آرشیف

2014-12-19

علم عبدالقدیر

نقش زکوة در نظام زندگی

 

زکوة یکی از ارکان پنجگانه دین مبین اسلام بنیاد استوار برای ایجاد نظم ورفاه در زندگی انسانهاست وزکوة اساس نظام اجتماعی است. بسیاری ها مفاهم، اصول وواژه هارا وارونه وکجدار معرفی میکنند که تعریف واطلاق نظام بر حکومت نیز از همین نوع است در حالیکه نظام حکومت نه بلکه رفاه ،آرامش ،آسایش نبودهرج ومرج در یک جامعه نظام نامیده میشود. افغانستان شاید حکومت داشته باشد اما خبری از نظام در آن نیست که نیست ،ما بخاطر ایجاد نظم درزندگی شهروندان و اینکه چگونه این نظم شکل میگیرد باید اصول خوبی نظام داری ونحوۀ تطبیق آنرا یاد بگیریم. تجارب کشور های مترقی که رفاه ونظم اجتماعی شان الگو است این واقعیت را بما می فهماند که وضع چار چو ب نظام مالی سالم وصرف آن در جهت خدمات عامه ضامن نظم ورفاه در کشور هاست . تتبّع در آیات ، احادیث و بررسی آرائی فقهاء در مورد فلسفه تشریع زکوة این نظریه را تقویت می بخشد که زکوة در تأمین بودجه عمومی دولت اسلامی, وعرضه خدمات اجتماعی وتأمین عدالت اجتماعی نقش بس ارزندۀ دارد و حکومت اسلامی با توسعه و تعمیم بخشیدن این منبع عظیم مالی و حتی دریافت اجباری و قانونی آن میتوانند نظام سالم زندگی را اساس گذاری کنند.

زکوة یعنی تزکیه روح انسان،تأمین عدالت وقوام نظام زندگی:
قال تعالی (خذ من أموالهم صدقه تطهر هم وتزکیهم بها)
زکوة در لغت به معنای رشد, نماء و زیادتی است, هر چند به معنای طهارت, تزکیه و صلاح نیز می باشد.با ادای زکوة ما ل پاک وبعد رشد میکند .افراد وجامعه هم از رهگذر إحیای حس روا داری از خبث باطنی پاک وبعد رشد ونمو میکند. زکوة در اصطلاح شرعی به حصه و میزان مقدّر و معلومی از مال اطلاق می شود که طبق شرائط دادن آن به مستحقان فرض شده باشد وتوضیح این بحث را با همه جزئیات ارکان وشرائط آن به فقهای محترم وتطبیق آنرا به مسئولین دولتی واگذار میکنیم. واما اطلاق زکوة با ملاحظة معنای لغوی شاید از آن جهت باشد که اخراج یک حصّةمقدّر از مال زکوة, موجب تطهیر و تزکیة مال از اوساخ و دنائس می شود, وقتی این حشرات از بار وبرگ درخت سر مایه زدوده شود با عث رشد ونموی آن میگردد از سوی دیگر مال طیّب و طاهر مالی است که با برکت و پربار شده و گویی نوعی زیادتی و وفور نعمت در آن ایجاد شده است بحث زکوة در نظام مالی اسلام از دو جهت میتواند مورد بر رسی قرار گیرد اول جهت فقهی ودوم بحث فلسفی ویا حکمت التشریع إحکام است که نویسنده بیشتر علاقمند بحث پیرامون فلسفه وحکمت وجوب زکوة در نظام مالی اسلام است..شارع ادای زکوة را من حیث یک أصل ویا رکن حیاتی در نظم جامعه فرض گردانیده که واجب الإجراست واما اینکه زکوة بر کدام اموال واجب است نصاب ومقدار وشرائط وباقی جزئیات وتفاوت دیدگا ها توسط فقها مشخص ومرز بندی شده موارد وجوب زکوة زیر نام خمس ،عشر ،خراج جزیه وفئی تا شرایط وجوب ونصاب نحوۀ جمع آوری ومصرف این فریضۀ الهی در کتابها و رساله های مجتهدین طور مفصل بحث شده, که شاید در کتب فقه دارائی چندین باب وفصل است و اگر نظر من در کار بود همه را یک صفحه آن هم بزبان خود علاقمندان تنظیم میکردم تا در فهم واجرای آن هیچ مشکل بوجود نمی آمد.

