آرشیف

2018-1-19

علم عبدالقدیر

نقش ونیاز روسیه در صلح افغانستان

شناخت از ماهیت  طالبان وتاریخ   تعامل حامیان طالبان با روسیه فعلی وشوروی سابق مارا به این واقعیت نزدیک میکند که روسیه هیچ نقش در وادار ساختن طالبان  به صلح ندارند و تاریخ روابط امریکا وروسیه هم بما می اموزاند که روسیه بخاطر آرامش حکومت تحت الحمایه امریکا در کابل وباز گشت پیروز مندان امریکا هیچ نیازی ندارد .پس هدف  تلاش های صلح خواهانه روسیه وجسارت خواستار نشست فوری ومستقیم بین طالبان وحکومت کابل چیست؟که میگوید:ما پیشنهاد می‌کنیم که مذاکرات میان دولت افغانستان و گروه طالبان برای پایان دادن به جنگ داخلی در این کشور باید در اسرع وقت و به صورت جدی آغاز شود. مسکو آماده ارائه یک طرح کاری برای مذاکرات مستقیم و فوری میان دو طرف است."
ریشه این شوق از کدام چشمه آبیاری میشود:؟بعد از تحولات سیاسی وجیوپولیتیک در اوکرائن که منجر به پیوستن کریمیه به روسیه شد وبع تغییرات دراما تیک و در حوزۀ کشور های  عراق وسوریه وگسترش نفوذ ایران در بسیاری از کشور های عرب نشین  وهمگرائی روسیه با ایران در سیاست های بین المللی پله سیاست را به نفع روسیه شیب ساخته است.تا جا ئیکه برخی از سیاسیون در داخل امریکا  انتخاب رئیس جمهور امریکارا متاثر از مداخله  روسیه در انتخابات امریکا میدانند  در قرن 21 امریکا من حیث بزرگترین قدرت جهان در امر گزینش رئیس جمهور مورد حمایت بو تین احساس خوردی وکوچکی میکند وگذشته از آن شکست امریکا وهم پیمانانش در سوریه  اشتیاق روسیه را بخاطر بزانو در آوردن آمریکا افزایش داده است ومطمئن شده است  که ترس از امریکا بیمورد بوده است ومیتوان  از امریکا در جای انتقام گرفت که از اثر مداخله وحمایتش  سال ها قبل شکست خورد. به همین دلیل روسیه جدا مصم است  تا همانطوریکه شوروی سابق در افغانستان زمینگیر شد وماشین نظامی واقتصادی اش در هم شکست امریکا را در همان  سر زمین به  همان سر نوشت مبتلا سازد اما درین رویکرد در دوراهه ترس واشتیاق قرار دارد.
 روسیه در دوراهه ترس وشوق:روسیه ازدیدن چهرۀ خود در آینه تاریخ افغانستان  میترسد به  دیل از مداخلۀ مستقیم درین سر زمین اجتناب میورزد اما پیروزی نسبی اش در سیاست اوکراین و بلند بودن دستش در سوریه اشتیاقش را در مقابله با امریکا افزایش داده است.روسیه به این عقیده است وقتی امریکا با داشتن هم پیمانان چون تر کیه وسعودی در نزدیکی سوریه شکست خورده در افغانستا نیکه کا ملا تنهاست باید تجربه تلخ شکست روسیه را تجربه کند.به همین دلیل از چند سال بدین سو با امارت طالبان از نزدیک در تماس است ونیرو های طالبان واراضی تحت کنترول ایشان را درست محاسبه کرده است  وکمک های نقوی ونظامی را از مجاری نا مرئی   وغیر مستقیم بطور کافی بدسترس شان قرار میدهد ودر فضای سیاست از صلح واشتی طالبان وحکومت افغانستان ومیز بانی نشست های صلح  صحبت میکند که به هیچ صورت با استراتیزی روسیه که تداوم جنگ وفلج ساختن اقتصاد وما شین جنگی  امریکاست  هم  خوانی  ندارد. .
نیاز ونقش روسیه در صلح افغانستان.!
