آرشیف

2017-10-29

علم عبدالقدیر

مو سیقی از نظر اسلام و قرآن

تعریف موسیقی:
موسیقی یا موزیک (به فرانسویmusique) که در فارسی به آن خُنیا هم گفته می‌شد، یکی از فعالیت‌های بشری است که مادهٔ تشکیل‌دهنده آن صدا و سکوت است. عناصر اصلی تشکیل‌دهنده موسیقی شامل نواک (تعیین‌کننده ملودی وهارمونی) و ریتم است.

برخى در تعریف موسیقى گفته‏ اند: موسیقى علم به احوالِ نعمات است و روح از آن لذت مى‏برد. کارشناسان آن را هنر بیانِ احساسات به وسیله‏ ىِ صدا دانسته‏ اند؛ صداهایى با ارتعاشاتِ منظّم، هم‏آهنگ و متناسب.
اگر بخواهیم در مورد حرمت و حلت موسیقی بحثی داشته باشیم، باید آنرا زیر مبحث تعریف و حکم غنا، که عربی است، مورد تحقیق و بر رسی قرار دهیم چون در متون دینی  بنام موسیقی مبحثی وجود ندارد وهمین غنا مفهوم عربی آن است.

مفهوم و معنی غنا:

  1. فر هنگ دهخدا:  در معناى غنا چنین مى‏نویسد: آوزا خوش که طرب انگیزد.
  2. ابن اثیرکل من رفع صوته و والاه فصوته عندالعرب غناء؛ (کس که صدایش را بلند کرده و آن را بکشد و ادامه دهد نزد عرب غنا استالبته برای غن از لحاظ لغوی معانی زیاد وجود دارد. با وجودِ اختلافِ آراى لغویان، مىیتوان یک معناى مورد اتّفاق را از فحواى کلام آنان بدست آورد و آن عبارت است از: (آوازِ خوشِ شادى آفرین)
قرآن و موسیقی
با آنکه مفتیان حرمت موسیقی زیاد است اما  در قرآن کریم  هیچ آیه وجود ندارد که صریحا و مستقیم غنا و موسیقی را حرام خوانده باشد. کسانیکه غنا یا موسیقی را حرام گفته اند به دلائل خارجی و عارضی  مانند  تفسیر کلمات در قرآن تمسک جسته اند. مانند ممنوعیت  قول زور در سوره حج و یا لهو الحدیث در سورۀ لقمان و یا مذمومیت لغو در سورۀ مؤمنون و غیره.  اما این کلمات مستقیم به حرمت مو سیقی دلالت نمکیند، مگر اینکه یک قیاس و تشبیه و توجیه بکار برده شود. مثلا کسانیکه موسیقی را حرام میدانند، برای موسیقی این تعریف را ساخته اند. (غنا یا موسیقی آهنگ‌ هایی است كه متناسب با مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد سروده میشود و قوای شهوانی را در انسان تحریك می‌كند..)
حال اگر محتوائی آهنگ حزن آفرین و خاطره انگیز و یا آموزنده باشد و هیچ فسق و فجور و تحریک در آن متصور نباشد، باید حلال باشد. لذا حرمت موسیقی بستگی به درک و تعریف از آن دارد. در قرآن شریف تنها لهو و لعب تقبیح شده، یعنی اگر انسان کار های مهم و با ارزش را کنار میگذارد و مصروف مجالس لهو و لعب میشود حرام است. البته در حقانیت این واقعیت کسی تردید ندارد، حتی یک غیر مسلمان  هم کار های بیهوده را  باعث فوت و ترک کار های مهم و با ارزش شود نا جائز و غیر معقول میداند. نباید کار های مهم را بخاطر سر گرمی و مصروف شدن به لهو و لعب ترک کرد. لذا حرمتی که از تاویل و تفسیر کلمات دیگر برای  موسیقی ساخته اند به هیچ صورت قاطع  و مطلق نیست، بلکه بستگی دارد به محتوا و اثر آن. البته سخن زشت چه در قالب مو سیقی و چه در کلمات عادی مانند دروغ و استهزآ و توهین باشد حرام است.

نتیجه:
همانطوری که صحبت های روز مره خوبی و بدی دارد موسیقی هم خوب و بد دارد. صحبت های دروغ،  تمسخر آمیز  و لهو و نفرت انگیز اگر موزون و با قافیه هم نباشد و آهسته هم گفته شود حرام است، راست گوئی، سخن نرم، تشویق به کمک و ترحم  و محبت آمیز و الفت آفرین نیکو اگر بوسیله یک سروده بگوش مردم رسانیده شود شایسته است.
شعر و موسیقی هم مضمون و محتوی مثبت و منفی دارد. مثلا آهنگ‌ها و آوازهایی كه از نظر محتوا (مضمون اشعار) دارای معنایی باشكوه و زیباست و از طرفی خوب و زیبا اجرا می‌شود و در عین حال تناسب و شباهتی با ساز و آوازهای مجالس لهو، عیش و عشرت و فساد ندارد گوش دادن به این نوع آهنگ‌ها اشكالی ندارد. همانطوریکه برخی آهنگ های بیهوده انسان را از خدا دور میسازد، برخی آهنگ ها خیلی آموزنده بوده دل را نرم و انسان را بخدا نزدیک تر میسازد. مثلا آهنگ هائیکه در مورد مادر سروده میشود که اشک از چشم انسان جاری میسازد و انسان را در بحر مفهوم آیه ( وقضی ربک أن لا تعبدوا الا ایاه وبالوالدین إحسانا ) غرق میسازد.
  از طرف دیگر حلال و حرام طور صریح در قرآن کریم ذکر شده و خداوند ج در آخرین آیه منزل  قرآن کریم  فر موده (الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الا سلام دینا.)  در قرآن شریف اصول حلال و حرام صریح ذکر کرده که در مورد موسیقی و حرمت آن هیچ آیۀ وجود ندارد. پیامبر خدا ص  هم صریحا نهی نکرده است. زمانی که پیامبر اکرم (ص) به یثرب (مدینه) وارد شدند، اهل یثرب به پیش بازش رفتند و بانوان یثربی، در حالی که دف می زدند، ترانه ی معروفِ “ماه تمام برما طلوع کرد” را همخوانی کردند: طَلَعَ البدرُ علینا من ثنیّات الوداع   *** وَجَبَ الشکر علینا ما دَعَ الله داع
پیامبر ص هم گوش داد و لذت برد و بانوان را از دف زدن و خواندن ترانه منع نکرد.