فلسفه وحکمت تشریع زکوة
بطور کل هدف از ایتاء زکوة یک امتحان و آزمایش الهی است که نتیجة آن همانا تزکیه تطهیر و تربیت روحانی و نفسانی افراد است. طوریکه خداوند ج میفر ماید ( خذ من أموالهم صدقة تطهریه ..) هر چند صدقه در عرف مردم بر نوافل وتطوعات اطلاق میگردد وزکوة وجیبه فرضی است اما طوریکه در ایه فوق میخوا نیم قرآن کریم گاهی زکوة را صدقه نیز یاد کرده است هدف از وضع زکوة صرفاً جمع اموال, تأمین بیت المال یا کمک به نیازمندان نیست, بلکه هدف در درجه اول یک آزمون الهی است. آنجا که میفر ماید(و لنبلونکم بشیء من الجوع و الخوف و نقص من الاموال», «لتبلون فی اموالکم و انفسکم», «جاهدوا باموالکم»,و…(بقره, 155) نتیجة این آزمایش آن است که افراد با پذیرش و استقبال از این احکام مالی و صرف بخشی از اموال خود, نفس و روح خود را از شح و بخل نسبت به مال وثروت تطهیر و تزکیه می کنند: (واحضرت الانفس الشح). زکوة دادن مقدمة است بخاطر عادت کردن به بذل مال, انفاق, از خود گذشتگی و ایثارو تمرین است برای خودسازی و خود گذشتگی . زکوة, نسخة علاج دل و نشانة شکر نعمت الهی و دال بر یقین آدمی نسبت به باورها و اعتقادات دینی او است. خداوند ج میفر ماید( الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم بالاخره هم یوقنون) ,(نمل, 3) خداوند نشانه و راه رسیدن به یقین را همانا اقامة نماز و ایتای زکات دانسته است. 
بنابراین, زکوة در درجة اول, یک نوع از خود گذشتگی و خود سازی و در درجة دوّم, نوعی تضامن و تکافل اجتماعی بین انسانها ست؛ یعنی با تأدیه زکوة بیت المال تأمین مالی می شود وبعد صرف موارد ضروری اجتماعی می گردد. با انکه مستحقان زکوة طبق ارشاد الهی طبقة فقیر و مسکین و…واصناف مشخص میباشد می توان زکوة را در موارد چون خدمات اجتماعی چون جاده ها حمل ونقل صحت ومعارف وبیمه های اجتماعی ورشد رفاه عامه بکار برد.

زکوة و نماز دو ستون به هم پیوستۀ دین
کسیکه زکوة نداده نماز هم نخوانده ،در اهمیت زکوة همین کافیست که مانند نماز ممیز ،فاصل و مرز بین کفر و ایمان معرفی شده است کسانیکه نماز را بر پا وزکوة را ادا میکنند مسلمان وبرادران دینی شما ند:(فان تابوا و اقاموا الصلاة و آتوا الزکوة فاخوانکم فی الدین) درین آیه خداوند ج ایتای زکوة را شرط ورود به دین و جماعت مسلمانان دانسته یا در آیة:«ویل للمشرکین الذین لا یؤتون الزکوة»ندادن زکوة را نشانه کفر و شرک قلمداد و از اولین علامات آن شمرده است. همچنین , می بینیم که در قرآن دستور اجتناب و دست کشیدن از قتال با مشرکان منوط به تحقق سه شرط است که سومین آن ایتای زکوة می باشد:«فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم واقعدوا لهم کل مرصد فان تابوا و اقاموا الصلوة و آتوا الزکوة فخلّوا سبیلهم ان الله غفور رحیم». (توبه,5). بدین ترتیب سه شرط: توبه از شرک, اقامة نماز و ایتای زکوة, می تواند موجبات کف وباز دارندگی مسلمانان از قتال با مشرکان را فراهم سازد. در واقع, تقارن همیشگی بین نماز و زکوة در آیات کریمة قرآن, خود دلالت بر اهمیت و جایگاه پر منزلت و اساسی آن داشته و به عنوان اصل و رکن دین و احکام اسلامی مشخص شده است.