اگر فکر کنیم طالبان دست ساخته پاکستان دشمن تاریخی روسیه وبقایای از مجاهدین گذشته اند نقش روسیه را در امر کشاندن شان بپای میز مذاکره خیلی ضعیف ارزیابی میکنیم .اگر هدف روسیه را از صلح طالبان با حکومت افغانستان  دور نمائی خوبی  برای امنیت مرز های کشور های هم پیمان روسیه پیشبینی کنیم باز هم نتیجه چندان مثبت به نظر نمی رسد چون امریکا قدرتمند وحاکم در افغانستان وبر نده جنگ با طالبان  به هیچصورت به نفع روسیه نیست .پس چرا روسیه با شور واشتیاق فراوان در صدد بر گزاری جلسات ونشست های کشور های منطقه در مسکو بخاطر ختم جنگ های افغانستان است؟ودر اولین ابتکار روز جمعه 25 حمل 1396 با شرکت نمایندگان افغانستان، روسیه، ایران، پاکستان، قزاقستان، قرغیزستان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبیکستان، چین و هند  نشستس را در مسکو برگزار کرد.درین نشست همه شر کت کنندگان از طالبان خواستند  که با گروه های هراس افگن روابط شان را قطع کنند، جنگ افزار شان را به زمین بگذراند وبه میز گفت وگو های صلح با دولت افغانستان بیایند
اشکال قضیه:!اگر دشمنی ها ورقابت هارا در سطوح مختلف از رهگذر تاریخی ومنافع اقتصادی وسیا سی بر رسی کنیم هیچ دلیلی را پیدا کرده نمیتوانیم  روسیه را وادار سازد تا بار سنگین جنگ را از دو ش امریکا کم سازد همه تحلیلگران ومبصرین بر این باور اند که روسیه میخواهد انتقام شکست خودرا ازامریکا بگیرد وامریکائی رانده شده وشکست خورده یکی از رویا  ها ئی روسیه است  چنانچه بتاریخ 26 اسد 1396 ضمیر کا بلوف  نماینده رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان گفت: با توجه به اینکه ارتش آمریکا هیچ اقدام سودمندی را برای افغانستان انجام نداده است، باید نیروهای ایالات متحده، افغانستان را ترک کنند.. ! پس مفهوم وپیامد فرا خوانهای روسیه این است  که او با این نمایش ها ودرامه ها بنام صلح  اتمام حجت میکند گو اینکه با تمام قدرت کوشیده تا طالبان را بپای میز مذاکره فرا خواند اینکه مؤفق نمیشود کار شکنی های حکومت افغانستان وشورائی عالی صلح است که از روز تا سیس تا حال نتوانسته با طالبان یک نشست رسمی بر گزار کند.حالا روسیه بخاطر نهادینه سازی سیاست صلح خوا هانه در افغانستان بار دیگر از جنگ زاویه وارد میدان شده است.
1-انتقاد از سیاست داعش پروری امریکا در افغانستتان::با این ادعا که گویا هلیکوپتر های "بدون نشان وعلامت" تندروان گروه داعش را که "با تجهیزات نظامی غربی مجهز اند" به افغانستان انتقال می دهد
2دعوت حکومت کابل وطالبان بخاطر نشست فوری ومستقیم. وزارت امور خارجه روسیه خواستار مذاکرات فوری و مستقیم دوطرف شده و  تاکید کرده که شرایط مناسب مذاکرات مستقیم میان حکومت افغانستان و گروه طالبان را مهیا کند.
3- فرا خوان کشور های منطقه وجهان به خاطر بحث روی صلح افغانستان.
شناخت از ماهیت طالبان که چگونه وتوسط کدام کشور وبه چه منظور ایجاد شده با در نظر داشت مناسبات وملاحظات تاریخی مارا به نتیجه نزدیک میکند که روسیه با گرم ساختن این بازار زیر پرده صلح قصد اکمال وتجهیز طالبان را دارد تا بتواند برای امریکا در افغان درسی را که خوانده بود تکرار کند..این سیاست را فعلا اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان در برابر پاکستان بازی میکند.اشرف غنی قبل از کاندید شدن طی نشستی در دوبی با جنرال پرویز اشفاق کیانی رئیس ستاد ارتش پاکستان .در صورت پیروز  شدن وعدۀ حل مسئله دیورند را داده بود..بعد ازینکه رئیس جمهور شد بلا فاصله به پاکستان سفر کرد ونقشه تطبیق بر نامه دیورند را اینطور سنجید که در تمام دورۀ ریاست جمهوری ام  با پاکستان رابطه خوبی ندارم شما ضمن کشیدن  سیم خاردار در مرز ها ونهادینه ساختن مسئله پاسپورت وسفر رسمی بین افغانستان وپاکستان انیطرف دیورند را در در ولایات کنر وننگر هار نیز زیر آماج قرار دهید.تا هیچ زمینه وفرصتی بخاطر ادعای انطرف دیورند در ذهن ما خطور نکند .با این فیر ها بگو ئید مونژ نور غوارو تاسی پور غواری ! به این شکل پذیرش خط دیورند.دیورند عملا عملی ونهادینه میشود.یعنی از اشرف غنی جنگش نتیجه معکوس دارد واز بوتین صلحش.