آرشیف

2016-12-11

علم عبدالقدیر

میلاد مسعود پیامبر بزرگوار

بمناسبت میلاد مسعود پیامبر بزرگوار. درس های از قرآن برای رئیس شورای علماء تخار!

قرآن کا ملترین کتاب الهیست که جهت هدایت بشریت  بر محمد ص پیامبر بزرگوار اسلام نازل شده وبر مسلمانان است تا  از پیامها ها وهدایات حیاتت بخش آیه ایه این چشمه زلال الهی بهره گیرند.درین کتاب معیار فضیلت وبر تری انسانها بر یک دیگر تنها تقوی وعدالت واحسان است نه جنیسیت وقومیت ورنگ ونژاد .لذا لازم دیدم به احترام وافتخار میلاد النبی ص  توجه رئیس شورای علماء تخار  وهمفکرانش را که صراحتا وبطور عام گفت( بی حیاترین موجودات طبقه زن است) به مفاهیم چند ایه از سورۀ مریم سورۀ که در قرآن شریف بنام یک زن مسمس گردیده جلب نمایم: خداوند ج به حضرت محمد ص میفر ماید:

وَ اذْكُرْ فى الْكِتَبِ مَرْیمَ إِذِ انتَبَذَت مِنْ أَهْلِهَا مَكاناً شرْقِیًّا(16) فَاتخَذَت مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشراً سوِیًّا(17) قَالَت إِنى أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنك إِن كُنت تَقِیًّا(18) قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسولُ رَبِّكِ لأَهَب لَكِ غُلَماً زَكیًّا(19) قَالَت أَنى یَكُونُ لى غُلَمٌ وَ لَمْ یَمْسسنى بَشرٌ وَ لَمْ أَك بَغِیًّا(20) قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلىَّ هَینٌوَ لِنَجْعَلَهُ ءَایَةً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِّنَّاوَ كانَ أَمْراً مَّقْضِیًّا(21)

ترجمه:

16- در این كتاب ( آسمانى قرآن ) از مریم یاد آر ، آن هنگام كه از خانواده‏اش جدا شد و در ناحیه شرقى قرار گرفت .

17  -و حجابى میان خود و آنها افكند ( تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد ) در این هنگام ما روح خود را به سوى او فرستادیم و او در شكل انسانى بى‏عیب و نقص بر مریم ظاهر شد.

18- او ( سخت ترسید و ) گفت من به خداى رحمن از تو پناه مى‏برم اگر پرهیزگار هستى.

19-گفت من فرستاده پروردگار توام ( آمده‏ام ) تا پسر پاكیزه‏اى به تو ببخشم!

20 –گفت چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد در حالى كه تاكنون انسانى با من تماس نداشته ، و زن آلوده‏اى هم نبوده‏ام ؟ !

21-گفت مطلب همین است كه پروردگارت فرموده ، این كار بر من سهل و آسان است ، ما مى‏خواهیم او را نشانه‏اى براى مردم قرار دهیم و رحمتى از سوى ما باشد ، و این امرى است پایان یافته ( و جاى گفتگو ندارد).

……………..

پیامهای این آیات قرآن شریف:

1-      مریم که زن است اما مانند پیامبران مرد مقدس است: همانطوریکه سوره ها ی از قرآن  بنام پیامبران مرد نامگذاری شده یک سورۀ بنام  یک زن  یعنی مریم  علیها السلام مادر حضرت عیسی مسیح نامگذاری شده .

2-      مریم زن است ونهایت با تقوی :جرئیل امین در شکل وسیمائ یک انسان زیبا بسوی حضرت مریم فرستاده شد تا در گر بیانش بدمد وصاحب فرزندی بنام عیسی روح الله شود.ولی حضرت مریم با تقوی است ومیگوید اگر تو از خدا میترسی من از شر تو بخدا پناه می برم (اگر زنی زیبائی به سراغ رئیس شورای علمای تخار بیاید او بیدرنگ آنرا به آغوش میکشد ومیگوید هدیه الهی است بیا ) اما حضرت مریم میگوید  چگونه ممکن است در حا لیکه من با هیچ انسانی تماس نداشته ام..ولی جرئیل میفر ماید امر محتوم الهی چنین است.

3-      مریم زن است اما دریای از شرم وحیاء او بحکم خدا حامله شد:ولی از شرم بجای دو رفت وفریاد زد که خدایا قبل ازین حالت جانم را میگرفتی تا من فراموش میشدم ونامی از من نبود.ولی خدا نامش را در قرآن ماندگار ساخت .وفرزندش را روح الله لقب داد.

4-      مریم زن است اما صاحب معجزه وکرامت: آنجا ئیکه درخت خشک خر ما را تکان میدهد از آن خرمای تازه می افتد ویا  حین تشنگی چشمه صاف وسردی از زیر پایش فوران میکند.

5-      مریم بزن است اما بخاطر پاکی اش روح خدا حضرت عیسی مسیح شهادت میدهد که من بنده خدا  وفرستادۀ اویم وبرایم از قبل کتابی فرستاده شده.