أهمیت زکوة در قرآن کریم
واژة زکوة در قرآن کریم لفظاً و معناً متجاوز از یکصد مرتبه تکرار شده است. در این میان واژة زکوة به صورت معرفه:«الزکوة», 30 بار آمده است که 27 بار آن مقارن با کلمة «صلاة» و حتی در یک آیه آورده شده است. از همین رو, زکوة به عنوان رکن دین مبین اسلام شناخته شده است, و اساساً سنت قرآن است که این دو را مقارن همدیگر عنوان نماید. بر همین مبنا, ابوبکر صدیق رض در برابر مانعین ویا منکرین زکوة هوشدار داد که: «لا افرق بین شیئین جمعها الله» (بین آن دو چیزی که خداوند آنها (نماز و زکوة) را با یکدیگر مقارن کرده است, فاصله نمی اندازم).وبه حصول اجباری زکوة حکم صادر کرد .وایه های روشن قرآن نیز چنین ارشاد مینماید.
1.« تلک آیات القرآن و کتاب مبین هدی و بشری للمؤمنین الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة» (نمل, 3-1) در اینجا زکوة به عنوان شرط ایمان و قرین و عدل نماز مطرح شده است. 
2.«و اقیموا الصلوة و آتو الزکوة و اقرضوا الله قرضاً حسناً». (مزمل,20) 
3.«فان تابوا و اقاموا الصلوة و آتوا الزکوة فاخوانکم فی الدین »(توبه,11) در این آیه توبه, نماز و زکات, شروط ورود به دین اسلام معرفی شده اند. 
4- و ویلّ للمشرکین الذین لا یؤتون الزکوة و هم بالآخرة هم کافرون», که در واقع ندادن زکوة را شرط شرک و کفر دانسته است. 
زکوة را چه کسی باید جمع آوری کند؟: زکوة یکی از فرائض وارکانی است که حکومت های اسلامی مکلف به اجرای آن اند واین عبادت فردی نیست که هرکس مطابق میل خود نصاب وشرائط وزمان ادای آنرا تعین کند این عبادت به سر نوشت جامعه وملت ها نیز تماس میگیرد به همین دلیل جمع آوری زکوة باید طبیق یک نظام وقانون صورت گیرد وهمه اتباع کشور در جریان در آمد های ملی از جمله زکوة باشند ترک ادای زکوة باعث اضمحلال بنیان دولت های اسلامی شده چون فقر وتفاوت طبقاتی رشد وخشم مردم نسبت به دولت افزایش میابد. زکوة پراگنده یا منظم؟ در کشور هائیکه مدیریت در اداره کشور وخدمتگذاری به مردم ضعیف است زکوة بشکل پراگنده نا منظم وبی اثر اجرا میشود مثل اینکه تجار ما با توزیع خود سر صدقات طبق میل ومحاسبه خویش با پرداخت یکمقدار نقد وجنس هم بر محتاجین منت میگذارند وهم خودرا بری الذمه فکر میکنند در حالیکه چنین نیست اگر این صدقات نفلی باشد بخاطر ریا کاری آشکار ثواب ندارد واگر زکوة فرضی است باید نصاب درست محاسبه وبطور دقیق اداگردد والا با بقی ماندن حصه از زکوة درسرمایه لوث وآلودگی همچنان در أصل مال باقیست نه زکوة درست ادا شده ونه مستحقین بهرۀ کافی گرفته بناءٌ نقش‌ مديريتي‌ دولتهای اسلامی‌ بخاطر جمع آوری زکوة بسيار حساس‌ و ضروري‌ است‌: يكي‌ در تعيين‌ منابع‌ زكوة، كيفيت‌ جمع‌آوري، ونحوۀ‌ به‌ مصرف‌ رساندن‌ اين‌ ثروت‌ جمع‌آوري‌ شده‌. با توجه‌ به‌ پيچيدگي‌ روابط‌ اقتصادي‌ در جوامع‌ امروزي‌ و تغيير و تنوع‌ نيازهاي‌ انساني‌، سازمان محاسبه و حصول زکوة‌ بايد بتواند زكوة‌ را به‌ شكل‌ درستي‌ در جهت‌ ارتقاي كيفي‌ زندگي‌ مسلمانان‌ مورد استفاده قرار دهد رشد وبالندگی رفاه اجتماعی زمينة ارتقاي‌ قدرت‌ سياسي‌ مسلمانان‌ در عرصه‌هاي‌ بين‌المللي‌ را فراهم‌ میسازد.