آیا لهو ولعب تنها داخل مو سیقی است
اصلا لهو و زور و بیهوده  پدیده های نا مشروع و مستقل اند که غیر از موسیقی هم حرام  پنداشته میشود. اگر بخاطر موسیقی و یا هر کاری نماز و عبادت را ترک میکنید حتی تجارت هم لهو وممنوع است. چنانچه در سورۀ جمعه میخوانیم:  خداوند ج فرموده (قل ما عندالله خير من اللهو و من التجاره والله خير الرازقين…) درین آیه لهو و تجارت در یک ردیف آمده، چون اشتیاق مردم به تجارت باعث ترک نماز شد در حالیکه تجارت به ذات خود عبادت است اما اگر با عث ترک نماز و اشاعه فساد شود حرام است.
صریحترین ایه که از آن حرمت مو سیقی را استنباط کرده اند آیه شش سورۀ لقمان است که خداوند ج میفر ماید (َومِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُواً أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ} [لقمان 6) درینجا تنها کلیمه لهو ذکر شده که آنرا به موسیقی تعبیر و تفسیر کرده اند. اما عقل سلیم حکم میکند که موسیقی طبیعتا با تار و پود وجود انسان  ربط دارد و ذاتا حرام نیست، مگر اینکه در آن حرامی بکار برده شود و اگر بخاطر کلیمه لهو موسیقی را حرام بدانیم، باید همه حیات و زندگی را حرام گفت، چون خداوند ج در چندین آیه همه دنیا را بازیچه و بیهوده معرفی کرده است (وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ﴿انعام – ۳۲﴾
ترجمه: و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و قطعا سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى‏كنند بهتر است آيا نمی انديشيد؟

و حدیث
عن أنس بن مالك رضي الله عنه، أن النبي صلى الله عليه وسلم قال: "صوتان ملعونان في الدنيا والآخرة: مزمار عند نعمة، ورنة عند مصیبة)  ترجمه: پیامبر ص دو صوت را ملعون گفته در دنیا و آخرت: اول ساز و آواز وقت بدست آوردن نعمت و فریاد کشیدن وقت مصیبت. این حدیث شریف  به این معنیاست که در فراخی نعمت مغرور نشوید و در تنگدستی و مصیبت غمگین مباش که ربطی به موسیقی ندارد. اگر خواسته باشیم بحکم فقاهت توجیه کنیم میتوانیم بگوئیم فقط صوت بدون در نظر داشت محتوی حرام است، نه خیر در حرمت محتوی شرط است. نمیشود هر چه صوت و صدای موزون باشد حرام گفت، فقط زمان مکان و محتوی میتواند حرمت و حلت را ثابت کند، نه اینکه بگوئیم هر صدائی حرام است. سختگیری با روح و اصول اسلام در تضاد است.
بناء و اساس  دین بر اسانی است: اگر دین صریحا چیزی را نهی نکرده و آن پدیده مانند موسیقی با طبیعت و فطرت شما هم آهنگی دارد آنرا منع نکنید. دین اسلام بر آسانی و سهولت توصیه میکند.آ نانیکه در اسلام به دنبال سختگیری و بهانه گیری اند، غبار خاصیت بنی اسرائیل در وجود شان سرایت کرده ورنه در دین اسلام سختی و حرج نیست.

اسلام دین تساهل و تسامح است
سوره مائده، آیه ششم به مومنان می گوید: اگر می خواهید نماز بخوانید ولی پیش از آن، قضای حاجت کرده اید یا رابطه جنسی داشته اید، خود را بشویید و اگر آب پاک در دسترس نیست، با خاکِ پاک تیمم کنید. بعد توضیح می دهد که خداوند نمی خواهد بر بندگانش سخت گیری کند؛ فقط می خواهد آنان پاک باشند و بعد در کمالِ پاکی از نعمت های خداوند لذت ببرند، باشد که شکر گزار باشید: مَا يُرِيدُ اللّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَكِن يُرِيدُ لِيُطَهَّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ. سوره بقره، آیه 185
 به مومنان سفارش می کند که اگر کرامت ماه رمضان را درک کردید، روزه بگیرید. اما اگر بیمار هستید یا در سفر هستید، اصلا مهم نیست؛ بعدا روزه بگیرید. و بعد تاکید می کند که خدا می خواهد بر بندگانش آسان بگیرد و نمی خواهد سخت بگیرد:  يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ.