آرشیف

2017-11-5

محمد سرور انوری غوری

نقش آب در معماري;

نقش آب در شکل گیری نخستین زیستگاه های انسانی پاسخی است به یک نیاز زیستی. اما وقتی فراتر از یکنیاز، خانه سازی و بنای مجموعه های مسکونی بار فرهنگی می گیرد، معماری پدید می آید و آب در زندگی انسان جایگاه هنری پیدا می کند و از خلاقیت هنرمندان و معماران مایه می گیرد. درک مفهوم آب در معماری همان درک معماری آب است. درک قوانین فیزیکی رفتار آب، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب و مهمتر از همه نقش و تمثیل و ارتباط آن با زندگی انسان ها است. آب استعاره ای متناقض است و به همراه خاک، آتش و هـــوا، عناصــرچهــارگانه تشکیل دهــــده جهــــان هستی به شمـــــار رفته است.
آب یکی از عناصر طبیعی به شمار می رود که ماهیتی تغییر ناپذیر دارد. هرجاکه ظاهر می شود، کاربرد آن باید منعکس کننده برداشت طراحان و سازندگان از طبیعت باشد. دسترسی به منابع آب از دیرباز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موثر در مکان یابی شهری مورد توجه بوده است. بررسی کلی جغرافیایی شهرهای ایران به خوبی وابستگی میان زندگی شهری و دسترسی به منابع آب را نشان می دهد. فلات ایران به دلیل تنوع اقلیمی و چشم انداز محیط طبیعی درهمه جا از منابع آب سطحی مطمئن برخوردار نیست، زیرا همان طور که آب های سطحی زمین، چون دریا و رودخانه و دریاچه در معماری و به وجود آمدن آن نقش دارد، دربسیاری از مناطق که از این منابع سطحی بهدورهستند، نیاز مردم از راه منابع زیرزمینی، چون قنات و چاه ها حاصل می شود. .
ساحل رودخانه ها بستر پیدایش و رشد بیشتر فرهنگ های کهن جهان است. در ایران نیز هرجا رودخانه ای جاری بوده، به سرعت و شتاب فرهنگی افزوده است وخود نیز در درون فرهنگ جا باز کرده است. و باید گفت آب در گذشته های بسیار دور باعث به وجود آمدن مراکز حیاتی و روش اقتصادی وشهرنشینی بوده است.
پیش از ظهور اسلام، در ایران، معماری در کنار آب و دردامن طبیعت بدون آنکه آن را مخدوش سازد، حضور خودرا اعلام می کند ونقش آب بیشتر نقش تجردی است. نیایش گاه ها و معابد وآتشکده ها درکنار آب و درنهایت احترام به وجود آب شکل گرفت. گویی آب گذزگاه انسان برای ورود به دنیای دیگر بود. آب نقش معنوی خود را در معماری ایران نشان داد، به گونه ای که گردش آب نمایش تجردی آب درطبیعت است وتمام جوهر وخواص آب به صـورت مجــــــرد که ظاهـــرا جنبه نمایشی پیداکـــرده و در نیایش آب منظــور بوده است.
پس رودخانه ها وچشمه ها و دریاچه ها دارای جایگاه آیینی و اعتقادی بودند. این جایگاه به خودی خود شکل نمی گرفت. ساخت و وجود بنای مکان ها بود که باورها و افسانه ها و آداب و رسومات را متجلی می ساخت. آب هایی کهاز دهانه سراب های بزرگ از دل کوه و درون غار و ازمیان سنگ وخاک بیرون می زند و روی زمین جاری می شوند، چشمه های کوچک و بزرگی هستند که ازمیان سنگ وصخره می جوشند و درساخت بناهایی که در اطراف آنها ساخته می شود نقش مهمی دارند. و در اینجا می بینیم که دو عامل آب وصخره در امر احداث بناهای بوجود آمده نیز مدخلیت دارند. پس همانطور که آب در ساخت باغ نقش دارد، باغ نیز در به وجود آمدن شهر نقش خود را ایفا می کند.تحولات مربوط به شهرها و رابطه ساختار میان باغ وشهر آن چنان است که می توان از سویی باغ را شهر و شهر را باغ نامید و از سوی دیگر باغ را به مثابه کارگاه طرح اندازی شهز تلقی کرد که نمونه این مطلب را می توان درگفتار ، سیاح دوره تیموری بیان کرد که رابطه ساختاری میان باغ شهر در آن شهر موقت که درازای سراپرده ها وخــــــرگاه ها وخیمه هارا به روشنی بازســازی کـــرده است.
نمونه دیگر این باغ شهر را در اصفهان می توان دید و چهارباغ و کو چه هایی که در جهات مختلف آن امتداد داشـــت و این یکـی از اصــول طـــرح انــــدازی شهـــری بـــــــود.
حوض های جلو بناها مکمل معماری شده و مانند آیینه آنها را در خود منعکس می کند. حوض هایی که در معماری مساجد شاهد هستیم نیز غیر از نقش تطهیر، جنبه نمادین پیدا کرده و آب هم نماد زندگی و هم نماد مرگ را به وجود آورده است. و انسان را هم از نظر جسمی پاک می کند و هم از نظر روحی و به طور کلی اینجاست کــــــه درک مفهـــوم آب در معمـاری همـان درک معـاری آب است.