آرشیف

2018-7-16

علم عبدالقدیر

همزیستی متقابل در اسلام

دستور اساسی اسلام به انسانها همزیستی مسالمت آمیز بر بنیاد اصل عدل وجوانمردی ومدارا است .جنگ وجهاد مسلمانان بر خلاف ادعای مغرضین وسطحی نگران قرآن واریخ اسلام همیشه  در دفاع از ارزش های اعتقادی، دفاع از مظلومین ،مقابله علیه ظلم وستم  ونجات مستضعفین از زیر ساطور ظلم واستبداد مستکبرین است .آیا دفاع کردن در مقابل تهاجم دشمن ایرادی دارد؟ آیا دفاع کردن  از خود واندیشه وعقیدۀ خو عقلانی نیست؟ آیا اگر کسی بخواهد شما را بکشد نباید از خود دفاع کنید
. قؤان کریم مسلمانان را تنها بمقابله ودفاع در برابرمتجاوزین وبخشش وعفو غیر مسلمانان غیر محارب هدایت کرده است.اینکه عدۀ اسلام را دین جنگ وشمشیر وخشونت معرفی میکنند  میخواهند سنگر دفاع را از مسلمانان بگیرند.اسلام باور دارد که جنگ به‌ عنوان یک پدیده شوم وویرانگر در تاریخ بشریت همواره باعث خسارت‌های فراوانی برای انسان‌ها شده است.چه بسا  سرزمین‌ها از اثر جنگ ویران و چه بسا انسان‌های بی‌گناه  توسط عفریت جنگ  به کام مرگ رفته اند و بازماندگان‌شان در غم اندوه فراغ آنان متحمل سختی و ملامت شده‌اند .قرآ کریم جنگ علیه متجاوزین را من حیث یک وجیبۀ دینی وجهاد فرض کرده. وفرموده با کسانی که با شما می جنگند بجنگید و از حد تجاوز نکنید یعنی بدون دلیل حمله ننمایید ، با هم پیمان متارکه نجنگید ، ضعیفان بی آزار را نکشید ، کشته ها را مثله نکنید و اموال را بی جهت تلف ننمایید ) که خداوند تجاوزکاران را دوست ندارد.منظور قرآن این نیست که بر سر کفار بریزیم و آنها را بکشیم بلکه به معنای این است که وقتی کافران به جنگ ما آمده اند،  تجاوز کردند علیه خود مان ویا یا عقیده واندیشۀ ما با آنها بجنگیم تا در ما شدت و پایداری واستواری مشاهده کنند و با این نمایش قدرت بتر سند واز ادامۀ جنگ خودداری کنند. جهاد یعنی جنگ بخاطر جلو گیری از فساد وگسترش جنگ.چنانچه در آیه های ذیل نمونه آیات را به تبدبر بنشینید.

  1. جهاد بخاطر نجات از ظلم: اولین ایه جهاد: أذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴾ ترجمه:اجازه مقاتله یا جنگ  داده شد به کسا نیکه می جنگند به دلیل اینکه بحق شان ظلم شده) درین آیت به صراحت فهمیده میشود که مسلمانان بخاطر دفع ضرر وخطر می جنگند نه اینکه بدون دلیل بالای هر غیر مسلمان حمله کنند.وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصيراً
    چگونه از جنگ در راه خدا، و از کارزار برای رهائی مـردان و زنـان و کودکان درمـانده و بیچاره دوری می‌گزینید؟ آن بیچارگانی ‌که سیماها و چهره‌هایشان در صحنه‌ای پیدا و هویدا است ‌که مسلمان را به حمایت و جانبداری از ایشان و حفظ حرمت مؤمنان می‌خواند، و بطور کلّی عاطفۀ نوع دوسـتی آدمـیان را بر می انگیزد؟ آنان‌ کسانیند که سخت‌ترین محنت و درد را می‌چشند و به بدترین وجه بخاطر داشتن عقیده وکلتور شان کو بیده میشوند . محنت و درد ایشان به سبب داشتن عقیده است‌، و هر چه بر سرشان می‌آورند برای برگرداندن ایشـان از دین است‌. این است‌که رنج و دردشان بسی سنگین است‌. چرا که محنت و درد حاصل از عقیده و آئین، به مراتب دردناک‌تر و سخت‌تر است از محنت و رنج و دردی‌ که از لحاظ دارائی و زمین و جان و نـاموس گـریبانگر آدمی مـی‌گردد ..