وجوب زکوة در تمام ادیان
طوریکه میدانید نماز وزکوة غالبا پیهم ذکر شده وارزش وأهمیت زکوة در صورت تکمبل نصاب ووجود شرائط عین نماز است، تمامی انبیای الهی همان گونه که به اقامة نماز دعوت شده بودند, ایتای زکوة نیز از دستورات اکید و اولیة آسمانی بر آنان بوده است. قرآن مجید از ابراهیم و اسحاق و یعقوب- علیهم السلام اجمعین-سخن میدگوید, اشاره به اقامة صلاة و ایتای زکات و آن هم مقارن با یکدیگر دارد؛ آنجا که می فرماید: «و جعلنا هم ائمة یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلوة و ایتاء الزکوة و کانوا لنا عابدین ». (انبیاء,73) به همین ترتیب دربارة حضرت اسماعیل(ع) بیان می دارد:«واذکر فی الکتاب اسماعیل انه کان صادق الوعد و کان رسولاً نبیاً و کان یامر اهله بالصلوة و الزکوة و کان عند ربه مرضیّاً». (مریم,54) 
همان گونه که ملاحظه می شود, ایتای زکوة نه تنها متوجه خود آن حضرت , بلکه به عنوان یک تشریع الهی جهت عموم افراد و اهل و قوم ایشان نیز بوده است. در جای دیگر وقتی به میثاق با بنی اسرائیل می پردازد, عنوان می کند:«اذ اخذنامیثاق بنی اسرائیل…و اقیموا الصلوة وآتوا الزکوة» (بقره, 83) از زبان حضرت مسیح(ع) نیز در گهواره می فرماید: «و اوصانی بالصلوة و الزکوة مادمت حیّا…» (مریم, 31)؛ یعنی از نماز و زکوة به عنوان دو فریضة ثابت و تغییر ناپذیر مادام که آن حضرت زنده می باشند, یاد می شود. یا آنجا که دربارة اهل کتاب می گوید: «و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء, و یقیموا الصلوة و یوتوا الزکوة و ذلک دین القیمه…», (بینه,5) در واقع وجود نماز و زکوة را از جملة شروط دین قیمه می شمارد. بدین ترتیب, معلوم می شود که جاودانگی زکوة همانند جاودانگی نماز قدیمی است به قدمت تاریخ ارسال رسل, انزال کتب و ادیان الهی از اولین تا آخرین باید اذعان کرد که نماز و زکوة, از مشخصات دین حنیف است که خود فصل مشترک جمیع ادیان سماوی بوده و عبادت خالصانة خدا جز در پرتو این دو حکم جاودانه؛ یعنی نماز و زکوة, میسر نخواهد بود.

