آرشیف

2016-3-2

علم عبدالقدیر

مراحل پیدایش وسیر تکا ملی خلقت انسان تا قیام قیامت:

یکی از شگفتی های قرآن بیان مراحل آفرینش انسان است که در زمان نزول قران کریم ذکر این مراحل با کلیمات دقیق وپیهم برای مخاطبان قران  خیلی مفهوم نبود اما امروزه با پیشرفت علم آناتومی شگفتی بیان قرآن در این مورد مشهود می گردد و این خود نشانی از اعجاز قران است.وشما مقا ملات متعددی را مطالعه ومشاهده میکنید که که اعجلز قرآن را از لحاظ علوم تجربی و طبی نیز به اثبات رسانیده اند.
سورۀ مومنین می فرماید: "لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن سُلَالَةٍ مِن طِينٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاما فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْما ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقا آخَرَ"(مؤمنون: 12ـ14)؛ قطعا ما انسان را از خلاصه‌اي كه از گل گرفته شده بود آفريديم، سپس او را نطفه‌اي در جايگاهي آرام قرار داديم، آن‌گاه نطفه را خوني بسته كرديم؛ پس خون بسته را گوشتي نرم كرديم، سپس  این گوشت جويده شده نرم را به صورت استخوان‌هايي قرار داديم. بعد استخوان‌ها را گوشت پوشانيديم. پس از آن او را آفريده ديگري بي‌سابقه قرار داديم.
مرحله اول: انسان مستعد وتوانمند ابتدا از گل ویا خاک  آفریده شده خاكي كه در كم ارزش بودن ضرب المثل روز است  ( یعنی من در ناتوانی وعجز خاک پای شما هستم )،پس اين نهايت قدرت نمايي خداست كه از چنين مواد ساده‌ وکم ارزش  چنان موجود بديعي آفريده  ومی زیبد که خداوند ج با خلقت انسان خودرا احسن الخا لقین لقب دهد. مفهوم آفریدن از خاک چیست؟ خاک یعنی خلقت بابای آدم از خاک و متعا قبا خلقت همه انسانها از خاک است چون تمام مواد غذايي كه نطفه را تشكيل مي دهد منبع آن در خاک است وهمه از خاك گرفته مي شوند. البته بدون شك تمام اجزاء بدن از خاك گرفته نشده، ولي از آن جا كه ستون اصلي اعضاي بدن را موادي كه از خاك گرفته شده تشكيل مي دهند، اين تعبير كاملاً صحيح مي‌باشد كه انسان از خاك است ووجود انسان دارائی عناصری است که در خاک وجود دارد.
مر حلۀ دوم نطفه:اگر نطفه به معنای آب کم باشد، مقصود اين است که انسان از آب کم آفریده شده و اين گوياي اعجاز و قدرت الهی است. اگر به معنای آب صاف شده باشد، یعنی نطفه، چکیده و صاف شده وجود انسان است. نطفه در 11 آیه از آیات قرآن است که نشان از صاف شده و چکیده بدن دارد. آب در بعضی از آیات به صورت مطلق آمده است مانند: (و جعلنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ)؛ (انبیاء/30؛ نور/45) «و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم» و در بعضی دیگر به آفرينش انسان از مطلق آب اشاره می کند، مانند: (وَهُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَصِهْراً)؛ (فرقان/ 54)؛ «و اوست کسی که از آب بشری آفرید و او را نسبی و دامادی قرار داد». در آیات دیگر به آب با ويژگي مخصوص اشاره شده است، مانند: (مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهينٍ)؛ (سجده/8؛ مرسلات/20) «از چکیده آب پست»، (خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ) (طارق/ 6)؛ «از آب جهنده».
در میان دانشمندان برای خلقت انسان از آب هم مانند خاک دو دیدگاه وجود دارد:
الف) منظور این است که آب بیشترین ماده تشکیل دهنده بدن انسان است،  ومنظور دیگر آب همان نطفه و منی است. همان منی که با سه لفظ بیان شده است و هر کدام گوشه ای از اسرار علمی آفرينش انسان را به نمایش می گذارند و از اشارات علمی قرآن به حساب می آیند
مرحلۀ سوم عَلَقه: «ثم خلقنا النطفهَ علقهَ»(مومنون: 14) سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) درآورديم.
مرحلة پس از نطفه، مرحلة علقه است كه در اين مرحله، سلول هاي نطفه هم چون يك دانه توت بدون شكل در كنار هم قرار مي گيرند كه به صورت يك قطعه خون بسته، مي باشد و آن را در زبان علمي «مورولا» مي نامند. علّامه طباطبایی در ذيل آيه «خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ»(علق: 2)مي‌نويسند:كلمه «علق» به معناي خون بسته شده است؛ يعني اولين حالتي كه مني در رحم به خود مي‌گيرد، و اين انسان تمام و كامل نمي‌شود، مگر به تدبير الهي.(10)
مرحلۀ چهارم مُضغه: «فخلقنا العلقهَ مضغهَ؛( مؤمنون: 14) و علقه را به صورت مضغه (چيزي شبيه گوشت جويده شده) درآورديم.»در اين مرحله كم كم جنين شكل يك قطعه گوشت جويده شده به خود مي‌گيرد بي‌آن كه اعضاي بدن در آن مشخص باشد، اما از اين مرحله به بعد، بعضي از جنين ها، خلقت و شكل آن‌ها كامل مي‌شود. يعني تام الخلقه مي‌شوند و مراحل رشد را ادامه مي دهند.