2- جهاد علیه متجاوزین :(وقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَکُمْ ولا تعتدوا إنالله لا یحب المعتدین﴾ قرآن کریم در آیات متعددی دستور جهاد با کفار را مقید به کسانی کرده است که با مسلمانان به جنگ می‌پردازند و جامعه اسلامی را در معرض خطر قرار می‌دهند. خداوند در قرآن می‌فرماید .که در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خدا تعدی کنندگان را دوست ندارد». خداوند در این آیه علاوه بر این‌که دستور جهاد را مقید به حمله کفار و مشرکان کرده و در واقع به مسلمانان را دفاع فراخواده است، هم‌چنین مسلمانان را هم موظف می‌کند که در این دفاع که حق مشروع هر انسان است، باید جانب اعتدال را نگه‌ دارند و حق ندارند برای دفاع از خود از مسیر عدالت خارج شوند
3- جهاد وسختگیری بر منافقین :
یا این ایه شریف که بطور شدید تر وغلیظ تر مسلمانان را امر به جهاد علیه  کفار ومنافقین میکند.(
.{يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ9 تحریم}
این ایه مبارکه در ظاهر خیلی شدید حکم میکند اما در واقع به مفهوم زدن وکشتن نیست وقتی پیامبر بزرگوار اسلام به جهاد وسخت گیری علیه کفار ومنافقین  مامور میشود منظور توبیخ سر زنش وافشا اعمال نا شایسته شان است.چون با منافقین نمیشود جنگ مسلحانه نمود باید از بعد فر هنگی در جهت افشای شان مبارزه کرد.رسول خدا هرگز با منافقى جنگ نكرد ، بلكه پيوسته در تاليف قلوب آنها ‏كوشيد .جهاد معنى وسيع و گسترده‏اى دارد ، و هرگونه تلاش و كوشش را شامل مى‏شود ، تعبير به و اغلظ عليهم ( بر آنها سخت بگير و خشونت كن ) نيز اشاره به خشونت در سخن و افشاگرى و تهديد و مانند آن است ..البته اين در صورتى بود كه آنها دست به اسلحه نبرند و اگر اين كار را مى‏كردند مسلما با آنها مقابله به مثل مى‏شد ، زيرا در اين صورت عنوان محارب به خود مى‏گرفتند..
4- جهاد علیه حیله گران وپیمان شکنان: سورة التوبة: 73(أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏آيا با مردماني نمي‌جنگيد كه پيمانهاي خود را ( مكرّراً ) شكسته‌اند و ( قبلاً نيز ايشان بودند كه ) تصميم به اخراج پيغمبر ( از مكّه ) گرفته‌اند و ( هم ايشان بودند كه ) نخستين بار ( اذيّت و آزار و تجاوز و تعدّي به جان و مال ) شما را آغاز كرده‌اند ؟ آيا از ايشان مي‌ترسيد ( و به جنگ آنان نمي‌رويد ؟ ) . در صورتي كه سزاوارتر آن است كه از خدا بترسيد ( و از كيفر نافرماني او بهراسيد ) اگر واقعاً ايمان داريد ( و مؤمنان راستين هستيد ) .‏
وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ ‏
‏ترجمه : ‏
‏و اگر پيمانهائي را كه بسته‌اند و مؤكّد نموده‌اند شكستند ، و آئين شما را مورد طعن و تمسخر قرار دادند ( اينان سردستگان كفر و ضلالند و ) با سردستگان كفر و ضلال بجنگيد ، چرا كه پيمانهاي ايشان كمترين ارزشي ندارد . شايد ( در پرتو بازبودن درگاه توبه خدا و شدّت عمل شما ، پشيمان شوند و ) دست بردارند
5- جهاد بمثابۀ عمل بالمثل(:وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ} سورة البقرة: 191
 اين آيه فرمان قتل و اخراج مشركان را از مكّه صادر و دليل آن را چنين بيان مى‌كند كه آنان سالها شما را شكنجه و آواره كرده‌اند و شكنجه از قتل سخت‌تر و شديدتر است. پس شما نبايد در مبارزه و جنگ با آنها سستى نشان دهيد.
6- جهاد وتلاش بخاطر دفاع از عقیده  وتطبیق قانون:{قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ} سورة التوبة: 29د