جواز حصول اجباری زکوة
قانون زکوة یک قانون لازم الاجراء است هم از جانب افرادی که بر اموالشان زکوة تعلق می گیرد چون یک واجب الهی-دینی و شرعی است و هم از جانب دولت که قادر است درصورت سرپیچی افراد در تأدیة مقدار زکوة حتی با توسل به قهر و اجبار این نوع مالیات (زکوة) را دریافت دارد. یعنی, همان گونه که مأموران مالیاتی به منظور جمع آوری مالیات و با استناد به قوانین مصوب رسمی و اجباری اقدام می کنند, عاملان زکوة هم می توانند با استناد به قانون زکوة را به زور جمع آوری کنند وبا ارائه خدمات تأمین کنندۀ رفاه اجتماع إعتماد وباور ملت را جلب نمایند تا در اینده خود شان طور داو طلب این وجیبه را ادا کنند.أهمیت فریضه زکوة بحدی است که در ادای آن تنها به صدور حکم آن اکتفا نشده است, بلکه رسول الله امر فرمودند تا آن را از مالکین اموال زکوی اخذ نمایند, ولو آنکه به قتال, محاربه و لشکرکشی هم منجر شود. در قصص و روایات متعدد پیامبر(ص) پس از امتناع قوم یا قبیله ای از ایتای زکوة, دستور آماده شدن لشکر و تجهیز قوا برای جنگ را صادر فرمودند. ذیلاً, پاره ای از این موارد آورده می شود که در کتابهای معتبر تاریخ و سیرة رسول الله(ص), نمونه هایی مشابه آن را بشرح ذیل حضور شما بعرض میرسانم.
1.بعث رسول الله(ص) بشر بن سفیان و…علی الصدقات…»: (ابن هشام, جلد4, ص224) 
پیامبر گرامی اسلام(ص) بشر بن سفیان را برای اخذ صدقات بنی کعب از قبیلة خزاعه فرستادند. بشر به جانب ایشان آمد, در حالی که در نواحی آنان عمر بن جندب منزل گرفته بود. پس بنی خزاعه گوسفندان و سایر حیوانات خود را برای پرداخت زکات جمع آوری کردند, لکن بنی تمیم آن را زشت و منکر شمردند, لذا کمانهای خود را کشیده و شمشیرهای خود را برهنه نموده, آمادة قتال شدند, بناچار, مأمور زکات به حضور پیامبر(ص) آمد. رسول خدا فرمودند:«من لهو لاء القوم؟» (چه کسی داوطلب جنگ با این گروه است؟) آنگاه عیینة بن بدر فزاری به جنگ ایشان داوطلب شد. رسول الله او را با پنجاه سوار فرستادند. اساساً رسول الله(ص) در نامه هائی که به رؤسای قبائل می فرستادند, در مورد زکات آنان را در صورت تمرد به غزا و جنگ تهدید می کردند. 
2.نامه رسول الله(ص) به اهل عمان: من محمد رسول الله الی اهل عمان, اما بعد فاقروا بشهادة ان لااله الاالله والنبی رسول ا… و اتوا الزکوة و احضروا المساجد و الا غزوتکم» (هیربد, 1352,ص85), که در این نامه هم آمده است که اگر زکات ندهید, با شما خواهیم جنگید. 
3.داستان ولید بن عتبه : اخذ زکوة از قبیلة بنی المصطلق یکی دیگر از شواهد تاریخی این مدعاست که در سیرة رسول الله است. در اثر اشتباه کاری ولید که گفته بود مسلمانان از پرداخت زکات خودداری کرده اند, رسول الله تصمیم به جنگ و کارزار علیه آن قبیله را گرفتند. اما نزول آیة مبارکة:«وان جائکم فاسق بنبأ…مانع وقوع جنگ شد. 
