X

آرشیف

نگهبان

زجورت ای فلک! دایم، پریشانم،پریشانم
بجای اشک زچشمم خون،بریزانم،بریزانم

نه شمسی روشنی دارد،نه ماهِ توفگندت نور
ازین ظلمت پرستی ها، بسی حیران و،حیرانم

زرنگانه بخنداند،همان دشمن که دانا است
فــراگیـــرد مرا گریه، زکارِ  دوســــت نادانـــم

سپردم روح و جانم را،نگهداری نکردی تو
ولی من در دبستانت،نگهبانِ ،نگهبانم

نه لقمه ازلبت دادی،نه شربی ازشراب خود
ببین از من بنام تو، هرآنچیزی که درخوانم

الا«حداد»فلک گفتی، ترا منظور فلکتاز است
سخن سنجیده میگویم،که،تا جان را نرنجانم

مسعود حداد
چهارم ماه اپریل

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.