این آیات در خصوص جلو گیری از توطئه ،،تحرکات و برنامه های دشمنانه وپلان شدۀ  کفار است که همیشه  در صدد خاموش ساختن نور خدا ومتوقف ساختن پیشرفت دین اسلام اند.بناءٌ خداوند متعال ، پیامبر اسلام را فرستاده است تا دین اسلام و قرآن کریم و برنامه خداوند را در جهان گسترش دهد و بر خلاف تمامی توطئه ها و تحرکات و تهاجمات علیه اسلام ، قطعاً دین خدا در کره زمین انتشار خواهد یافت وپیام دین به همه جا خواهد رسید . مفهوم ایه فوق مطالب زیر را برای ما بیان میکدد
1- در اسلام جهاد و پیکار بدون مقدمه و ابلاغ مشروع نشده است . مسلمانان  اول مخالفین دین اسلام را  به ایمان به خدا و رسول و ایمان به روز آخرت دعوت ، در صورت پذیرش از آنان پذیرائی و با آغوش گرم از آنان استقبال خواهند کرد.
2- در صورت عدم پذیرش اسـلام و عدم پرداخت جزیه و با پافشاری در  بقاء برکفر و الحاد و مخالفت با برنامه خدا و رسول ، به مجاهدان اجازه پیکار و جهاد داده می شود .
3- جزیه مالیاتی است که افراد کافر، برای حفظ امنیت و حفاظت از حدود و ثغور و در مقابل خدمات اجتماعی به دولت اسلامی پرداخت می کردند و در مقابل بر آئین و کیش خود باقی می ماندند . جزیه قبل از اسلام در جامعه وجود داشته و حسب آنچه در تاریخ آمده است مبتکر جزیه انوشیروان بوده و اسلام آن را تثبیت و تایید کرده است . مقدار جزیه در مذهب امام شافعی (رح) در سال یک دینار برای هر فرد است .
7-تشویق به دلاوری وشجاعت در میدان جنگ:
{فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ} سورة محمد: 4
ترجمه: هـنـگـامـى كه با كافران در ميدان جنگ رو به رو مى شويد گردنهايشان را بزنيد، و هـمـچنان ادامه دهيد تا به اندازه كافى دشمن را درهم بكوبيد، در اين هنگام اسيران را محكم بـبـنديد، سپس يا بر آنها منت گذاريد (و آزادشان كنيد) يا در برابر آزادى از آنها فديه بـگـيريد، و اين وضع همچنان ادامه يابد تا جنگ بار سنگين خود را بر زمين نهد، برنامه ايـن اسـت ، و هـر گـاه خدا مى خواست خودش آنها را مجازات مى كرد، اما مى خواهد بعضى از شـمـا را بـا بـعـضـى ديـگر بيازمايد، و كسانى كه در راه خدا كشته شدند خداوند هرگز اعمالشان را نابود نمى كند.
رفع ابهام: طبعییست کسانیکه نسبت به اسلام عقده دارند بدون ارتباط دادن ایه به شرائط ما قبل وما بعد  ادعا میکنند که اسلام حکم گردن زدن وریختاندن خون مخالفین را صادر کرده است در حالیکه .این آیه مربوط به رویا روئی در میدان جنگ است.طبعی است هنگامى كه انسان با دشمنى خونخوار در ميدان نبرد روبرو مى شود اگر با قـاطـعـيـت هـر چه بيشتر حملات سخت و ضربات كوبنده بر دشمن وارد نكند خودش نابود خواهد شد، و اين دستور يك دستور كاملا منطقى است.
: دستور اسلام بخاطر تعامل با غیر مسلمانان در شرائط عادی.
لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ} سورة الممتحنة: 8
ترجمه: خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد».

یکی از تعالیم روح‌بخش قرآن زندگی مسالمت‌آمیز با کفار و مشرکان غیر معاند است. همین اصل در اسلام یکی دیگر از دلایل دفاعی بودن جهاد است. در یک تقسیم ‌بندی کلی غیرمسلمانان به سه گروه تقسیم می‌شوند: اهل کتاب، مشرکان و کفار معاهد و اهل حرب.
اسلام به هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با دو گروه نخست توصیه می‌کند و تنها به مقابله و پیکار با گروه‌های معاند و محارب از آنان سفارش می‌کند. بر همین مبنا اکثر آیات و روایاتی که مسلمانان را به قتال و جنگ دعوت می‌کنند مربوط به این مورد است. مطابق این آیه افراد غیرمسلمان به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ گروهی که در مقابل مسلمانان ایستادند و شمشیر کشیدند و آنان را از خانه و کاشانه‌شان به‌ اجبار بیرون کردند، و خلاصه عداوت و دشمنی خود را با اسلام و مسلمانان در گفتار و کردار آشکارا نشان دادند؛ بنابراین، مسلمانان مکلف‌اند هر گونه مراوده با این گروه را قطع کنند و از هر گونه پیوند محبت و دوستی خودداری نمایند. مصداق روشن این دستور، مشرکان مکه، مخصوصاً سران قریش، بودند؛ یعنی گروهی که رسماً دست به این کار زدند و گروهی دیگر نیز آن‌ها را یاری کردند.
اما دسته دیگری بودند که در عین کفر و شرک کاری به مسلمانان نداشتند، نه عداوت می‌ورزیدند، نه با آن‌ها پیکار می‌کردند و نه به بیرون راندن‌شان از شهر و دیارشان اقدام نمودند. حتی گروهی از آن‌ها با مسلمان پیمان بسته بودند که با آنان پیکار نکنند. نیکی کردن با این دسته و اظهار محبت با آن‌ها مانعی نداشت و اگر مسلمانان پیمان‌های با آن‌ها بسته بودند، باید به آن وفا کنند و در اجرای عدالت با آنان بکوشند.
نتیجه :با تعمق به مفاهم آ به های قرآن کریم درمی‌یابیم که جنگ‌های دوران پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تنها در دفاع از اسلام بوده است .
در نتیجه به این حقیقت میرسیم که وجود اندیشه های مختلف یک امر طبیعی بوده وقرآن کریم بر وجود تکثر اندیشه ها صحه میگذارد. وایات خشونت  مروبط به شرائط خاص دوران جنگ و.تجاوز کفار ومشرکین است.اینطور نیست مشرکین را از خانه های شان بیرون آوریم وبکشیم ویا در راه ها ایشان را گلوله باران کنیم نه خیر درین مورد خداوند ج ایات فراوانی فرستاده که حد مارا بما معرفی میکند.