناسب بر خورد دشمن را در نظر بگیرید.