مرحله پنجم: تبدیل شدن گوشت به استخوان یعنی اسکلت بندی انسان.اما این قباره حالا زیشت است.
مرحلۀ ششم : پوشاندن استخوان با گوشت وساختن سیمائی زیبای انسان.
مرحلۀ هفتم:  آماده شدن برای جهان دیگر جهان زندگی وآزمایش خلقت  .گذا شتن قدم به دنیای دیگر دنیا کشت وکار  ودادن امتحان.. خداوند در قرآن می‌فرماید: اوست خدایی که شما را از خاک ناچیز بیافرید و سپس از قطره آب و آنگاه از خون بسته پس شما را از رحم مادر طفلی بیرون آورد تا آن که ، سن رشد و کمال برسید و باز پیر و سالخورده شوید و برخی از شما پیش از سن پیری وفات کنید و همه به اجل معین خود. تا مگر قدرت خدا را تعقل کنید (غافر،67.
انکار از قیامت انکار از نور آفتاب :وقتی مراحل پیدایش وتکامل انسان را از نطفه شروع تا پیری ومرگ به چشم سر می بنیم پس انکار از مرحله بعد از زندگی که مرحله سوم حیات انسان است به مثابه انکار از نور آفتاب است.ما یقینا با عبور از پل مرگ به جهان دیگری میرویم که متفاوت از جهان امروزی است.شما می بنید جنین تا تولد در جهان خیلی محدودی قرار دارد وبعد از تولد در جهان ومحیط وسیع که با دورۀ قبلی هیچ قابل مقایسه نیست.به همین تر تیب جهان بعد از مرگ نیز با حالت فعلی قابل مقایسه نیست آنجا ئیکه خداوند ج میفر ماید وسعت وبزرگی آن دنیا بیشتر از پهنای زمین وآسمان است.آسمان وزمینی که تا هنوز نه تسخیر شده ونه هم کسی را مجال راه یافتن به آن بوده پس دنیای دیگر که به روایت قرآن شریف به پهنای وگستره همه زمین وآسمان است چقدر بزرگ ولا یتناهی خواهد بود.؟
قیامت هم حق و هم نزدیک است: وقت فرا رسیدن قیامت از اموری است که شناخت آن از توانایی انسان خارج است وعلم آن اختصاص به پروردگار دارد..به اساس فرموده الهی که در آیه 61  سورۀ احزاب می‌فرماید: یسئلونک عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما علم‌ها عِنْدَ رَبِّی  (درباره‌ی قیامت از تو سؤال می‌کنند، کی فرا می‌رسد؟ بگو: علمش فقط نزد پروردگار من است)  هیچ کس جز خداوند ج وقت فرا رسیدن قیامت را نمیدانداما در آیات متعدد طورمکرر تذکر رفته که فرا رسیدن قیامت نزدیک و نا گهانی خواهد بود وکسی را خبر نمکیند.. درست است که وقتی فرا رسیدن قیامت بطور جمعی ونا گهانی برای کسی معلوم نیست اما مرگ هرکس برایش قدمی بسوی قیامت است که خیلی نزدیک است چون هرکس به هر مرحلۀ از  زندگی باشد باز هم میگوید هیچ عمر نکرده ام و وپیری ویا مرگ که وسیله عبور بسوی قیامت است خیلی نزدیک است
در جای دیگر نیزمیفر ماید. وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیباً (احزاب، 63) «چه می‌دانی شاید قیامت نزدیک بباشد». بنابراین برای استقبال قیام قیامت باید همیشه آماده بود، و ممکن است فلسفه‌ی مخفی بودنش نیز همین باشد که مردم هیچ‌گاه قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، و به این ترتیب خود را برای نجات در آن آماده سازند، زیرا چنان که قرآن کریم فرموده أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ (یوسف،107): لا تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً (اعراف،آیه 187.قیامت دهم آمدنی است هم نزدیک است وهم نا گهانی میاید وهم بشکل یک دود همه جهان را فرا میگیرد.البته انفجار کوه وجوشش دریا ها  وشکاف شدن آسمانها وغیره در سوره های اخیر قرآن شریف نیز آمده است.واما آیه دهم سورۀ دخان اینگونه اشاره دارد.: فَارتَقِب یَومَ تَأ تِی السَّمآءُ بِدُخَانٍ مُبینٍ یَغشَی النَّاسَ ( پس در انتظار روزی باش که آسمان دودی نمایان برمی‌آورد که مردم را فرا می‌گیرد.لذا مراحل مختلف خلقت انسان دلیل روشنی است بر اینکه انسان با عبور از پل مرگ بسوی حیات دیگری میرود وبا سپری نمودن مراحل  که ما نمیدانیم سر انجام به منزل ابدی اقامت خواهد گزید.واینکه انسان از مرگ میترسد دلیلش هم همین حس جاودانگی است که در وجود انسان وخلقتش نها دینه شده است.
منابع مورد استفاده.

  •       قرآن کریم سوره حج مؤمنون احزاب دخان.انبیا .فرقان وسورۀ یوسف.تفاسیز المیزان 1. محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ، ج14، ص498 و ج15، ص 27.

ü      2. ناصر مكارم شیرازی، تفسیر نمونه، (تهران، دارالكتب اسلامیه) ج 14، ذیل آیه.
ü      .سید هاشم حسینی بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن (تهران، بنیاد بعثت، چاپ اول) ج 4، ذیل آیه.
ü      5. مرتضی رضوی، خلقت آدم و بحث در تکامل.