6-      مریم که زن است  محل وحی الهی ومهبط روح خداست: مگر روح خدا بر بی حیا ئی هبوط میکند ؟ معاذ الله.

 

(حَمَلَتْهُ فَانتَبَذَت بِهِ مَكاناً قَصِیًّا(22) فَأَجَاءَهَا الْمَخَاض إِلى جِذْع النَّخْلَةِ قَالَت یَلَیْتَنى مِت قَبْلَ هَذَا وَ كنت نَسیاً مَّنسِیًّا(23) فَنَادَاهَا مِن تحْتهَا أَلا تحْزَنى قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تحْتَكِ سرِیًّا(24) وَ هُزِّى إِلَیْكِ بجِذْع النَّخْلَةِ تُسقِط عَلَیْكِ رُطباً جَنِیًّا(25) فَكلِى وَ اشرَبى وَ قَرِّى عَیْناًفَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشرِ أَحَداً فَقُولى إِنى نَذَرْت لِلرَّحْمَنِ صوْماً فَلَنْ أُكلِّمَ الْیَوْمَ إِنسِیًّا(26)

……. امید وارم مسلما نان قرآن بخوانند وهدایات الهی را بیاموزانند وبه انسانها نگاهی خدائی داشته باشند. 

(پیدا است كه در این موقع چه حالتى به مریم دست مى‏دهد ، مریمى كه همواره پاكدامن زیسته ، در دامان پاكان پرورش یافته ، و در میان جمعیت مردم ضرب المثل عفت و تقوا است ، از دیدن چنین منظره‏اى كه مرد بیگانه زیبائى به خلوتگاه او راه یافته چه ترس و وحشتى به او دست مى‏دهد ؟ لذا بلافاصله صدا زد : من به خداى رحمان از تو پناه مى‏برم اگر پرهیزكار هستى ( قالت انى اعوذ بالرحمن منك ان كنت تقیا ) .

تقریبا همه مفسران معروف ، روح را در اينجا به جبرئيل فرشته بزرگ خدا تفسیر كرده‏اند ،  نزول جبرئیل مخصوص پیامبران  مرد نبوده بلکه بر زنان مانند مریم علیه السلام نیز وحی میآمده اما اینجا هم برخی علماء بخاطر زن بودن پیام خدا را وحی نگفتند بلکه پیام گفتند اگر بر پیامردان مرد باشد وحی الهی وبر زن تنها پیام باز هم پناه می برم بر خدا ازین کج اندیشی..

22 –سرانجام ( مریم ) باردار شد و او را به نقطه دوردستى برد.

23 –درد وضع حمل او را به كنار تنه درخت خرمائى كشاند ، ( آنقدر ناراحت شد كه ) گفت اى كاش پیش از این مرده بودم و به كلى فراموش مى‏شدم!.

24 –ناگهان از طرف پائین پایش او را صدا زد كه غمگین مباش پروردگارت زیر پاىتو چشمه آب ( گوارائى ) قرار داده است.

25 –و تكانى به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد.

26 –از ( این غذاى لذیذ ) بخور ، و از ( آن آب گوارا ) بنوش ، و چشمت را ( به این مولود جدید ) روشن دار ، و هر گاه كسى از انسانها را دیدى با اشاره بگو : من براى خداى رحمان روزه گرفته‏ام و با احدى امروز سخن نمى‏گویم ( این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد كرد).

تفسیر : مریم در كشاكش سختترین طوفانهاى زندگی سرانجام مریم باردار شد و آن فرزند موعود در رحم او جاى گرفت ( فحملته)در اینكه چگونه این فرزند به وجود آمد آیا جبرئیل در پیراهن او دمید یا در دهان او ، در قرآن سخنى از آن به میان نیامده است چرا كه نیازى به آن نبوده ، هر چند كلمات مفسرین در این باره مختلف است .

به هر حال این امر سبب شد كه او از بیت المقدس به مكان دوردستى برود ( فانتبذت به مكانا قصیا).

 و راستى براى دخترى كه سالها سنبل پاكى و عفت و تقوا و پرهیزگارى ، و نمونه‏اى در عبادت و بندگى خدا

بوده ، زاهدان و عابدان بنى اسرائیل به كفالت او از طفولیت افتخار مى‏كردند و زیر نظر پیامبر بزرگى پرورش یافته ، و خلاصه سجایاى اخلاقى و آوازه قداست او همه جا پیچیده است ، بسیار دردناك است كه یك روز احساس كند همه این سرمایه معنویش به خطر افتاده است ، و در گرداب اتهامى قرار گرفته كه بدترین اتهامات محسوب مى‏شود ، و این سومین لرزه‏اى بود كه بر پیكر او افتاد .

اما از سوى دیگر ، احساس مى‏كرد كه این فرزند پیامبر موعود الهى است یك تحفه بزرگ آسمانى مى‏باشد ، خداوندى كه مرا به چنین فرزندى بشارت داده و با چنین كیفیت معجزآسائى او را آفریده چگونه تنهایم خواهد گذاشت ؟ آیا ممكن است در برابر چنین اتهامى از من دفاع نكند ؟ من كه لطف او را همیشه آزموده‏ام ، و دست رحمتش بر سر خود دیده‏ام.