4. به ابوبکر صدیق رض گفتند از آنان که زکات نمی دهند اما نماز می گزارند, در گذر. ابوبکر صدیق رض فرمود (والله لا افرق بین شیئین جمع الله بینها. والله لو منعوا عاقلاً مما فرض الله و رسوله لقاتلتهم علیه. ترجمه: به خدا بین دو چیزی که خدا آن دو را با هم جمع کرده است-اشاره به آیاتی که در آن اقامه نماز و ایتای زکات مقارن یکدیگر آمده اند-جدایی نمی اندازم. به خدا اگر زانوبند شتری را از آنچه خدا و رسول فرض کرده اند, ندهند, هر آینه با ایشان قتال خواهم کرد. 
زکوة مظهر عدالت: در حکمت وفلسفه فرضیت زکوة مسئله رفع فقر وقصر فاصله بین اصناف مختلف جامعه هدف اساسی وکلیست وبه همین دلیل گفته میتوانیم زکوة مظهر عدالت ومعبر بسوی ختم نا برابری ها بین افراد جامعه است ودر یک کلام اقامه عدل الهی وایجاد ثبات وتوازن در حیات اجتماعی وسیاسی است. در فر هنگ دین عدالت به عنوان یک معیار و مقیاس قوانین شرعی و اسلامی است؛ همانطور که قیام آسمانها و زمین براساس عدل استوار است(بالعدل قامت السموات و الارض)واگر زکوة یکی از نماد ونشانه های حکمت الهی ضامن ثبات واستواری کتله های اجتماعی گردد چرا عملی نشود.
البته, شایان ذکر است که تحدید مصارف زکوة طوریکه در قرآنکریم ذکر شده به نوبة خود مسائلی را از حیث مفهوم در بر دارد که تفسیر و توجیه آن مباحث فراوانی را به دنبال می آورد. مگر میشود مفهوم فی سبیل الله را در یک یا چند مورد خاص محدود و منحصر دانست ؟و موارد بیشمار دیگر را از آن مستثنا ساخت؟ آیا نمی توان ایجاد راه, فرودگاه, خرید هواپیما جهت ایجاد سهولت به مردم و متعلقات آنها یا احداث سدّ بند ها وسرک ها و تولید نیروی برق, برق رسانی و ادارة آن با سرویسهای خدماتی همچون پست, تلفن, تأسیس مکاتب ومدارس و دانشگاه و بیمارستان وایجاد بیمه ها که زمینة اعتلا و عزت دولت و حکومت اسلامی و بی نیازی مسلمانان را از کفار فراهم می سازد, از جمله موارد فی سبیل الله دانست. (ولن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلاً.)
از فقها مفتیان، ومجتهدین خوبی سر زمینم یعنی غور میخواهم بزبان ساده بحث عشر وخمس و زکوة را با تمام جزئیات آن مانند اشیائیکه بر ایشان خمس وعشر وزکوة وخراج واجب است با ذکر نصاب ونحوۀ جمع آوری ومصرف وهم گرفتن عشر توسط امامان ومدرسین چه اثر در حیات اجتماع دارد؟ یک جسارتدیگر! علمائی کرام از محصولات زراعتی آبی ودیمه مردم غور یکسان عشر میگیرند از نظر ایشان حدیث شریف وما سقته السماء ففیه عشر بر کدام محصولات اطلاق میشود وایا تفاوت بین زمینهای پر زحمت آبی ودیمه وجود دارد ویا خیر؟

منابع ومؤاخذ مورد استفاده.

تفسیر نمونه ناصر مکارم شیرازی ترجمه ایات
ابن هشام، سیره، جلد چهارم، بیروت، احیاء التراث العربی، بی تا
فقه السنة ولی جزئیات استفاده شده وارد مطلب نشده.
علامه مجلسی، بحار الانوار، جلد96، بیروت، موسسه الوفاء، 1403
التستری، شیخ محمد تقی، قاموس الرجال، تهران ، مرکز نشر کتاب، 1387
قرضاوی، یوسف، فقه الزکاة ، جلد اول، بیروت، موسسه الرسالة، 1413
هیرید، علی، مسایل اقتصادی اسلام، بی جا، شرکت سهامی طبع کتاب، 1352
تفسیر المنار…در مسئله توضیح آیه إنما غنیم من شیء سورۀ انفال…چون مختلف فیه جزئیات ذکر نشده.