در هنگام زایمان هر چه بود دوران حمل پایان گرفت ، و لحظات طوفانى زندگى مریم شروع شد ، درد سخت زائیدن به او دست داد آنچنان كه او را از آبادى به بیابان كشاند بیابانى خالى از انسانها ، و خشك و بى‏آب و بى‏پناه ! گرچه در این حالت زنان به آشنایان و دوستان خود پناه مى‏برند تا براى تولد فرزند به آنها كمك كنند ، ولى چون وضع مریم یك وضع استثنائى بود و هرگز نمى‏خواست كسى وضع حمل او را ببیند ، با آغاز درد زائیدن ، راه بیابان را پیش گرفت. ، در بیابانى تنهاى تنها ، نبودن محلى براى استراحت ، آبى براى نوشیدن و غذا براى خوردن ، وسیله براى نگاهدارى مولود جدید ، اینها امورى بود كه سخت او را تكان مى‏داد

قرآن در این زمینه مى‏گوید : درد وضع حمل ، او را به كنار درخت خرمائى كشاند ( فاجائها المخاض الى جذع النخلة). تنه خشک در خت خر ما.

در این حالت ، طوفانى از غم و اندوه ، سراسر وجود پاك مریم را فرا گرفت احساس كرد لحظه‏اى را كه از آن مى‏ترسید فرا رسيده است ، لحظه‏اى كه هر چه پنهان است در آن آشكار مى‏شود و رگبار تیرهاى تهمت مردم بى‏ایمان متوجه او خواهد شد.

شدت حیاء مریم که زن است وهر لحظه الهام الهی شامل حالش هست :به قدرى این طوفان سخت بود و این بار بر دوشش سنگینى مى‏كرد كه بى اختیار گفت : اى كاش پیش از این مرده بودم و به كلى فراموش مى‏شدم!.

(قالت یا لیتنى مت قبل هذا و كنت نسیا منسیا).

 ، در بیابانى تنهاى تنها ، نبودن محلى براى استراحت ، آبى براى نوشیدن و غذا براى خوردن ، وسیله براى نگاهدارى مولود جدید ، اینها امورى بود كه سخت او را تكان مى‏داد.

آنهمه لطف و احسان الهى را دیده بود چنین جمله‏اى را بر زبان راند كه اى كاش مرده بودم و فراموش شده بودم هرگز ترسیمى از حال مریم در آن ساعت در ذهن خود نكرده‏اند ، و اگر خود به جزء كوچكى از این مشكلات گرفتار شوند چنان دست‏پاچه مى‏شوند كه خود را نیز فراموش خواهند كرد .

اما این حالت زیاد به طول نیانجامید و همان نقطه روشن امید كه همواره در اعماق قلبش وجود داشت درخشیدن گرفت ، ناگهان صدائى به گوشش رسید كه از طرف پائين پا بلند است و آشكار مى‏گوید غمگين مباش درست بنگر پروردگارت از پائين پاى تو چشمه آب گوارائى را جارى ساخته است ( فناديها من تحتها ان لا تحزنى قد جعل ربك تحتك سريا).

و نظرى به بالاى سرت بیفكن بنگر چگونه ساقه خشكیدهبه درخت نخل بارورى تبدیل شده كه میوه‏ها ، شاخه‏هایش را زینت بخشیده‏اند تكانى به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد ( و هزى الیك بجذع النخلة تساقط علیك رطبا جنیا).از این غذاى لذیذ و نیروبخش بخور ، و از آن آب گوارا بنوش ( فكلى و اشربى).و چشمت را به این مولود جدید روشن دار ( و قرى عینا).

و اگر از آینده نگرانى آسوده خاطر باش ، هر گاه بشرى دیدى و از تو در این زمینه توضیح خواست با اشاره بگو من براى خداى رحمان روزه گرفته‏ام روزه سكوت و به همین دلیل امروز با احدى سخن نمى‏گویم ( فاما ترین من البشر احدا فقولى انى نذرت للرحمن صوما فلن اكلم الیوم انسیا ) .

خلاصه نیازى به این نیست كه تو از خود دفاع كنى ، آنكس كه این مولود را به تو داده وظیفه دفاع را هم نیز به خود او سپرده است.بنا بر این از هر نظر آسوده خاطر باش و غم و اندوه به خاطرت راه نیابد.این حوادث پى در پى كه همچون جرقه‏هاى روشنى در یك فضاى فوق العاده تاریك و ظلمانى درخشیدن گرفت ، سراسر قلب او را روشن كرد و حالت آرامش گوارائى به او دست داد.

ظاهر آیات فوق نشان مى‏دهد كه مریم به خاطر مصلحتى مامور به سكوت بود و بفرمان خدا از سخن گفتن در این مدت خاص خوددارى مى‏كرد تا نوزادش عیسى ، لب به سخن بگشاید و از پاكى او دفاعكند كه اين از هر جهت مؤثرتر و گيراتر بود.اما از تعبیر آیه چنین برمى‏آید كه نذر سكوت براى آن قوم و جمعیت ، كار شناخته شده‏اى بود ، به همین دلیل این كار را بر او ایراد نگرفتند.